هیچ اپراتوری آنلاین نیست. در حال حاضر با استفاده از صفحه تماس با ما می توانید سوالات خود را مطرح کنید.
    سبد خرید خالی است.
    ارسال نظر
    captcha
    اخرین نظرات
    15 شهريور 00
    من فایل های قبلی رو گوش دادم و سعی کردم به ترس هام قلبه کنم و رابطه ای که توش هستم و ادامه بدم برای اولین بار مطمئن بودم این رابطه شکست نمیخوره و احساس امنیت زیادی داشتم، ولی دیشب بعد از کلی حرفهای عاشقانه طرف مقابلم بهم گفت این رابطه( چون دور از هم بودیم) کار نمیکنه و درواقع از طرف ایشون رابطه تموم شد، از دیشب ۱۰-۱۲ بار از خواب پریدم، بارها از خدا مرگ خواستم و حتی احساس میکردم اگه زنده به گور بشم احساس امنیت بیشتری دارم و در آغوش زمین فراموش میشم، این اتفاق شاید برای بیشتر از ۱۰ باره که برام میافته، هر بار بلند میشم و سعی میکنم خوشبین باشم بدتر خورد میشم، امروز از اعماق نا امیدی و دلشکستگی این دوره رو تهیه کردم، امیدوارم ترمیم زخمهام بشه
    پاسخ
    -11
    انصراف

    11 تير 00
    من در دوره جدایی تا تعالی یکی از قفل‌های ارتباطیمو فهمیدم با دیدن کودک درونم فهمیدم خیلی آدم کم توقع و قانعی هستم کودک درونم یه دختر بچه ساکت و کم توقع که حتی با کوچکترین چیز هم قانع میشه و فقط میخواد کارهای دیگران رو راست و ریس کنه به این و اون کمک کنه بدون اینکه توقعی داشته باشه و هر قدر هم ازش کار بکشن سکوت می‌کنه و فقط لبخند میزنه ولی از درون ناراحته آخ بمیرم براش وقتی اینطوری دیدم گریه ام گرفت با دستهای کوچولوش چقدر مجبور بود کار کنه. من اولین فرزند بودم بعد من پنج تا خواهر و برادر داشتم و باید هم بچه داری میکردم هم خانه داری هم خرید و مثل بزرگسال باید کار میکردم و حتی یادم نمیاد برام تولد گرفته باشن ما وضع مالی خوبی نداشتیم و پدرو مادرم بیسواد بودن حتی خونه مون آب هم نداشت و من از همون کودکی یاد گرفته بودم به کم راضی باشم و حالا در رابطه هام هم درست همین کارو میکنم بدون داشتن هیچ توقعی فقط سرویس میدم بدون اینکه طرف مقابلم وظایفشو در رابطه انجام بده با کمترین زحمت و بدون هیچ هزینه ای می‌تونه منو بدست بیاره..خانم هروی عزیز ازتون بینهایت ممنونم آگاهمون میکنید خدا خیرتون بده.
    پاسخ
    -4
    انصراف

    farba 1 خرداد 00
    من دارم از دوست پسرم جدا میشم ایشون با اینکه میدونه جونم به جونش بستس اما میخواد ازدواج کنه ومن تو برهه وحشتناکی قرار گرفتم اصلا حاله دلم خوب نیست از نظر مالی هم واقعا دستم تنگه ونمیتونم دوره جدایی تا تعالی رو بخرم
    پاسخ
    -26
    انصراف
    کوبیسم 10 تير 00
    عزیزم از فایل های رایگان کانال استفاده کن، دستاوردهارو گوش کن و هشتگ جدایی تا تعالی رو بزن توی کانال و تکست های مربوطش رو بخون من ب همین طریق فقط با دنبال کردن کانال و پیج اینستا بدون اینکه دوره رو تهیه کنم ازش دستاورد داشتم
    -8

    farba 1 خرداد 00
    من دارم از دوست پسرم جدا میشم ایشون با اینکه میدونه جونم به جونش بستس اما میخواد ازدواج کنه ومن تو برهه وحشتناکی قرار گرفتم اصلا حاله دلم خوب نیست از نظر مالی هم واقعا دستم تنگه ونمیتونم دوره جدایی تا تعالی رو بخرم
    پاسخ
    -10
    انصراف

    فرزانه یزدی 1 خرداد 00
    الان مدت چهار ماه هست که کل دوره ها رو تهیه کردم و دارم کار میکنم منتها یه مسئله ای خیلی اذیتم میکنه اینه که خانوادم مخصوصا خواهرم مدام به من میگه از وقتی داری این دوره ها رو کار میکنی مثل دیوونه ها شدی تحقیرم میکنه و مسخرم میکنه نمیدونم من چه مشکلی دارم چرا اینو بهم میگه چرا اذیتم میکنه
    پاسخ
    -25
    انصراف

    s 26 آذر 99
    من الان با دوست پسرم هستم و بعد از دورهایی که کامل گوش دادم الان رسیدم به این دوره مناسب من هست یا نه؟؟؟؟
    پاسخ
    -10
    انصراف

    ساناز 21 آذر 99
    سلام خانم هروی درسواره قانون استغنا و دوره جدایی تا تعالی خیلی خیلی به من کمک کرد به خاطر خیانتی که به من شد یک سال از همسرم جدا به‌همراه دو فرزندم زندگی می‌کردم وقتی دوره ها رو شروع کردم به خاطر بچه ها سعی کردیم که دوباره یک زندگی را از نو بسازیم الان داریم با هم زندگی می‌کنیم و روز به روز همه چیز داره بهتر میشه بحثی بین من و همسرم اتفاق افتاد و به من گفت که من در این زندگی موندنی نیستم و این باعث شد من به شدت به هم بریزم و دوباره کاهشی عمل کنم در حین عصبانیت همش به خودم می گفتم چرا اینقدر عصبانی می شی؟! سعی کردم که بفهمم دلیل این همه عصبانیت من چه چیزی هست. سعی کردم از تمرین های قانون استغنا و دوره ها استفاده کنم من ریشه های این عصبانیت شدید رو پیدا کردم و فهمیدم به خاطر ترس از دست دادن فرزندانم و ترس از تنهایی و بی پولی بود به خودم اومدم وارتباطم رو باخدا برقرار کردم،گفتم که خدا، حافظ من هست و امکان نداره که من رو تنها بذاره و بعد از این موضوع خیلی احساس آرامش کردم وقتی که من تونستم خودم رو به آرامش و ارتباط با خدای خودم دعوت کنم و عمیقاً به مشکلم فکر کنم رفتار همسرم کاملاً متفاوت شد و اظهار پشیمانی کرد و خواست که اون رو ببخشم تونستم احساس حسادت و حسرت ای را که نسبت به یکی از اقوام داشتم رو کنار بزارم و دیگه با این موضوع خودم رو آزار ندم احساس بی ارزشی و بی لیاقتی خیلی زیادی داشتم و این باعث شده بود برای ازدواجم فردی رو پایین تر از سطح خودم انتخاب کنم و من تونستم این احساس بی ارزشی رو در درون خودم ببینم و دارم روش کار میکنم با دوره جدایی تا تعالی با کودک درونم ارتباط برقرار کردم دائما سپاسگزار پروردگارم هستم و این سپاس گزاری در زندگی من معجزها کرده فهمیدم که هیچ وقت قدردان همسرم نبودم و خوبی های اون رو نمی دیدم و شاید این یکی از دلایل جدایی ما بود و من قدردان بودن را از درسواره قانون استغنا یاد گرفتم و تونستم خوبی های ایشون رو ببینم و می بینم وقتی که روی خوبی هاش تمرکز می کنم چطور رفتارش تغییر میکنه و برای همین هست که الان تونستیم زندگی جدیدی رو با هم درست کنیم، زندگی که احترام در آن زیاد است و من احساس ارزشمندی زیادی رو در این زندگی دارم تونستم ورزش و مطالعه کتاب رو وارد زندگیم کنم دوره ها من رو با یک دنیایی از علم مواجه و معرفی کرد من تونستم هزاران نویسنده و کتاب خوب رو پیدا کنم من در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بودم اما هیچ وقت این اعتقادات درونی و سپاسگزاری که الان دارم رو نداشتم
    پاسخ
    -5
    انصراف

    Victoria 5 آذر 99
    وقت بخیر اولین دستاوردم آگاهی بود، آگاهی به اینکه جذابیت درونی در حد خوبی داشتم ولی متوجه نبودم، تمام افرادیکه به هر عنوانی وارد زندگی من شدن از حس کشش زیاد و احساس امنیت و آرامش در کنار من صحبت کردن، دوستان و فامیل و همسر سابقم و خیلیها، حتی مراجعینی دارم که از شهر دیگه به سختی میان و هزینه ویزیت رو هم پرداخت میکنن ولی وقتی داخل اتاق میان بیان میکنن که مشکلی نیست و سلامت هستن فقط اومدن ده دقیقه صحبت کنیم تا انرژی بگیرن بعد از شنیدن فایلهای جذابیت متوجه شدم ناخوداگاه دستورات رو اجرا میکردم اینکه فرد ساکتی هستم و خیلی کم حرفم، غیبت و تهمت نمیزنم ، خواسته های زیادی ندارم و خیلی از امیال غیرضروریم رو نادیده میگیرم هرگز در زندگی ادما تجسس نمیکنم، فعالم و تنبلی ندارم، ورزش میکنم و .... ولی بخاطر اتفاقات تلخ زندگی شاید از خودم دور شدم و متاسفانه اجازه دادم نفرت از اون ادم انرژیمو کاهش بده،ممنونم که پنجره ای به روی من باز کردید.تو همین چند روز خیلی ارومتر شدم، گفتگوی ذهنیم و تنفرم نسبت به اون شخص کمتر شده و خوشحالم که حال خودم بهتره
    پاسخ
    -3
    انصراف

    بهاره 26 آبان 99
    سلام و خسته نباشید به همه عزیزان خانواده زندگی سالم من این دستاورد دومی هست که ظرف مدت کمی دارم براتون میفرستم انقدر حال دلم خوبه و هر روز خدارو شکر میکنم برای این نقطه عطف زندگیم مثل تشنه ایی هستم که هر چی بیشتر از این جام اگاهی مینوشم سیراب نمیشم و چه لذت بخش سفر خودشناسی و از اون لذت بخش تر اینکه تو‌این راه تنها نیستیم ممنونم از همه اموزه های نابتون... ممنون از اینکه ما رو به خدای خودمون نزدیک‌کردین من همیشه رابطه خوبی رو با خدای خودم داشتم اما حالا خیلی خیلی احساس نزدیکی و یکی شدن به اون منبع حیات رو دارم خدا حفظتون کنه و هزار بار شکر که هستین.
    پاسخ
    -3
    انصراف

    بهاره 19 آبان 99
    سلام خانوم هروی عزیز من فقط میتونم بگم خیلی ممنون بخاطر همه زحماتتون و ممنون از دوستانی که در این راه به شما کمک میکنند امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشین
    پاسخ
    -2
    انصراف

    Narjes 14 آبان 99
    خانوم هروی عزیزم سلام دعا میکنم امشب که یه روز خیلی زود پولی بدستم بیاد که بتونم به راحتی بدون فکر کردن به مسائل مالی دیگه ام این دوره رو تهیه کنم با شنیدن و خوندن دستاورد های این دوره امیدوار میشم که من هم میتونم از دل مسئله امروزم بیام بیرون و حلش کنم به امید اون روز... بابت حضورتون و تمام نکات رایگانی که در اختیارمون می گذارید توی کانال ممنونم ازتون من اینستا ندارم اما کانال اتون جذاب ترین بخش تلگرام من هست ک دنبالش میکنم
    پاسخ
    -2
    انصراف

    غزل 11 آبان 99
    سلام خانوم هروی عزیز من نزدیک به سه چهارماهه ازدواج کردم و دقیقا همونطور که گفتید ازدواج پر از چالش های متفاوتی هستش که انگار درس جدید به ما میده و اگر درس نگیریم وارد تقدیر تکرار شونده ای میشیم . من تلاشمو میکنم که هرچی رخ میده الماس درون اون رو بکشم بیرون و اون رنجی که میکشم تو اون مسئله خالی و بدون هیچ نتیجه ای نمونه.یکی از مهم ترین چیزهایی که پیداش کردم ،اینه که من همیشه تلاش میکردم شبیهه مادرم نباشم چون مادرم دختر به روزی بود و بعد از ازدواج با پدرم تمام دستاوردها و برنامه هایی که برای آینده داشتو گذاشت کنار و خودشو وقف زندگی بچه هاش و پدرم کرد. همه چیزو در پدرم میدید و با کوچکترین بی توجهی احساس خلا میکرد . تمام تلاشم رو میکردم شبیه مادرم نباشم ولی ناخوداگاه تو روابطم همین پیش میومد .طوری که طرف مقابلم میگفت میدونم تو چیا داری ..و من بعد از هر عمل خوبی بعد هر هدیه...به یک دقیقه نکشیده فکرای دیگه ای به سرم میزد.که نکنه دوستم نداره .دقیقا مثل یه عقده ی منفی و کامپلکس عمل میکرد.یا اینکه طرف مقابلم مثل آینه درون منو بهم نشون میداد اعمالی رو انجام میداد که انقدر تلخ و آزار دهنده بود که من به جای اینکه ببینم درونم هستش به این ایمان میاوردم بی ارزشم . مدت زیادی تنهاییی تجربه کردم و روی فایلا کار کردم و وارد یه رابطه ی فوق العاده شدم بعد از چالش چهارماهه دقیقا کسی تو زندگیم اومد که تو چالش چهارماهه نوشته بودم. ازدواج خیلی خوبی داشتم بابتش شکرگزارم ادمی که روبروم هست مدام بهم میگه تو شبیه یه معجزه ای چقدر انرژی داری و ازت انرژی میگیرم. و این ری اکشنو از ادمای اطرافم میگیرم که بهم میگن چقدر پر انرژی هستی . در حال حاضر تلاش میکنم که مادرم و پدرم رو ببخشم. چون زمانی که داشتم رو سایه ها کارمیکردم داشتم متوجه میشدم که علت اینکه من برنامه ریزی میکنم و دقیقه ی نود،با کوچیک ترین بهم ریختگیها دلسرد میشم میذارمش کنار چیزیه که از پدرم یاد گرفتم تصمیم گرفتم با تکنیک نامه ی بدون ارسال پدرم و مادرم رو ببخشم و بپذیرم اینها ناخوداگاه تو وجودشون بوده و این دانش رو نداشتن روی خودشون کار کنن (دوره جدایی تا تعالی) همچنان جای کار دارم و تلاش میکنم احساس بی ارزشی نداشته باشم که اتصالم رو از همه ی ادمها حتی از همسرم قطع کنم و امیدمو به خدا فقط ببخشم واتصالم رو محکم تر کنم. مهم ترین دغدغه ترسی که دارم مادر شدن چون مادرم بی نهایت فداکاره و این فداکاری منو از مادر بودن متنفر میکرد. فکر میکردم اگه مادر بشم باید تمام علایقم اهدافم ایندمو بذارم کنار و دارم رو این مسئله کار میکنم .که یک مادر کافی باشم امیدوارم بتونم موفق باشم. ممنونم از شما
    پاسخ
    -7
    انصراف

    مریم 10 آبان 99
    سلام خانم هروی عزیزم خداقوت به شما وتیم همیشه پشتیبان وعالی تون من دوسال پیش با کانال شما اشنا شدم درحالی که از نظر روحی روانی دربدترین وضعیت ممکن به سرمیبردم ... من رابطه عاطفی ام که درمرحله ی خاستگاری بود بهم خورد واون اقا برای همیشه رفت چون خیلی تحت تاثیر حرفهاومخالفت های اشنایان نزدیکش بود ...ومن که بعد چندسال وارد یک رابطه ی اینقدر جدی شده بودم و به شکست انجامید بی نهایت سرخورده شده بودم و درخانواده خجالت زده ازاینکه طرد شده بودم...حس خیلی بدی بود که نه تنها فقط درد طرد شدن بلکه حس ترحم و حتی شادشدن برخی از بهم خوردن رابطه ام واقعا عذاب اور بود....مدتی بعد مادربزرگم که تنها همدم وسنگ صبورم درخانواده بود وازدست دادم ...بخاطر شرایط روحی بد توان کاربیرون نداشتم وواقعا زندگیم یکسال تمام فلج شده بود ....درهمین حین من فایل های صوتی عمومی داخل کانال رو گوش میدادم ،نت برداری میکردم ، با بعضیاش گریه میکردم... کتابهای معرفی شده مثل ۴ اثراز اسکاول شین ،نیمه ی تاریک وجود و...مثل معجزه بودن برام. ومن از همون فایل های عمومی به دستاورد رسیده بودم ، سطح انرژیم افزایش پیدا کرده بود، متواضع تر و ارومتر شده بودم ، دیکه حس قربانی بودن نداشتم و به یک آرامش عمیق درونی رسیده بودم جوری که دیگران از حرف زدن باهام سیر نمیشدن ،ارزو داشتن باهام ساعت ها حرف بزنن ،بارها بهم یاداوری میکردن که چقدر با ارزشم..... زمانیکه میخاستم پکیج جذابیت درونی وعزت نفس رو بخرم چون درمضیقه ی مالی بودم ،باخودم میگفتم نمیدونم ارزش هزینه کردن داره یانه ...ولی هرجوربود تهیه کردم وخریدم وگوش دادم ..... و گفتم ای کااااااش ای کاااش زودتر تهیه میکردم زودتر ازاد میشدم .... من خیلی چیزها یاد گرفتم ،فهمیدم ، وحتی تونستم به دیگران یادبدم خداروشکر.. ارامش مو که هیچوقت نداشتم وبه شما مدیونم وبی نهایت دوستتون دارم وهمیشه براتون دعای خیر میکنم . این ماه تولدم هست وتصمیم گرفتم بسته ی ازجدایی تا تعالی رو به عنوان هدیه تولدم ،خودم به خودم هدیه بدم .وامیدوارم بهترین هدایارو از خداوند شما دریافت کنید .
    پاسخ
    -1
    انصراف

    fatane 7 آبان 99
    سلام به سوده جانم من از طریق مادرم با فایلای شما آشنا شدم اما اوایل اعتقادی نداشتم و فقط گوش میدادم.اون زمان تو بدترین شرایط روحی بودم و تو ۲۹ سالگی با وجود مخالفت ها و هشدارهای همه ی خانواده و دوست آشنایان به خاطر ناپختگی و عجله برای ازدواج، هرباجی دادم تا به این اقا رسیدم. جدا شدم و پشیمون نیستم چون کلی مشاوره رفتم و هر روشیو انجام دادم ولی به بن بست خوردم. دوره ی جذابیت درونی و از عزت نفس تا اعتماد به نفسو گرفتم ساعت ها فایلارو گوشی میدادم ،نت برداری میکردم گریه میکردم. تحولات از روزهای اول شروع شد. روی خودم کار میکردم تا تا اینکه متحول شدم. از پکیج ها فهمیدم حس طرد شدگی دارم توی دوره جدایی تا تعالی بیشتر بهم تلنگر خورد و کودک ۲ساله ی خودمو که طرد شده بودو اونجا پیدا کردم. طلاقم سنگین بود و میترسیدم بگم مطلقم.اوایل خیلی سخت گذشت،همیشه حس قربانی بودن داشتم. توی زندگی مشترک ،توهین خیانت اعتیاد به الکل ،نادیده گرفته شدن و.. رو تجربه کردم ولی وقتی اومدم بیرون با خاک یکی شده بودم یعنی هیچی ازم نمونده بود.عزت نفسم پایین بود. بعد۵.۶ ماه کاملا همسر سابقمو بخشیدم و براش بهترینارو خواستم و میگفتم متشکرم ازت که منو از یه انسان خام ،تبدیل به این انسان قوی تبدیل کردی.اگر من اونقدر خرد نمیشدم الان تبدیل به این ادم‌نمیشدم.الان ادمی هستم که دیگه از تنهایی نمیترسم .صمیمی ترین دوستامو از دست دادمو نترسیدم.همه جا تنهایی میرفتم حتی اتاق عمل.دیگه خم به ابرو نمیاوردم و با وجود سختیش ادامه میدادم. دوره ی جزیره گنجو گوش دادم. خیلی متحولم کرد و به خدا نزدیک تر شدم واون لحظه بیشتر از همیشه تقاضا میکردم و به خواسته هام رسیدم. اولین بار چالش سه ماهه رو برای کارم شرکت کردم . وپیشرفت خوبی داشتم و روحیم عوض شد و ذهنم متحول شد و برگشتم به گذشته که چقدر علاقه به این کار داشتم.و انرژی عجیبی بهم میداد. هرروز باشگاهمو تو هر وضعیتی میرفتم و هدف داشتم .زبانو بدون هیچ کلاسی به طور جدی ادامه میدم و امتحان دادم و بار اول این امتحانو قبول شدم تو چالش۴ماهه بعدی،تمام خواسته هایی که از رابطه داشتم رو نت برداری کردمو کسی وارد زندگی من شد.من از بچگی آرزو داشتم خارج از ایران‌مخصوصا انگلیس زندگی کنم و این آقا اقامت انگلیسو داشت.با طلاقم مشکلی نداشتن و محبت و حمایت میکنن.همیشه میگفتم چطوری به خانمها جواهرات میدن و براشون وقت میذارن.انگار خوابه برام... این اقا برام جواهرمیخره و وقت برام میذاره.حرفایی بهم میزنه که انگار شما دارید از زبون اون اقا بهم‌میگید. نه ماه همو ندیده بودیم، تو ناامیدی من این اقا اومد و در عرض دوماه عقد کردیم.هرچی که میخواستم در وجود این اقا هست الان میفهمم که باید اون شکستو میخوردم تا بتونم انقدر بزرگ بشم و تغییر مدار بدم تا بتونم همچین آدمیو جذب کنم و خیلی خوشحالم.هرروز بیشتر تلاش میکنم و یادگرفتم از قانون استغنا که باید شکرگزار باشم.بعد از دوره ی عشق حقیقی دیدم که من تازه دارم معنی عشق حقیقی رو میفهمم،تازه دارم تجربش میکنم. هربار که دوره هارو مرور میکنم یه سری چیزهای جدید یاد میگیرم. انگار هرچی اگاه تر باشم بیشتر اطلاعات میگیرم و در آخر میخواستم بگم ،بچه ها منم روزهای تاریک زیادی داشتم .دوری ها و تنهایی های زیادی رو داشتم ولی بازم ادامه میدم و دوره هارو ادامه میدم و کنار نگذاشتم. ارامش بیشتری دارم ..بحران ها شاید منو بهم بریزه اما خوردم نمیکنه و سریع بلند میشم و آگاه هستم و سایه هامو میبینم . ممنونم از شما و اموزش های بی نظیرتون
    پاسخ
    -2
    انصراف

    شیرین 5 آبان 99
    سلام خانوم هروی نازنین من یکسال و نیم قبل سفرم با درد جدایی خیلی شدید آغاز شد، من 6سال هست که از همسرم جدا شدم و بعد از اون تمام روابطم کوتاه مدت بود و مدام تحقیر میشدم و بی ارزش بودم و اذیت میشدم یک شب کلی گریه کردم و از خدا کمک خواستم که از این وضع نجاتم بده صبح با کانال آشنا شدم، دوره جذابیت درونی و عزت نفس تا اعتماد به نفس رو بدون تردید تهیه کردم و دیدم وای که چقدر اشتباه داشتم، از رابطه هیچی بلد نبودم، خودم خودم رو دوست نداشتم، روی خودم کار کردم با آقایی آشنا شدم و اون آقا اولش حرف ازدواج زد چون من روی خودم کار کرده بودم و اون بهم میگفت تو همونی هستی که من همیشه توی رویاهام دنبالش بودم، من بعد از گذشت چند وقت دنبال برگشتم به همون آدم سابقی که بودم و تمارین رو رها کردم و این واقعا عذاب اور بود چون از چشم اون اقا افتادم و بی ارزش شدم و باج زیادی دادم اون اقا بمونه ولی رفت من شروع کردم به شناخت خودم، پیدا کردن خودم و بفهمم اینکه خودت رو دوست داشته باشی یعنی چی ؟ با درسواره احترام به خودم تا حدی فهمیدم ولی کافی نبود، دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و خیلی برای من فوق العاده بود، باعث شد که من گذشته ی خودم رو با خانواده م اصلاح و درک کنم، تونستم دیدم رو تغییر بدم و معجزه کرد برای من و خیلی آرومم کرد دنبال پیدا کردن خدا بودم و تصمیم گرفتم رابطه ام رو با خدا پیدا کنم و الان خد ا برای من بهترین رفیق و هم صحبته و خدا رو الان پیدا کردم و حسش میکنم و ازش خواستم آدمی که مناسبم هست وارد زندگیم کنه وارد چالش چهارماهه شدم، آقایی که ترکم کرده بود برگشت و ازم بخشش خواست و میخواست که بهش فرصت بدم، تموم کسانی که در گذشته ترکم کرده بودند برگشتند و بهم پیشنهاد ازدواج دادند ولی من هیچ کدوم رو قبول نکردم من چند سال قبل با آقایی رابطه خیلی عالی داشتم، اون اقا درک خیلی بالایی داشت، توی سخت ترین روز هام کنار من بود ولی من کاملا فراموشش کرده بودم هیچ خبر و نشونه ای ازش نداشتم و توی این چالش این اقا دوباره به طرز خیلی جالبی دوباره وارد زندگی من شد و شماره من رو هنوز داشت و باهام تماس گرفت و بهم گفت که من چهار ماهه که دارم دنبالت میگردم، میترسیدم شاید ازدواج کرده باشی ، تو تنها کسی هستی که من دنبالش بودم و میخواستم بهش پناه ببرم و فقط دنبال تو بودم که تو رو پیدا کنم و از خدا میخواستم پیدات کنم و این برای جفت مون شگفت انگیز بود، بهم میگفت خدا چرا انقدر بزرگه؟ دائم خدا رو شکر میکرد که منو تونسته پیدا کنه و دوباره به زندگی من برگشته و میگفت من الان تو رو با تمام وجودم درک میکنم، میخوام که تو توی زندگیم باشی، در کنارم باشی و دائم داره از من تشکر میکنه و میگه تو آرام بخش زندگی من شدی، ممنونم که کنارمی ، دیدار فوق العاده ای با هم داشتیم و رابطه خیلی خوبی دارم و همون چیزی هست که از خدا خواستم و تا الان در ارامش کامل بودیم الان خدای خودمو پیدا کردم، خودمو دوست دارم، خدا به زندگیم برکت داده و وارد کار جدیدی شدم و توی این کار سرمایه گذاری خوبی کردم، باورهام با دوره جزیره گنج تغییر کرد و دیدم با وجود خدا در کنار خودم مثل یک ملکه دارم زندگی میکنم و هرروز شاهد معجزات خدا در زندگیم هستم و میدونم آینده ی فوق العاده شگفت انگیز و درخشان پیش روی منه و من الان خودمو لایق بهترینا میدونم ممنون از اگاهی که به مامیدید
    پاسخ
    -1
    انصراف

    zeynab 3 آبان 99
    سلام من 18 سال هست که ازدواج کردم و از همون دوران عقد شاهد خیانت های همسرم بودم ولی چون هیچ اقتداری از خودم نداشتم و باور داشتم که بعد از ازدواج باید هر چیزی رو تحمل کردم، این قضایا رو تحمل کردم و وارد زندگی شدیم و خیانت های همسرم همینطور ادامه داشت و تحقیر و توهین هم بهش اضافه شده بود و خیلی راحت جلوی خودم با خانم های دیگه صحبت میکرد و اگر اعتراضی هم میکردم میگفت اصلا اعتراض های تو مهم نیست، میخوای بخواه، نمیخوای نخوای ولی من این اقتدار رو نداشتم که از این زندگی بیرون بیام ، حتی بچه دار هم شدم و این شد قلابی به پای من که توی این زندگی بمونم 10سال گذشت و من بالاخره برای اولین بار تصمیم گرفتم جدا شم و با خانواده مطرح کردم ولی پدرم اجازه نداد و من هم اقتداری نداشتم و همسرم ازم فرصت خواست و من به اصرار پدرم برگشتم و به شدت از همسرم متنفر بودم و احساس میکردم اگر بمیره هم ناراحت نمیشم و با اصرار های همسرم و فرزند اولم دوباره بچه دار شدم و رفتار های همسرم همچنان ادامه داشت و منم مدام تحمل میکردم و فکر میکردم هیچ کاری نمیتونم بکنم از همسرم متنفر شدم، دچار بی تفاوتی شدم، افسردگی شدید داشتم، سه ماه حتی خنده روی لبهام من نیومد، با هیچ کس حرف نمیزدم، با بچه هام هم در حد ضرورت حرف میزدم، به همسرم میگفتم اگر یه ذره به من محبت کنی افسردگی من خوب میشه ولی نه تنها اینکارو نمیکرد، قهر و تحقیر و توهین هاش بیشتر شد با کانال آشنا شدم، دوره های جذابیت درونی، عزت نفس تا اعتماد به نفس و جزیره گنج رو تهیه کردم، شروع کردم به گوش دادن، روی خودم کار کردم احساس میکردم دیگه از افسردگی من خبری نیست، اقتدارم بالا رفت، مسئولیت زندگیم رو پذیرفتم، بلند شدم، دوباره خنده هام شروع شد، رفتارم با بچه هام خوب شد، ورزشم رو شروع کردم، خیلی تغییر کردم، به سختی سایه های خودم رو پیدا کردم و روی اونها کار کردم من اصلا آرامش نداشتم، پر از اضطراب و گفتگوی درونی بودم ، اصلا خواب راحتی نداشتم شب ها ولی با فایل ها آرامش پیدا کردم، گفتگوی درونی من تموم شد، دیگه اضطراب ندارم، مشکل فراموشی پیدا کرده بودم که باعث عذابم شده بود ولی الان حل شده همسرم همیشه منو مسخره میکرد، از بس اعتماد به نفس منو پایین اورده بود که من هم فکر میکردم راست میگه و خودمو سرکوب میکردم ولی الان رفتار همسرم خیلی تغییر کرده، حرف هایی میزنه که در طول این 18 سال به من نمیزد، رفتاری با من داره که هیچوقت نداشت و مثل پروانه دور من میچرخه بچه هام خیلی با محبت تر شدند ، مدام میخوان نزدیک من باشند و ازم جدا نمیشن در حالی که قبلا ازم فاصله میگرفتند و همسرم هم واقعا تغییر کرده ارتباط من با درونم احیا شد، نشانه ها رو میبینم و خیلی خوشحالم ، من از بس گریه بودم که اشکم خشک شده بود و 7 سالی بود که اصلا اشک نداشتم حتی یک قطره، بغض میکردم، سر درد شدید داشتم ولی اشک نداشتم اما الان دوباره اشک من داره سرازیر میشه برای نعمت ها و لطف خدا و به همه میخوام بگم اگه روی خودمون کار کنیم واقعا تغییر میکنیم ممنون از وقتی که گذاشتید
    پاسخ
    -1
    انصراف

    katayoon 3 آبان 99
    با چالش۴ماهه خواستگارانی دارم که ایده آل من هستند و مدار مالی به شدت تغییر کرد د از جاهایی که فکرشو نمیکنم برای من پول میاد من پکیج کامل دوره ها رو تهیه کردم و روی خودم کار کردم و بهترین دستاوردم این بود که با خودم به صلح و ارامش رسیدم سلام به همه زندگی سالمی ها با دوره جذابیت درونی فهمیدم دوست داشتن خود یعنی چی و تک تک عوامل عدم جذابیتم رو دیدم و خیلی آرامش گرفتم با دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس طلسم هاو سایه ها و باور های اشتباهم رو دیدم و من نمیتوانم هام رو دیدم و اونها رو برطرف کردم و رابطه من با اطرافیانم خیلی بهتر از قبل شد و تنش ندارم با دوره جزیره گنج ارتباطم با خدا عالی شد و یاد گرفتم خودمو به خدا بسپارم با دوره جدایی تا تعالی اشتباهاتم رو در روابط قبلیم دیدم و مشکلاتم رو دیدم و زندگی من هدفمند شد خواستگارانی دارم که 90درصد معیارهای منو دارند هدایایی زیادی میگیرم از جایی که فکر شو نمیکنم پول و نعمت و فراوانی به من میرسه و مدار مالی من خیلی بالاتر رفته و همه بهم میگن چقدر خوش روزی هستی و توی قرعه کشی های مختلف برنده میشم باتشکر
    پاسخ
    -0
    انصراف

    n 1 آبان 99
    سلام ... امروز كه دارم اينو مينويسم به پهناي صورت اشك ميريزم چون فكر نميكردم يه روزي برسه كه بگم من لايق زندگي كردن هستم...من از بچگي ترس از طرد شدن و تنهايي داشتم و به شدت احساس ميكردم كسي منو نميخواد واسه خيلي وابسته بودم اما به خانواده اي كه از لحاظ احساسي به شدت سرد بودن هميشه فكر ميكردم منو به فرزند خوندگي قبول كردن انقدر كه سرد بوديم با هم و من هم خيلي احساس و هيجاني و تمام دوران بچگي به خونه ي مادر بزرگم پناه ميبردم (هميشه يه ساك داشتم كه ميرفتم اونجا) واسه همين تمام هيجانات من رفت سمت منفي بودن و سركوب شدن و تو هر رابطه اي ميرفتم همش منو ول ميكردن منم احساس افسردگي داشتم همش و گريه ميكردم و هميشه داشتم التماس ميكردم كه با من بمونن يا يكي بلاخره منو بخواد و به همه ي آدما باج ميدادم ،،،،و با اينكه شرايط اجتماعي خوبي داشتم هميشه هيجاناتم افراطي به يه سمتي ميرفت مثل الكل و سيگار و ....و هيشه عصباني و همينا باعث شد تشديد بشه و دچار حملات عصبي بشم بعد از حملات اضطراب شديد و افسردگي داشتم طوري كه ديگه از خونه بيرون نميرفتم حتي فكر ميكردم تنها تو خونه نباشم چون خيلي خطرناكه از همه خشم داشتم و كسي منو نميفهميد حتي كسي نميدونست اين حالو دارم ،ديگه نه عزت نفسي ،نه دوستي هيچي برام نمونده بود چون خيلي غرق شده بودم تو حالم و همه يه جوري تنهام گذاشتن ،،يه جا تو زندگي فلج شدم يگه تو زندان ذهنم يعني حتي مثل يه آدم آهني بودم ،،با كتاب اسكاول شين شروع كردم يه كم آرامش گرفتم در حدي كه بتونم فقط غذا بخورم چون انقدر اضطراب داشتم كه هيچي نميخوردم ،،بعد چند بار خوندمش و يه جمله بود كه ميگفت (جايي كه راه نيست خدا واه باز ميكنه ) به اين جمله اعتماد كردم و كم كم كتاباي ديگه سر راهم قرار گرفت بعد يه كم پادكست اتفاقي و خودم شروع كردم به خوندن و تحقيق كردن هم كتاباي فارسي هم انگليسي و خيلي تلاش كردم و تو اين مسير با شما آشنا شدم ،كسي از خانواده تمام فايل هاي صوتي شمارو به من هديه داد و من خيلي رو خودم كار كردم،،،از دل شراطي گذشتم كه واقعا سخت بود ،خيلي سخت ،زير فشار داشتم له ميشدم ولي وايسادم و تونستم با كمك فايل هاي شما خودمو پيدا كنم الان خيلي خوشحالم كه تونستم به جايي برسم كه بگم خدايا شكرت من لايق زندگي هستم و به خانوادم محبت ميكنم و عشق ميدم و اونا هم به من همينطور.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    n 30 مهر 99
    سلام ... امروز كه دارم اينو مينويسم به پهناي صورت اشك ميريزم چون فكر نميكردم يه روزي برسه كه بگم من لايق زندگي كردن هستم...من از بچگي ترس از طرد شدن و تنهايي داشتم و به شدت احساس ميكردم كسي منو نميخواد واسه خيلي وابسته بودم اما به خانواده اي كه از لحاظ احساسي به شدت سرد بودن هميشه فكر ميكردم منو به فرزند خوندگي قبول كردن انقدر كه سرد بوديم با هم و من هم خيلي احساس و هيجاني و تمام دوران بچگي به خونه ي مادر بزرگم پناه ميبردم (هميشه يه ساك داشتم كه ميرفتم اونجا) واسه همين تمام هيجانات من رفت سمت منفي بودن و سركوب شدن و تو هر رابطه اي ميرفتم همش منو ول ميكردن منم احساس افسردگي داشتم همش و گريه ميكردم و هميشه داشتم التماس ميكردم كه با من بمونن يا يكي بلاخره منو بخواد و به همه ي آدما باج ميدادم ،،،،و با اينكه شرايط اجتماعي خوبي داشتم هميشه هيجاناتم افراطي به يه سمتي ميرفت مثل الكل و سيگار و ....و هيشه عصباني و همينا باعث شد تشديد بشه و دچار حملات عصبي بشم بعد از حملات اضطراب شديد و افسردگي داشتم طوري كه ديگه از خونه بيرون نميرفتم حتي فكر ميكردم تنها تو خونه نباشم چون خيلي خطرناكه از همه خشم داشتم و كسي منو نميفهميد حتي كسي نميدونست اين حالو دارم ،ديگه نه عزت نفسي ،نه دوستي هيچي برام نمونده بود چون خيلي غرق شده بودم تو حالم و همه يه جوري تنهام گذاشتن ،،يه جا تو زندگي فلج شدم يگه تو زندان ذهنم يعني حتي مثل يه آدم آهني بودم ،،با كتاب اسكاول شين شروع كردم يه كم آرامش گرفتم در حدي كه بتونم فقط غذا بخورم چون انقدر اضطراب داشتم كه هيچي نميخوردم ،،بعد چند بار خوندمش و يه جمله بود كه ميگفت (جايي كه راه نيست خدا واه باز ميكنه ) به اين جمله اعتماد كردم و كم كم كتاباي ديگه سر راهم قرار گرفت بعد يه كم پادكست اتفاقي و خودم شروع كردم به خوندن و تحقيق كردن هم كتاباي فارسي هم انگليسي و خيلي تلاش كردم و تو اين مسير با شما آشنا شدم ،كسي از خانواده تمام فايل هاي صوتي شمارو به من هديه داد و من خيلي رو خودم كار كردم،،،از دل شراطي گذشتم كه واقعا سخت بود ،خيلي سخت ،زير فشار داشتم له ميشدم ولي وايسادم و تونستم با كمك فايل هاي شما خودمو پيدا كنم الان خيلي خوشحالم كه تونستم به جايي برسم كه بگم خدايا شكرت من لايق زندگي هستم و به خانوادم محبت ميكنم و عشق ميدم و اونا هم به من همينطور.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Sofie 18 مهر 99
    سلام من این دوره را زمانی تهیه کردم که در زندگیم به طلاق فکر میکردم اما نگران بچه هام بودم و همچینین در روابط کاری هم همیشه وقتی به مشکلی میرسیدم عوض حل مشکل جایگاهم را تغییر میدادم با این دوره عقده هایم را پیدا کردم مشکلاتی که از کودکی همراهم بود و همین مشکلات کودک درونم حتی در ۳۷ سالگی من را از رسیدن به اهدافم باز میداشت باشناخت کودک درونم توانستم مشکلاتم را بشناسم برای حل مشکلاتم راهکار پیدا کنم برای نگه داشتن روابطم چه کاری یا عاطفی باج میدادم باج دادن ها هم به صورت مالی یا عاطفی بود جوری که دیگه فکر میکردم اگر به کسی هدیه ندم یا مشکلاتش رو حل نکنم نمی تونم ادامه بدم الان خودم را پیدا کردم و روی خودم کار میکنم امیدوارم بتونم دستاوردهای بیشتری کسب کنم امیدوارم زندگیم بهتر بشه
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Ghazal 18 شهريور 99
    من زمانی که دوره جدایی تا تعالی رو تهیه میکردم با خودم فکر میکردم نباید خیلی چیز زیادی واسه من داشته باشه، من که شکست عاطفی ی به اون صورت ندارم. اما دقیقا توی فایل دومش متوجه شدم این دوره نه تنها برای من بلکه برای ۹۹% افراد جامعه ما هم لازمه و هم مفید. خیلی دوره خوب و کاربردی ای بود. و کلی از ابهامات ذهنی منو برطرف کرد. البته من تازه گوشش کردم و دارم روی تمریناتش هنوز کار میکنم. خوستم بگم در توضیحات معرفی دوره یه تجدید نظری بکنید، چون مخاطبان این دوره ورای افرادی هست که فقط جدایی عاطفی رو تجربه کرده اند. من هنوز ناراحتم چرا چند ماه پیش تعلل کردم برای خریدش و فکر کردم ممکنه برام کارایی نداشته باشه!🙁
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Michi 15 شهريور 99
    من از شما بسیار ممنونم برای این بیداری و کمکی که به من و همه آدما میکنید🌺🙏🏻
    پاسخ
    -0
    انصراف

    7 شهريور 99
    سلام سوده جان من همیشه بعد از قهرهام که از طرف اون آقا هست بعد از دعوا زندگیم جهنم میشد ولی اینبار بعد از قهرش بجای اینکه برم دنبالش و آشتی کنیم سکوت کردم و فقط به دوره گوش دادم و آروم شدم الانم یک هفته گذشته و بی خبرم و نمی دونم چی میشه گاهی دلم تنگ میشه واسش ولی باز میرم رو خودم کار میکنم.مرسی سوده جان
    پاسخ
    -1
    انصراف

    Fateme 27 مرداد 99
    سلام سوده مهربانم .دوره جدایی تاتعالی تمام کردم ودارم دوباره گوش میدم.درسته همه دوره هاروگذرونده بودم ولی خلایی عمیقی داشتم وبعدازگذروندن دوره جدایی متوجه شدم اون ارتباط باکودک درونم بوده که سالها بخلطر طرد شدگی کنارگذاشته بودم واصلا انگاروجودنداره روز قبل بیدارشدن وشبهاقبل خواب باهاش صحبت میکنم بغلش میکنم وبهش میگم منوببخش برای تمام بی اعتناییام.وازش پرسیدم چرا من طردشدگی رودرونی کردم وکاربزرگی که برام کرد اینبودکه برام تعریف کردکه اولین طردشدگی روازپدرم که دختردوست نداشت وخیلی ترسهای دیگه روکه ازپدرم داشتروبرام گفت وازخواست برم پدرمو بغل کنموببوسمش .سوده جان جالبه بااینکارانگاربار سالها زخم ازروی دوشم برداشته شد وسبک شدم وحال دوتامون خوب وکوک شد ودیگه ازنامزدم که باعث درد جدایی شدناراحت نیستم.ممنون بابت دوره جدایی.به همه دوستانم پیشنهاد دوره جداییکه دوره شفای درون هسترومیدم.دوستون دارم🥰
    پاسخ
    -0
    انصراف

    فاطمه 27 مرداد 99
    سلام سوده مهربانم .دوره جدایی تاتعالی تمام کردم ودارم دوباره گوش میدم.درسته همه دوره هاروگذرونده بودم ولی خلایی عمیقی داشتم وبعدازگذروندن دوره جدایی متوجه شدم اون ارتباط باکودک درونم بوده که سالها بخلطر طرد شدگی کنارگذاشته بودم واصلا انگاروجودنداره روز قبل بیدارشدن وشبهاقبل خواب باهاش صحبت میکنم بغلش میکنم وبهش میگم منوببخش برای تمام بی اعتناییام.وازش پرسیدم چرا من طردشدگی رودرونی کردم وکاربزرگی که برام کرد اینبودکه برام تعریف کردکه اولین طردشدگی روازپدرم که دختردوست نداشت وخیلی ترسهای دیگه روکه ازپدرم داشتروبرام گفت وازخواست برم پدرمو بغل کنموببوسمش .سوده جان جالبه بااینکارانگاربار سالها زخم ازروی دوشم برداشته شد وسبک شدم وحال دوتامون خوب وکوک شد ودیگه ازنامزدم که باعث درد جدایی شدناراحت نیستم.ممنون بابت دوره جدایی.به همه دوستانم پیشنهاد دوره جداییکه دوره شفای درون هسترومیدم.دوستون دارم🥰
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Sara 27 مرداد 99
    خدا قوت به شما بهترین ، سوده عزیز شک ندارم که الله خواسته که تو بشی نور برای روشن کردن راه من ، چون بارها دعا کردم که راه درست و نشونم بده تا بلند شم و میدونم این پاسخ همه دعاهام و زجه هامه ، مادری که از ۴ سالگی ام حس طرف شدن از پدر و مادرم و گرفتم چون فرزند طلاق بودم ، بعدش ازدواج نا موفق با یه پسر شیرین که خدا بهم داد و منجر به خیانت و طلاق شد و بعدش از دست دادن پسرم بدلیل سرطان در عرض ۴ ماه ، شوک بسیار بسیار بزرگی که بازم به من وارد شد و نگم برات از دردهایی که کشیدم در هر ساعت از زندگیم ... تا بالاخره بعد از بلند شدن از سوگ پسرم که هنوز بعد از ۸ سال نتونستم و درگیرش هستم ، وارد یه رابطه ای شدم که تا امروز سالی ۸ بار من و ترک کرد و بازم با هم بودیم و هی چرخه تکرار شونده تو این مدت ۶ ساله رابطه ادامه پیدا کرد تا پری روز که بازم ترک شدم اما اینبار گریه بسیار شدیدی کردم ۲ روز اشکم بند نمیومد بدون هیچ بحث و دعوایی اون آقا گفت دیگه تمومه ... انگار پسرم و بازم ازم گرفت دنیا ... البته من از زمستون با جذابیت درونی شروع کردم و تا دوره عزت نفس و جزیره گنج و دستواره احترام به خود ... واقعا برام خوب کار کرد همت راهنمایی‌هاتون اما دیدم یجای کارم هنوز درست نیست چرا بازم طرف شدم ... خیلی فوکوس کردم رو سایه هام بازم خوب بود اما حس درونی ام میگفت یه چیزی کمه ... دوره جدایی تا تعالی و هنوز کامل گوش ندادم تا فایل ۱۲ گوش کردم و بگم که الهی الهی هر لحظه از زندگیت سوده جان نور خدا و دستان خدا رو حس کنی ... من گریه ها کردم وقتی تماااام اتفاقات کودکی ام وطردشدگیها رو مینوشتم همه اونها تو زندگیم به اندازه یه صفحه دفتر برای من اتفاق داشت ... تا رسیدم به تمرین دیدن کودک ۴ ساله درونم ... خیلی برام جالب بود و دردناک حس مادری که خدا بهم داده بود اینجا خیلی کمکم کرد و سوالاتش پاسخ درست و بالغانه دادم اما بسیار خسته و تنها و بلاتکلیف بود ، الهی من بمیرم که ۳۸ سال ندیدم این بچه رو ، فقط گاهی اشکم بند نمیومد و اینم بگم که یه اتفاقی در پی یکی از سؤالاش برام افتاااد و خیلی خیلی دلچسب بود و قیمتی برای من ، اینکه پرسید چرا مسیحا ما رو ترک کرد و رفت که یهو شک شدم ، مسیحا پسر ۵ ساله ام بود که سرطان گرفت و در عرض ۴ ماه پرواز کرد ، تا اومدم پاسخ قانع کننده ای بدم ، چون هنوز خودم نمیدونم چراااااااا خدا مسیحام و ازم گرفت ؟؟؟ یهو تو این لحظه مسیحام اومد و نشست روی پای چپم و روی پای راستم که کودکی خودم لم داده بود تو بغلم ، خانم هروی اینقدر این ملاقات ۳ نفره عاشقانه و زیبا بود اینقدر کودک درونم به وجد اومد و لبخند زیبایی زد با دیدن مسیحا باورم نمیشه این همون بچه ۱۰ دقیقه پیش خسته و بیحال بود . فقط مسیحام بهم یه پیغام داد و گفت که باید بره و رفت ولی قول داد به کودکم که بازم میاد دیدنش و جواب یکی از سؤالاش هم دادم که پرسیده بود چرا اینقدر تنهاییم ؟؟ چون من واقعا در زندگی روزمره جدا و تنهام حتی نمیشه که کنارخواهرانم باشم فقط مقطعی و این چرخه با دوستام هم همینه و پدر مادرم هم زندگی و همسران خودشون و دارن اما تنهام. که جواب دادم دیدی ما مسیحا رو داریم ، و کلی آروم شد . دلم نیومد این اتفاق قشنگ و این دیدار بسیار دلچسب و باهاتون تقسیم نکنم و شک ندارم نور طلایی که هر روز از خدا میگیرم و شما همیشه همراهتون دارید . خدا قوت سوده عزیز❤️🧡💛💚💙
    پاسخ
    -0
    انصراف

    27 مرداد 99
    درود به خانم هروی. من دو ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و شرایط خیلی سختی داشتم، مادر و پدرم هر کدوم ازدواج کردند و پی زندگی خودشون بودند و من خیلی حسرت دیدن مادرمو داشتم و هیچ محبتی از پدر و مادرم دریافت نمیکردم، با پدرم و همسرش، مادرم بزرگم، عمه و ... زندگی میکردم، وقتی بزرگ شدم با اقایی وارد رابطه شدم و مادربزرگم من رو از خونه بیرون انداخت ، پدرم هم بخاطر همسرش منو به خونه خودش راه نداد و من یکسال توی خیابون ها آواره بودم و جایی برای موندن نداشتم، کار میکردم، تایپ میکردم تا بتونم خرج روزمره خودم رو در بیارم، با خانمی آشنا شدم و چون از شرایطم خسته شده بودم با خواهر زاده ی این خانم ازدواج کردم اصلا ازدواج موفقی نداشتم، خیلی عصبی بودم و مشکلات زیادی داشتم، کمبود محبت داشتم، از سمت همسرم و مادرش خیلی اذیت میشدم، بچه دار شدم ولی کار به جایی رسید همسرم مواد مصرف میکرد، سرد و بی تفاوت بود، سرکار نمیرفت و من بودم که هزینه های زندگی رو میدادم، منی که همیشه مادرم رو محکوم میکردم که چرا با وجود من طلاق گرفت، خودم رسیدم جایی که گفتم هرطور شده میخوام جدا بشم، همسرم منو کتک میزد، همیشه دعوا داشتیم، همسرم وسایل رو میشکست و در نهایت جدا شدیم اما بعد از طلاق بچه ام رو از من گرفت و خیلی گریه کردم التماس کردم ولی قبول نکردند تنها زندگی میکردم، به سختی کار میکردم، در نهایت مجبور به مهاجرت به ترکیه شدم و پیش برادرم رفتم، در نقطه صفر زندگیم بود، 5سال با سختی و فلاکت زندگی کردم، با اقایی وارد رابطه شدم و باز این اقا هم معتاد بود و دستِ بزن داشت و الان میبینم من همیشه فقط افرادی رو به زندگیم میاوردم که مواد مصرف میکردند و کتکم میزدند و بی محبت بودند و ما جدا شدیم با اقای دیگه ای وارد رابطه شدم که از هر لحاظ خوب بود و همونی بود که برای اولین بار دقیقا همونی بود که میخواستم ولی من به دلیل مشکلات درونیم انگار نمیتونستم ادم های خوب رو کنارم نگه دارم و اونها از من فراری میشدند و این اقا منو ترک کرد و بهم گفت ازت متنفرم و اگر فقط یک زن توی این دنیا باشه، حاضرم بدون زن باشم ولی کنار تو نباشم با کانال آشنا شدم ویس ها رو گوش دادم، دوره جذابیت درونی رو تهیه کردم، وارد چالش چهارماهه شدم، روی خودم کار کردم، نوت برداری کردم، دستاوردهای زیادی داشتم اولین دستاوردم این بود که دخترم تونست بیاد پیش من بزرگترین دستاوردم آرامش بود ، من ادم خیلی استرسی ای بودم ولی الان به ارامش رسیدم اقایی که خیلی دوستش داشتم ولی ترکم کرده بود خیلی باور نکردنی به زندگی من برگشت و گفت من نمیتونم فراموشت کنم، تو رو دوست دارم، هر جوری که باشی من تو رو میخوامت، من قبول کردم و می بینم که این اقا واقعا خیلی تغییر کرده و من همچنان دارم روی خودم کار میبینم و الان میبینم این اقا رفتارش با من کاملا تغییر کرده با همسر سابقم تماس گرفتم و ازش بخشش خواستم و با مادرش هم صحبت کردم و همدیگه رو بخشیدیم و به طرز جالبی بعد از این زندگی من زیر و رو شد و در ها به زندگی من باز شد همه چیز درست شد من خیلی سال بود که از مادرم کینه به دل داشتم، اونو مقصر تمام مشکلاتم میدونستم با مادرم صحبت کردم و باورم نمیشه مادری که من میگفتم سرد و بی تفاوته الان مادری شده که همیشه آرزوشو داشتم من خیلی توی این 45سال سختی کشیدم و الان میبینم تمام چیز هایی که میخواستم و نداشتم، باعث و بانیش خودم بودم و الان مادرم ، پدرم، عشقم، دخترم همه شون عاشق من شدند ، الان واقعا زندگی برای من زیبا شده، من دوره های عزت نفس تا اعتماد به نفس و جزیره گنج رو تهیه کردم و واقعا دیدم که کار کردن روی خودم با دوره ها جواب میده و توی چالش چهار ماهه به دستاورد های خوبی رسیدم من جایی کار میکردم و خیلی میترسیدم از کارم منو بیرون بندازند و خیلی حقوق کمی به من میدادند و منی که همیشه میترسیدم به مدیرم گفتم میخوام برم جای دیگه ولی خیلی باورنکردنی مدیرم گفت من میخوام تو باشی حقوقت رو زیاد میکنم باورم نمیشد که پا روی ترسم گذاشتم و جوابش رو دیدم زندگی من تغییر کرد، تنبلیم از بین رفت ، من حالا ورزش میکنم، هیچ کس تغییرات من رو باور نمیکنه، روحیه ی من خیلی عالی شده، عاشق نقاشی بودم و الان شروع کردم و راه زندگیم رو پیدا کردم.شکر که شما رو پیدا کردم سوده جان
    پاسخ
    -1
    انصراف

    27 مرداد 99
    درود به خانم هروی. من دو ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و شرایط خیلی سختی داشتم، مادر و پدرم هر کدوم ازدواج کردند و پی زندگی خودشون بودند و من خیلی حسرت دیدن مادرمو داشتم و هیچ محبتی از پدر و مادرم دریافت نمیکردم، با پدرم و همسرش، مادرم بزرگم، عمه و ... زندگی میکردم، وقتی بزرگ شدم با اقایی وارد رابطه شدم و مادربزرگم من رو از خونه بیرون انداخت ، پدرم هم بخاطر همسرش منو به خونه خودش راه نداد و من یکسال توی خیابون ها آواره بودم و جایی برای موندن نداشتم، کار میکردم، تایپ میکردم تا بتونم خرج روزمره خودم رو در بیارم، با خانمی آشنا شدم و چون از شرایطم خسته شده بودم با خواهر زاده ی این خانم ازدواج کردم اصلا ازدواج موفقی نداشتم، خیلی عصبی بودم و مشکلات زیادی داشتم، کمبود محبت داشتم، از سمت همسرم و مادرش خیلی اذیت میشدم، بچه دار شدم ولی کار به جایی رسید همسرم مواد مصرف میکرد، سرد و بی تفاوت بود، سرکار نمیرفت و من بودم که هزینه های زندگی رو میدادم، منی که همیشه مادرم رو محکوم میکردم که چرا با وجود من طلاق گرفت، خودم رسیدم جایی که گفتم هرطور شده میخوام جدا بشم، همسرم منو کتک میزد، همیشه دعوا داشتیم، همسرم وسایل رو میشکست و در نهایت جدا شدیم اما بعد از طلاق بچه ام رو از من گرفت و خیلی گریه کردم التماس کردم ولی قبول نکردند تنها زندگی میکردم، به سختی کار میکردم، در نهایت مجبور به مهاجرت به ترکیه شدم و پیش برادرم رفتم، در نقطه صفر زندگیم بود، 5سال با سختی و فلاکت زندگی کردم، با اقایی وارد رابطه شدم و باز این اقا هم معتاد بود و دستِ بزن داشت و الان میبینم من همیشه فقط افرادی رو به زندگیم میاوردم که مواد مصرف میکردند و کتکم میزدند و بی محبت بودند و ما جدا شدیم با اقای دیگه ای وارد رابطه شدم که از هر لحاظ خوب بود و همونی بود که برای اولین بار دقیقا همونی بود که میخواستم ولی من به دلیل مشکلات درونیم انگار نمیتونستم ادم های خوب رو کنارم نگه دارم و اونها از من فراری میشدند و این اقا منو ترک کرد و بهم گفت ازت متنفرم و اگر فقط یک زن توی این دنیا باشه، حاضرم بدون زن باشم ولی کنار تو نباشم با کانال آشنا شدم ویس ها رو گوش دادم، دوره جذابیت درونی رو تهیه کردم، وارد چالش چهارماهه شدم، روی خودم کار کردم، نوت برداری کردم، دستاوردهای زیادی داشتم اولین دستاوردم این بود که دخترم تونست بیاد پیش من بزرگترین دستاوردم آرامش بود ، من ادم خیلی استرسی ای بودم ولی الان به ارامش رسیدم اقایی که خیلی دوستش داشتم ولی ترکم کرده بود خیلی باور نکردنی به زندگی من برگشت و گفت من نمیتونم فراموشت کنم، تو رو دوست دارم، هر جوری که باشی من تو رو میخوامت، من قبول کردم و می بینم که این اقا واقعا خیلی تغییر کرده و من همچنان دارم روی خودم کار میبینم و الان میبینم این اقا رفتارش با من کاملا تغییر کرده با همسر سابقم تماس گرفتم و ازش بخشش خواستم و با مادرش هم صحبت کردم و همدیگه رو بخشیدیم و به طرز جالبی بعد از این زندگی من زیر و رو شد و در ها به زندگی من باز شد همه چیز درست شد من خیلی سال بود که از مادرم کینه به دل داشتم، اونو مقصر تمام مشکلاتم میدونستم با مادرم صحبت کردم و باورم نمیشه مادری که من میگفتم سرد و بی تفاوته الان مادری شده که همیشه آرزوشو داشتم من خیلی توی این 45سال سختی کشیدم و الان میبینم تمام چیز هایی که میخواستم و نداشتم، باعث و بانیش خودم بودم و الان مادرم ، پدرم، عشقم، دخترم همه شون عاشق من شدند ، الان واقعا زندگی برای من زیبا شده، من دوره های عزت نفس تا اعتماد به نفس و جزیره گنج رو تهیه کردم و واقعا دیدم که کار کردن روی خودم با دوره ها جواب میده و توی چالش چهار ماهه به دستاورد های خوبی رسیدم من جایی کار میکردم و خیلی میترسیدم از کارم منو بیرون بندازند و خیلی حقوق کمی به من میدادند و منی که همیشه میترسیدم به مدیرم گفتم میخوام برم جای دیگه ولی خیلی باورنکردنی مدیرم گفت من میخوام تو باشی حقوقت رو زیاد میکنم باورم نمیشد که پا روی ترسم گذاشتم و جوابش رو دیدم زندگی من تغییر کرد، تنبلیم از بین رفت ، من حالا ورزش میکنم، هیچ کس تغییرات من رو باور نمیکنه، روحیه ی من خیلی عالی شده، عاشق نقاشی بودم و الان شروع کردم و راه زندگیم رو پیدا کردم.شکر که شما رو پیدا کردم سوده جان
    پاسخ
    -0
    انصراف
    منیره 18 شهريور 99
    الهی که از اینجا به بعد زندگیت غرق آرامش و سلامتی و شادی باشه عزیزم
    -2

    26 مرداد 99
    درود بر خانم هروی جان.من زمانی وارد چالش چهارماهه شدم تصمیم قطعی برای جدایی از همسرم داشتم، توی رابطه مون فراز و نشیب بسیار زیادی داشتیم، قبل از عید قرار بود مراسم ازدواج ما باشه که بخاطر کرونا کنسل شد، ما دائم با هم درگیری و چالش داشتیم من دوره از جدایی تا تعالی رو هم تهیه کردم تا آمادگی داشته باشم برای این جدایی و واقعا تصمیم قطعی داشتم، برنامه ریزی هم کرده بودم برنامه چالش چهارماهه اعلام شد و من به عنوان آخرین تلاشم وارد این چالش شدم، دوره از جدایی تا تعالی به شدت برای من کمک کننده بود و من تازه میفهمیدم داشتم چیکار میکردم با خودم و چقدر درونم رو اذیت کرده بودم من و همسرم الان داریم با هم زندگی میکنیم و من خدا رو شاکر هستم، آرامشی که الان داریم، هیچوقت توی این 3سال آشنایی مون نداشتیم و من این احساس رضایت رو هم در خودم و هم در همسرم حس میکنم بخاطر مشکلاتم، ریزش موی بسیار شدیدی داشتم که حجم موهام نصف شده بود، پوستم به شدت خراب شده بود، این ها برطرف شد من با اینکه سن کمی دارم ولی زانو درد بسیار شدیدی گرفته بودم و دکتر بهم گفت تو فقط با تزریق مفصل درمان میشی و مفصلت به شدت از بین رفته و جوری بود که من از درد نمی تونستم بایستم ولی الان کاملا این درد از بین رفته و من به راحتی میتونم به همه کارهام برسم و احساس میکنم بدنم که به شدت درگیر بود و نابود شده بود به تعادل و ارامشی برسه من خیلی کم غذا میخوردم، خیلی کمتر از یک فرد عادی اما وزنم تثبیت شده بود و هیچ تغییری نمیکرد، توی این مدت به راحتی بدون رژیم خاصی من وزن کم کردم، همه متوجه تغییرانم هستند و برای من خیلی خوشایند هست در مورد وضعیت تحصیلی احساس ناتوانی عمیقی داشتم و تونستم با کار کردن روی خودم یک دوره فشرده و سخت دوماهه رو با موفقیت سپری کردم و درخشیدم توی این دوره و همه از من و دقت و ظرافت و سرعت کارم تعریف میکردند و خیلی برای من لذت بخش که استاد از دیدن من خوشحال میشدند با کنترل گفتگوی های درونی منفی که 24ساعته درگیرش بودم از لحاظ روحی و جسمی به آرامش رسیدم من یک سری خواسته های مالی داشتم که یک درصد هم فکر نمیکردم بهشون برسم چون همسرم باید تامین میکرد و قبلا جوری بود که حس میکردم همسرم حتی چند صد هزار تومن هم با ناراحتی خرج میکنه و اتفاق عجیبی که افتاد و من واقعا شوکه بودم این بود که همسرم یک سری خرید هایی برای من کرد که حدود 200میلیون هزینه اش شد و به راحتی برای من هزینه کرد و برام خیلی تعجب داشت.خیلی ممنونتونم بابت آموزه ها
    پاسخ
    -0
    انصراف

    25 مرداد 99
    سلام سوده عزیزم من پارسال با کانال خیلی اتفاقی آشنا شدم و مطالب برای من خیلی جالب بود و انگار داشتم ذهنم رو بازخوانی میکردم چون من آدمی بودم که درگیری ذهنی زیادی با خودم داشتم، فایل های کانال رو گوش میکردم ولی نمیتونستم دوره هارو تهیه کنم چون وضعیت مالی مون به شدت خراب بود، همسرم سرکار نمیرفت زندگیم وضعیت خوبی نداشت، من افسردگی شدیدی داشتم ، قرص مصرف می کردم، با گوش کردن به فایل ها آروم میشدم و همسرم میگفت من دارم میبینم تو نسبت به قبل داری آروم و آروم تر میشی و دیگه پرخاشگری نمیکنی، دیگه جیغ و داد و نمیکنی و درباره مسائل با من با آرامش صحبت میکنی زمانی که من افسردگی داشتم، همسرم کارگری میکرد، یک شب واقعا حالم بد شد، به خودم گفتم داری چیکار میکنی با خودت؟ گفتم ببین میتونی تغییر کنی با مطالب فایل ها رو توی زندگیت کار بردی کنی، همسرم وقتی تغییرات من رو دید ، به محض اینکه پولی به دستش رسید بهم گفت میخوام دوره ها رو برات بخرم الان دیگه وقتش رسیده و دوره از جدایی تا تعالی رو برای من خرید و گوش کردم کم کم بقیه فایل ها رو هم خریدم بهشون گوش میکردم، عمل میکردم، اوایل خیلی گیج میشدم، به سختی میتونستم مطالب رو در ذهنم نگه دارم و فراموش میکردم، شخصیتم بهم ریخته بود، به شدت گریه میکردم اما تصمیم گرفتم دوباره تمام دوره هارو گوش کنم و نوت برداری کنم و این بار دیگه میفهمیدم و میتونستم تمرینات رو انجام بدم همسرم جدا از من میخوابید، به شدت دلسرد شده بود و الان واقعا یهویی تغییر کرده، الان وقتی میره بیرون برای من خرید میکنه، دوره ها رو برام تهیه کرد، پکیج لاغری برای من خرید، خیلی بهم اهمیت میده ، همش بهم میگه عزیزم عشقم ببخش من تا الان بهت توجه نکردم، اصلا فکر نمیکردم همسرم بخواد انقدر تغییر کنه حال خودم به شدت خوبه، به شدت آروم هستم، دیگه فایل هارو خیلی خوب میفهمم، من خودم رو همینطوری که هستم پذیرفتم و این خیلی آرومم کرد، به خودم گفتم تو همینی که هستی پس بیا با همین حال بیا تلاش کنیم که خوب بشیم و تغییر کنیم مقدمات کار خوبی برای ما فراهم شده و مشغول به استارت زدنش هستیم رابطه من با خدا خیلی خوب شده و دارم سعی میکنم واقعا زندگی سالمی بشم
    پاسخ
    -1
    انصراف

    24 مرداد 99
    سلام خانم هروی جان من در خانواده پرجمعیتی بودم و همیشه دنبال تایید گرفتن از دیگران بودم و باج میدادم و همیشه دیگران رو خیلی از خودم بالاتر میدونستم چون ارزشمندی حقیقی رو از پدر و مادرم نمیگرفتم، پدر و مادرم همیشه دعوا داشتند و من بی توجهی پدرم رو میدیدم و این رو در خودم درونی کرده بودم که زن فقط یک ابراز برای رفع نیاز مردهاست، بزرگتر شدم در روابطی قرار گرفتم که میدیدم فقط آدمهایی سر راهم قرار میگیرند که با وجود همه ی خوبی های من، فقط برای رفع نیاز سراغ من میاد تو سن کم با اصرار خانواده با همسرم ازدواج کردم، اون خیلی دوستم داشت ولی من هیچوقت ازدواجم رو به رسمیت نشناختم، همیشه میگفتم تقصیر خانواده من بوده، هیچوقت هیچ کار شوهرم منو راضی نمیکرد و اغنا شدم و فقط بخاطر حمایت مالی اون، ادامه میدادم، اون بیشتر کار میکرد من توقعم بالاتر میرفت و هر چقدرهم که محبت میکرد اصلا به چشمم نمی اومد رسیدم به جایی که خسته شدم از خودم، رفتار هام، از اذیت کردن همسرم ولی نمیدونستم باید چیکار کنم، خیلی غیر جذاب شده بودم برای همسرم، زندگی ما ظاهرا مشکلی نداشت ولی تا مرز طلاق پیش رفتیم اما من بخاطر ترس از دست دادن، حاضر به جدایی نشدم چون حس کردم دارم حامی خودمو از دست میدم و به همه جا چنگ زدم که زندگیم پا بر جا بمونه وقتی به زندگیم برگشتم برای جلب اعتماد همسرم مدام باج دادم، به شدت تحقیر شدم، به شدت اذیت شدم، مادر شدم ولی باز هم این مشکلات ادامه داشت و خیلی برام سخت بود و عزت نفس و همه چیزم رو از دست دادم دوره ها رو تهیه کردم و کم کم داشتم خودم رو میشناختم که سیلی محکمی خوردم و متوجه خیانت همسرم شدم، همسرم در عین ناباوری بهم گفت که به من خیانت کرده، من سعی کردم نادیده بگیرم ولی فهمیدم اون خانم غریبه نبوده، آشنا بودم و همسرم به جز اون خطا های زیادی هم داشته و فشار عجیب و عظیمی بهم اومد دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و فهمیدم ریشه همه ی این مشکلات من توی طردشدگی هام بود و مسائل کودکیم باعث شده بود من خودم رو تحقیر کنم و انقدر خودمو کم ارزش کرده بودم که فکر میکردم فقط یک ابزار جنسی هستم، دیدم تمام چیز هایی که خودم میتونستم به خودم بدم از همسرم گدایی میکردم و این بی توجهی های همسرم منو به خودم اورد که باید به خودم توجه کنم و ارتباطم رو با خودم درست کنم، اشتباهاتم رو دیدم رابطه من با خدا فوق العاده عالی شده و هر چی میخوام از خدا میخوام و کار های من در کمال ناباوری داره پیش میره دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس رو مرور میکردم، همسر من الان واقعا تغییر کرده، خیلی بیشتر داره برای من هزینه میکنه، خیلی بیشتر بهم توجه میکنه ، واقعا دارم تغییرات همسرم رو با تمام وجود حس میکنم، حتی رابطه خانواده همسرم با من خیلی خوب شده، خیلی با احترام با من رفتار می کنند و بعد از اون تحقیر شدن حالا رفتار خیلی محترمانه ای با من دارند و اینا برای من خیلی ارزشمنده و خیلی دستاورد بزرگی هست من دیگه اجازه نمیدم کسی به من توهین کنه، ارزش خودم رو فهمیدم، الان خیلی حالم با خودم خوبه، خیلی از خودم راضی هستم، کامپلکس ها و عقده هام رو دیده، قدرت بخشیدن پیدا کردم، الان میدونم چی رو دوست دارم، سراغ چه کاری باید برم بزرگترین دستاوردم ارتباط با خداست و حال خیلی خوبی دارم، گفت و گو های درونی خیلی خیلی زیادی داشتم و خودم هم خسته شده بودم اما دیگه اون گفت و گو ها حذف شده، مسئولیت زندگیم و اشتباهاتم رو پذیرفتم و دارم برای جبران شون تلاش میکنم و دیگه از رفتار دیگران ناراحت نمیشم دنبال ریشه مسائلم در درون خودم میگردم.ممنون ازتون خانم هروی
    پاسخ
    -0
    انصراف

    24 مرداد 99
    سلام خانم هروی عزیز.من پکیج ۱ رو تهبه کردم و روی خودم کار کردم کردم و بزرگترین دستاوردم بعد از شنیدن دوره ها، به دست آوردن آرامش تزلزل ناپذیری بود که هیچ چیز و هیچ کس نتونست توی این یکسال این آرامش رو از من بگیره با اینکه اتفاقات سختی برای من افتاد من دوره های جذابیت درونی، عزت نفس تا اعتماد به نفس و جزیره گنج رو بعد از جداییم چندین بار گوش دادم و با هر بار گوش کردن دوره ها نکات جدیدی یاد میگرفتم و به دستاورد هایی رسیدم، استقلال روانی و اقتدار پیدا کردم و دیگه حس پوچی نداشتم روابطم قوی تر شده بود، بین دانش آموزانم محبوب تر شدم و از هر طرف به من احترام خاص و ویژه ای گذاشته میشد من قصد تهیه دوره جدایی تا تعالی رو نداشتم و فکر میکردم دیگه نیازی به این دوره ندارم و طلسم ها و عقده هام رو دیدم اما ناگهانی تصمیم گرفتم این دوره رو بگیرم وقتی گوش کردم دیدم با اینکه من دوره های قبلی رو شنیده بودم ولی وقتی این دوره رو شنیدم تازه فهمیدم من باید بیشتر روی خودم کار کنم، با این دوره خیلی گریه کردم، با درون خودم ارتباط قوی برقرار گرفتم ، طردشدگی هام رو دیدم و با این دوره تازه تونستم دو تا از طلسم هام رو که اصلا قبلا متوجه شون نشده بودم ببینم و تونستم دو تا طلسم اصلی روابطم رو ببینم وارد چالش چهارماهه شدم و دارم ویژگی های دلخواهم رو در خودم پرورش میدم و الان دیگه میتونم از تنهایی با خودم لذت ببرم.شکر برای داشتن شما
    پاسخ
    -1
    انصراف

    23 مرداد 99
    سلام خانم هروی جان. من دوره جدایی تا تعالی رو زمانی تهیه کردم که تو شرایط روحی خیلی بدی بودم چون از همسرم جدا شده بودم، مشکل مالی هم داشتم و حال خیلی بدی داشتم، خیلی عصبی بودم، نمیتونستم درست کار بکنم، این دوره خیلی روی من تاثیر داشت و خیلی احساس آرامش کردم، من یکسال تمام مدام 24ساعته گریه میکردم، حتی شبها وسط خواب بیدار میشدم گریه میکردم، توی محیط کارم گریه میکردم و عملا هیچ کاری نمیکردم جز چک کردن همسرم، واقعا زندگیم در حال نابودی بود من یه زمانی میگفتم چرا اینطوری شد؟ چرا شوهرم اینکارو کرد؟ فهمیدم اینها برای این بود که من باید ها رو یاد بگیرم و ببینم چقدر نباید هارو انجام میدادم دوره جذابیت درونی واقعا برای من عالی بود، با این دوره رفتار من از این رو به اون رو شد، تو محیط کارم برخورد همه همکارانم، حتی رئیسم با من تغییر کرد، حتی مشتری هایی که میومدند تغییر کردند، قبلا همیشه مشتری های عصبی به سمت می اومدند ولی الان میبینم مشتری هام تغییر کردند، من قبلا فقط از نظر ظاهری مشکلی نداشتم، سعی میکردم درست رفتار کنم اما فهمیدم من جذابیت درونی نداشتم که اتفاقات بد رو تجربه میکردم، الان اوضاع من در محیط کارم خیلی خوب شده، همه از من تعریف میکنند، خانوادم همه متوجه تغییرات من شدند و خوبی ها و آدمهای خوب به سمت میان دیگه توی وجودم خشم و تنفر ندارم، فهمیدم رفتن همسرم باعث شد من خیلی چیز هارو یاد بگیرم مهمترین دستاورد من که آرزوی یکساله ی من بود این که روزی برسه من همسرم رو چک نکنم چون من توی اون یکسال مدام چشمم به گوشیم بود، 24ساعته در حال چک کردنش بودم ولی دیگه تونستم رها بشم و وقتم رو بچه خودم بگذارم و رابطه عاطفی خیلی خوبی بین منو بچم برقرار شده در حالی که قبلا فراموشش کرده بودم خداروشکر میکنم توی 35سالگیم درست زندگی کردن رو یاد گرفتم، از نظر مالی به ثبات رسیدم، من خونه ام رو از دست داده بودم تونستم خونه بهتر بخرم، ماشین خریدم و منی که مشکلات مالی زیادی داشتم الان وضعیت مالی من خیلی بهتر شده. متشکرم ازت سوده عزیز
    پاسخ
    -0
    انصراف

    رزی 14 مرداد 99
    🌸🌸سلام به خانم هروی عزیز روزتون بخیر🌸🌸 من زندگی خوبی داشتم و دارم. ما یک خانواده چهار نفره(پدر و مادر و خواهرم) هستیم. توی خانواده ی ما نه طلاق، نه خیانت، نه اعتیاد و نه هیچ کدوم از مواردی که اکثر دوستان می گویند وجود داشته و تنها موردی که در گذشته داشتیم بی پولی به دلیل یکسری مسائل خانوادگی پدرم بود ولی اینی که من دارم بهتون میگم در مقطع خیلی خیلی کوتاهی بود و در همون زمان از نظر لباس پوشیدن، خوردن و چیزهای دیگه از خیلی از آدم های اطرافمان حتی افراد پولدار فامیل بهتر بودیم. پدر و مادرم واقعا میکوشیدن تا ما احساس کمبود و خجالت نداشته باشیم به طوری که فامیل های ما این موضوع را درک نمی کردند و از پدر من توقع های بی جای مالی داشتند. طبیعتا یکسری کمبود ها برای بچه ای به اون سن به وجود میاد (مثل چیزهایی که توی تلویزیون میدیدیم مخصوصا کارتون ها و شبکه های انگلیسی، چیزهایی که دوست های مدرسه یا هم محله ای داشتند یا...) همچنین تاثیر یکسری حرف هایی که توی جامعه هست(مثل باید سخت کار کنی تا پول دربیاری، پول رو باید از توی دهن شیر با کار و زحمت شبانه روزی دربیاری، دختر که اینجوری نمیخنده یا این کار ها رو نمیکنه، عشق فقط توی خونه های کوچیک هست و پولدارها همش دعوا دارند و....). من از بچگی بسیار لجباز بودم و دوست داشتم کنترل همه چیز به دست من باشه و از اون طرف بسیار دل رحم بودم و با یه چیز کوچیک احساسی میشدم و این دو تا قطب در درون من همیشه در حال جنگ بودند. البته با اینکه خانواده این احساسی بودن من رو قبول داشتند و حتی به من می گفتند انقدر زود برای همه چیز گریه نکن ولی چون راجع به یک چیزهایی نظرم مثل اون ها نبود یا از الفاظی مثل عزیزم استفاده نمیکردم یا گاهی نمی تونستم احساسم رو بروز بدم به من می گفتند بی احساس و این در ناخودآگاه من به شکل یک باور در آمده بود با این که وقتی می‌گفتند ناراحت میشدم چون میدونستم چقدر احساسی هستم. تقریبا خانواده ی من زمانی که من کنکور داشتم و بدنم قارچ پوستی زد و دکتر تشخیص داد به دلیل استرس زیاد هست فهمیدند که من پر از احساس همیشه بودم و بروز ندادم. من به دلیل کم رویی و کم حرفی البته جلوی فامیل و بقیه آدم ها(مادرم همیشه میگفت دوست دارم اون جوری که توی خونه ای جلو روی مردم هم همینطوری باشی) خیلی تنها بودم. حتی من خیلی شخصیت بامزه و خنده آوری در خونه داشتم و خواهرم همیشه میگفت اینارو چرا جلوی مردم نمیگی خیلی خنده داره. خلاصه این حس تنهایی و کنترل گری و وابستگی شدید به مادرم همیشه یکسری دعواها رو برامون درست می کرد ولی به مدت کم و یا فاصله ولی چند سال پیش قرار شد که خاله ی من خونه ی خودشون رو بفروشند و نزدیک خونه ما خونه بخرند. به خاطر یکسری از ویژگی های خاله ام از اون ها خوشم نیومد البته تمام این ویژگی ها رو خانواده ام هم قبول داشتند ولی من حساس تر بودم و می گفتم چه دلیلی داره وقتی این ها رو می دونیم رفت و آمد بیش از حد داشته باشیم(زمانی که خاله ام اومد با مامانم خیلی تلفن و مهمانی داشتیم) و به شدت من با خانواده ام مخصوصا مامانم دعوا، گریه و داد و بیداد داشتیم و سه روز پشت سر هم بدون تلفن خاله ام و دعوا ارزوم شده بود و چند سال اینطوری گذشت و من چون تنها بودم و مدام حالم بد بود و یواش یواش می دیدم همه دارند زندگی می کنند(چون هر وقت دور هم جمع میشدیم همه شاد بودند و من یک گوشه سعی میکردم اشک هایم رو پنهان کنم) و من دارم حتی از زندگی روزمره ام عقب میمونم و اکثر روزم رو توی رخت خوابم هستم این باعث ناراحتی دو چندان من میشد. من که از دعواها خسته شده بودم(گاهی آنقدر اوضاع بد میشد که مامانم میگفت دیگه ما نمی تونیم با هم زنگی کنیم لطفا از اینجا برو) تصمیم گرفتم چیزی نگم و این باعث خودخوری و گفتگو ی شدید منفی در ذهن من میشد مثلا مامانم میگفت گریه کردی من می گفتم نه و یه بهانه ای میاوردم. این خودخوری ها باعث میشد یکهو بعد از چند روز دعوای شدیدی رخ بده‌. تا یک روز خواهرم که در تهران به صورت مستقل زندگی میگه و اومده بود پیش ما شاهد دعوای خیلی شدید بین من و مادرم بود به طوری که خواهرم به اورژانس زنگ زد و با راهنما یی های اون خانم تپش قلب مامانم خوب شد. خواهرم که دوره های شما رو قبلا گرفته بود و همیشه از اون ها برامون می گفت به ما گفت که باید شما هم بخرید و مادرم این دوره ها رو خرید من شروع کردم کم کم به دوره های شما گوش می کردم و رفتارم به ویژگی هایی که همیشه می خواستم داشته باشم تا به یک دختر جوان جذاب تبدیل بشم نزدیک تر میشد. کم کم رفتار خانواده به چیزی که همیشه می خواستم نزدیک تر شد انگار من از اون رفتار اغلب بچگانه و گاهی بزرگانه داشتم به یک بالغ بیشتر نزدیک میشدم. من همیشه با خدا صحبت میکردم ولی اغلب ناامید میشدم ولی برای من که دوستانم همیشه برای یک مقطع کوتاه بودند، انگار یک دوست پیدا کرده بودم که خجالت و کم حرفی و پنهان کاری لازم نبود و اشکالی نداشت او همه چیز را می دونست تمام رفتارهای خوب و بدم رو، همه ی علایقم رو حتی ساعتی برای ملاقات با او لازم نبود و او همیشه کنار من بود. الان مادرم که همیشه دوست داشتم وارد این دوره ها بشه، هم شروع کرده و خیلی آروم تر شده است. من همیشه چون خودم دوره ها رو نگرفته بودم احساس بدی داشتم و فکر میکردم اشتباه هست ولی چون خواهرم اشتباه متوجه شده بود گفت چون شما توی یک خونه اید اشکال نداره و اون روز که شما یک ویس در مورد سواستفاده از دوره هاتون گذاشتید به همکارانتان پیام دادم و فهمیدم که باید منم بخرم پس این کارو کردم و خدارو شکر در اون زمان شما تخفیف گذاشته بودید. الان رفتارم با پدرم بهتر شده و حتی یکبار یک اتفاقی افتاد و من ناراحت شدم و پدرم اومد توی اتاقم و خواست که از دلم در بیاره چیزی که من آرزوش رو همیشه داشتم. این روزها همش اتفاق های خوب می افته اگر بخوام بهتون دو موردش رو بگم من از بچگی دوست داشتم چند ساز مختلف بزنم ولی به خاطر هزینه زیاد نمی شد دو سال پیش یک کیبورد خریدم و کلاس رفتم و خیلی خوشحال بودم و البته الان امیدوارم بتونم یک پیانو بخرم. الان توی زمان کرونا من به فاصله ی یک ماه دو تا ساز مختلف خریدم و دقیقا برای هر دو تاشون یک اتفاق افتاد یعنی اول توی سایتشان چندین مدل داشتند و من چند روز داشتم انتخاب میکردم یکهو همشون فروش رفتند و من خیلی زیاد ناراحت شد و همش دعا میکردم و بعد از چند روز موجود شدت و من خریدم و ناموجود شدن واقعا باورم نمیشد(به دلیل این که مرزها بسته اند ساز خارجی خیلی خیلی سخت پیدا میشد و یک مدت کمیاب شدند و حتی هنوزم کم هستند) برای هر دو تاشون هم مربی خوب پیدا کردم و آموزش گرفتم مربی یکی از سازهای من دقیقا چیزهایی که همیشه دوست داشتم بلد باشم رو با آرامش داره بهم یاد میده و حتی روی اعتماد به نفسم هم کار میکنه و در کلاس امروزم کلی ازم تعریف کرد. ذهن من همیشه شلوغ بود و از یک طرف میگفت تو اشتباه کردی، تو اصلا اشتباه هستی و از یک طرف میگفت نه تو خوبی و اون ها مشکل دارند و من همیشه فکر میکردم من مال یک سیاره ی دیگه هستم و حس های من رو هیچکس نداره و نمی فهمه ولی دستاورد های بقیه رو شنیدم فهمیدم این حس هایی که من داشتم طبیعی هست و همه اینجوری هستند، همین فکر کلی ارومم کرد. الان هم من و هم مادرم و هم خواهرم(کلی دستاورد داشته و براتون فرستاده) داریم به دوره ها گوش میدیم حتی به بقیه هم معرفی کردیم و اون ها هم دارند گوش میدهند‌. آرامشی که الان دارم، صحبت ها، خاطره هایی که الان برای همه میگم و کارهایی که میکنم که هیچ وقت نمی تونستم انجام بدم نتیجه ی این دوره هاست‌. من خیلی زود براتون دستاورد های بزرگ می فرستم. من اکثر زندگیم چاق بودم و گاهی رژیم میگرفتم ولی دوباره چاق میشدم ولی چند وقت هست با پیج لیمومی آشنا شدم و دارم به وزن دلخواهم میرسم(این پیج رو گفتم چون گفته بودید اگر پیچی رو می شناسیم که به بچه ها در اهدافشان کمک می کنه بهتون معرفی کنیم) و این همزمان بودن آشنایی با شما و پیج لیمومی به من این احساس رو داد که من برگزیده شدم و الان همون موقعی هست که همیشه براش دعا میکردم. همون جور که گفتم ما خانواده ی خیلی خوبی همیشه بودیم و همدیگه رو خیلی دوست داشتیم ولی الان با هم صمیمی تر شدیم و راحت تر از حرف دلمون برای هم میگیم خب خودتون میدونید در این شرایط پیدا کردن طلسم های درونیمون سخت تر هست ولی گاهی یک جوری مثل یک فیلم چند ثانیه ای از جلوی چشمم می گذرند که خوم هم بارم نمیشه. ببخشید که انقدر طولانی شد تازه خیلی خلاصه نوشتم تا حالا متن به این بلندی ننوشته بودم. راستی لطفا پیام منو نشر ندید(یا اگر می خواهید بخش خیلی کوتاه که به کسی ربطی نداره رو بزارید مچکرم) چون فامیل ما جز پیج شما هستند و چیزهایی که نوشتم باعث ناراحتی میشه. ازتون خیلی مچکرم امیدوارم یک روز شما و تیمتون که همیشه برای شما و اون ها دعای نیک می کنم رو ببینم.🥰 مرسی از اینکه وقت گذاشتید.😘 خدانگهدارتون👋🏻
    پاسخ
    -1
    انصراف

    بهار 5 مرداد 99
    سلام.سفر من به این صورت بود که من در رابطه ای بودم که در اون بسیار اذیت شدم، طرد شدم، خیانت دیدم، حال روحی مساعدی نداشتم، میخواستم به هر ریسمونی چنگ بزنم و اون فرد رو برگردونم و خشم بسیار زیادی داشتم و گفتگوی درونی زیادی داشتم و اصلا فکر نمیکردم بتونم ببخشمش. با دوره کم کم به خودم مسلط شدم، دوره از جدایی تا تعالی کمکم کرد که اون فرد رو بتونم رها کنم و ببخشم و بدون این دوره امکان نداشت بتونم این درک رو پیدا کنم، سایه های خودم رو بررسی کردم، طلسم هارو دیدم.من دیدم تمام خدماتی که به ادمها میدادم از سر عشق و محبت نبوده و من فقط باج میدادم تا توجه بگیرم و عشق ادمهارو به دست بیارم و نتیجه این بود که من همیشه ترس داشتم که خواستنی نباشم، حتی به مشاور هم نمیتونستم اعتماد کنم، به هیچ عنوان نمیتونستم علاقه ادمهارو بپذیرم ولی حالا دنیای من خیلی قشنگ تر شده، عشق واقعی به ادمها میبخشم و عشق واقعی میگیرم و میبینم بدون اینکه باجی بدم میتونم دوست داشتنِ اطرافیانم رو داشته باشم. اون اقا به زندگی من برگشت، به من گفت تو خیلی با ارزشی، این آدم از دوران نوجوانی اعتیاد داشت، اصلا شرایط مالی و کاری خوبی نداشت، مسئولیت پذیر نبود، من قبلا تمام تلاشم رو میکردم، مهربونی میکردم، که اون ترک کنه، زندگیش رو بسازه، حالا که من به جای تمرکز روی اون، روی خودم تمرکز کردم و اونو رها کردم میبینم که خودش اعتیادش رو کاملا کنار گذاشته، شرایط کاریش رو درست کرده و کاملا روی زندگیش تسلط داره جالبه که من روز ها گریه میکردم، باهاش حرف میزدم، میگفتم دلتنگش میشم و ازش میخواستم بیاد من رو ببینه ولی اون بهم خیانت کرد اما حالا همون ادم الان میگه من از این به بعد میخوام تند تند تورو ببینم، مدام با تو رفت و امد و دیدار داشته باشم. من چقدر باج میدادم، چقدر تلاش میکردم، تا این آدم زندگیش رو بسازه غافل از اینکه من باید زندگی خودم رو میساختم، به خودم توجه میکردم، فهمیدم رابطه قبل من اصلا از سر عشق حقیقی و دوست داشتن نبود و حاصل از کامپلکس های وجودم بود اما حالا یاد گرفتم بی قید و شرط عشق بدم و عشق میگیرم، الان همه چیز داره فوق العاده میشه و خوشحالم که کار کردن من روی خودم، زندگی اون آدم رو هم این قدر تغییر داده که باورم نمیشه.خیلی متشکرم از تیم خوبتون
    پاسخ
    -1
    انصراف

    لیلا صالح 5 مرداد 99
    سلام خانم سوده هروی.من توی چالش چهارماهه اول من مدام به این فکر میکردم که ایا من در جای درستی هستم؟ بعد از فارغ التحصیلیم وارد شغلی شدم که روز به روز حالم رو بدتر میکرد، به شدت عصبی شده بودم، رابطه من هرروز بدتر میشد و فاصله مون بیشتر میشد، من استعفا دادم، اون آقا هم بعد از 5سال به بدترین شکل ترکم کرد و گفت من تورو نمیخوام، از اولم نمیخواستمت و حس میکردم چاقو به من خورده. دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم، گوش کردم، خیلی بهم کمک کرد، روی من و شناخت خودم تاثیر زیادی گذاشت، واقعا باعث شد تا به درونم برم، فهمیدم که من اصلا به خودم توجهی نداشتم، برای خودم وجود ندارم، طبق دوره شدید تر و قوی تر روی خودم کار کردم. همچنان روی خودم کار میکردم ولی با این هدف که اون آقا رو برگردونم، خیلی روی خودم کار میکردم اما فهمیدم هدف من از کار کردن روی خودم فقط این هست که یکی بیاد توی زندگیم و منو دوست داشته باشه، وقتی اینو فهمیدم روی خودم، ترس ها و رنجش هام کار کردم و هرروز سبک تر میشدم. دوره جدایی تا تعالی بهم فهموند من چندین سال هست که درباره ارتباطم با خدا هم دچار طلسم و رنجش شدم.وقتی بیشتر روی دوره جدایی تا تعالی کار کردم طردشدگی های کودکیم یادم اومد و فهمیدم من چرا انقدر ترس از دست دادن داشتم، چرا انقدر میترسم که آدمها من رو ترک کنند و تنها بمونم و این توی زندگیم مدام تکرار میشد، روی ترس هام کار کرد. وارد چالش چهارماهه دوم شدم اما این بار فقط و فقط بخاطر خودم شرکت کردم، دیگه دنبال اومدن کسی یا برگشتن اون اقا نبودم، فقط میخواستم خودم رو دوست داشته باشم و برای سعادت خودم وارد چالش بشم.مشغول کار کردن روی خودم بودم که اون آقا بهم پیام داد و گفت که من خیلی دلم برای تو تنگ شده، میخوام باهم باشیم، کسی که اصلا حاضر نبود درباره رابطه مون حرفی بزنه ، اومد باهام صحبت کرد و انقدر اشتیاق داشت که مدام بهم میگفت من چقدر دلم برای تو تنگ شده.من قبلا خیلی روی دوره ها کار میکردم ولی اتفاقی نمی افتاد تا اینکه فهمیدم اون مهره ی گم شده من هستم، اون کسی که احتیاج به ارامش، احساس ارزشمندی، دوست داشتنی بودن داشت، من بودم و خودم هستم که باید این هارو به خودم بدم و از کسی نرنجم ، سخت بود ولی من انجامش دادم.مرسی از آگاه بخشیتون
    پاسخ
    -2
    انصراف

    فرید 5 مرداد 99
    سلام خدمت استاد عزیز خانم هروی.من به عنوان یک مرد طلسم ازدواجم رو دیدم، روی ترس هام کار کردم و دختری که دوستش داشتم به زندگیم برگشت من همیشه بخاطر مشکلاتی که در درونم بود روابط احساسیم رو خراب میکردم. فهمیدم ابراز علاقه های من به دختری که دوستش دارم بخاطر کمبود های خودم بود. طلسم های من باعث شده بود من تبدیل به آدم دیگه ای بشم و برخورد های بدی از اون دختر ببینم.همیشه از تنهایی هراس داشتم، 4ماه زندگی خودم رو زیر و رو کردم، مشکلاتم رو دیدم، خود اصلیم رو که ازش دور شده بودم پیدا کردم و ایمان دارم در مسیر تحقق اهداف و خواسته هام هستم و تونستم به استقلال برسم و توانایی های خودم رو باور کنم.طلسم ازدواجم رو پیدا کردم و فهمیدم چرا منی که همیشه دنبال رابطه ی درست بودم ولی موفق نبودم، ترس هام رو دیدم ، طلسم های مالیم رو پیدا کردم و فهمیدم چرا با وجود تلاش زیاد، درامد خیلی زیادی ندارم.شروع من با زندگی سالم برای برگشتن رابطه احساسیم بود و من در کنار این خواسته رشد کردم و در نهایت معجزه ای که انتظارش رو میکشیدم اتفاق افتاد و اون دختر به زندگیم برگشت.من 4ماه تار و پود وجودم رو شکافتم، از نو خودم رو ساختم و خیلی برام سخت بود چون همیشه فکر میکردم انسان کاملی هستم ولی دیدم که بسیار از تکامل دور بودم و خیلی خوشحالم که دعوت شدم تا در مسیر اگاهی قرار بگیرم. یک دنیا ممنونتونم
    پاسخ
    -1
    انصراف

    Saloome 4 مرداد 99
    سلام خانم هروی نازنین.ابن هم تجربه من از دوره ها.من با کار کردن مداوم روی خودم شاهد تغییراتی در زندگیم بودم، نامزدم بعد از دو سال برگشت، دم در خونه ی ما اومد، خواهش و التماس کرد که من برگردم و بهش فرصت دوباره بدم اما من دیگه نپذیرفتم.روابط من همیشه مخرب بود و من مسئله ی حل نشده ای داشتم، از اقایی که میدونستم مناسب من نیست نمیتونستم جدا بشم، با دوره از جدایی تا تعالی روی خودم کار کردم و به مسئل درونی خودم پی بردم و با این دوره ریشه بسیاری از بی ارزشی ها و طلسم های درونی خودم رو پیدا کردم و همون زمان این اقتدار رو پیدا کردم که قیچی اون رابطه ناسالم رو بزنم.تونستم از کاری که دوستش نداشتم بیرون بیام و بعد از اون همزمان دو پیشنهاد کاری خیلی خوب داشتم و کاری رو واقعا دوست داشتم انتخاب کردم و هزینه ی اموزشم هم جور شد.من پنج سال قصد خرید ماشین داشتم ولی جور نمیشد ولی وقتی با دوره ها پیش رفتم بعد از پنج سال من اون ماشین رو شب تولدم از پدرم هدیه گرفتم و خیلی غافلگیر شدم.منی که مدت ها بود خواستگاری نداشتم، هر جا میرفتم از من خواستگاری میشد، همه خونواده من تعجب میکردند و میگفتند چی شده از در و دیوار داره برای تو خواستگار میاد!مدار من عوض شد و لول های ارتباطی من تغییر کرد آرامش پیدا کردم، کنترل بیشتری روی خودم دارم، ارتباطم با خدا عمیق تر شده، ارتباطم با خانوادم بهتر شده و به من احترام میگذارند.خداروشکر
    پاسخ
    -0
    انصراف

    سیما.ن 4 مرداد 99
    سلام.این هم از تجربه من در استفاده از دوره ها.من طلاق گرفته بودم و با اینکه خانم مستقلی بودم و خونه و درآمد داشتم ولی واقعا خیلی ایام سخت و سنگینی رو پشت سرگذاشتم،خیلی حالم بد بود، انقدر احساس خلا میکردم که با وجودی که قاطعانه میدوستم همسرم مناسب من نبود، اما باز هم تمایل داشتم بهش پیام بدم.من توی زندگی با همسر سابقم کاملا میدیدم که دارم میمیرم، همسرم به من تلقین میکرد توانایی انجام خیلی از کار هارو ندارم، به من باور و اعتماد نداشت و انقدر تلقین کرده بودند که من اعتماد به نفس خودم رو از دست داده بودم و فکر میکردم واقعا من هیچی نیستم، به حدی که منی که دستپختم همیشه عالی بود، دیگه حتی نمیتونستم غذا درست کنم، من اصلا شاد نبودم، خیلی غمگین بودم، واقعا خودم رو باخته بودم.به دلیل طلاق توافقی از سمت خانواده و دوستانم طرد شدم، با دوره از جدایی تا تعالی آشنا شدم و اولش فکر میکردم به درد من نمیخوره چون چند بار پیش مشاور رفته بودم و کلی صحبت کرده بودم و در نهایت هم اتفاقی نمی افتاد و احساس میکردم من رو درک نمیکنند و خیلی ناراحت بودم.دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم، از همون جلسه اول من اشکم در اومد ، باورم نمیشد خانم هروی که حتی من رو ندیده چطور انقدر راحت میدونه من چه احساسی دارم و چی کشیدم!!! خیلی حس عجیبی بود و یک همدردی رو فوق العاده رو میدیدم و به 10 جلسه نکشید که من حالم زیر و رو شد، غم سنگینی که روی دلم بود یک دفعه برداشته شد، اصلا واقعا دنیا برای من رنگ گرفت.من بعد از جدایی درگیر روابط ناسالمی شده بودم چون احساس نیاز به بودن یک مرد داشتم و حتی میخواستم فوری ازدواج کنم اما بعد از گوش دادن به کل دوره جدایی فهمیدم که من واقعا نیازی ندارم مردی حتما در زندگیم باشه، خودم متکی به خودم❤️ هستم، باور کردم خودم رو ، تمام کسی که بودم و فراموش کرده بودم به یاد آوردم و واقعا محبت از درون خودم شروع کرد به جوشیدن و خودم دیگه خودم رو دوست داشتم و حالم خوب بود.به همه میگم باید به دنبال خودشناسی باشند و آگاهیشونو نسبت به خودشون بالا ببرند چون این حق طبیعی ماست که خودمون رو باور کنیم و ظلم نکنیم به خودمون، امیدوارم روز به روز تعداد کسانی که از ظلم کردن به خودشون دست بر میدارند بیشتر و بیشتر بشه.مرسی که شما انقدر به ما آگاهی میدید
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Sonya 30 تير 99
    سه سال با شما همراه هستم و ممنون از تایمی که میزارید و باعث افزایش آگاهی ما شده🙏🏻خیلی حرف‌ها و دردها برای زنی که سالهاست تنهاست و البته تجربه اشتباه داشته دارم اما توان توضیح نیست ... میشنوم گوش میکنم تا اون نتیجه مطلوب رو بگیرم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    23 تير 99
    من اصلا روابط خوبی نداشتم، بعد از، از دست دادن رابطه های عاطفی متعدد و ضربه های روحی خیلی بد ، بیشتر از یکسال در یک رابطه نصفه نیمه بودم.اوایل برای جلب توجه این آقا و برگردوندنش به زندگیم دوره ها رو تهیه کردم و خیلی روی خودم کار کردم. قبل از کار کردن روی خودم، همیشه وقتی خواستگار میومد، با وجود اینکه از نظر تحصیلات، خانواده، زیبایی ظاهری مورد تایید دیگران بودم اما خواستگارام تمایلی به ادامه ارتباط با من نداشتند اما از وقتی دوره هارو تهیه کردم خواستگارایی به زندگیم اومدند که حتی بعد از چندوقت برمیگشتند و خواهش میکردند که یه فرصت دیگه بهشون بدم ولی من منتظر اون اقا بودم که بخاطرش دوره هارو تهیه کردم.تا اینکه دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و شروع کردم به گوش دادن. من وسط صحبت های شما گریه میکردم و به گذشته خودم میرفتم و مسائلی که در بچگی داشتم برام روشن شد و انگار من رو تسکین داد چون باعث شده بود من احساس کنم آدم دوست داشتنی ای نیستم. من با فروریختنی که توی دوره جدایی تا تعالی توضیح دادین فهمیدم عزت نفس من تو اولین رابطه ای که دچار شکست شدم فروریخته و من بعد از اون جدایی هنوز نتونسته بودم خودم رو بسازم و انگار میخواستم روی خرابه بنا بسازم اما فرو میریخت و خیلی تجربه های بدی برام بوجود اورده بود و با وجود تمام شایستگی هایی که دارم نمیتونستم رابطه ی خوبی داشته باشم. با این دوره یاد گرفتم که چطور باید از خودم حمایت کنم و واقعا با همه وجودم فهمیدم که بند نافم رو نباید به کسی وصل کنم و باید بتونم متکی به خودم باشم تا اینطور با رفتن کسی فرو نریزم. الان تونستم از وابستگی که دو سال درگیرش بودم رها بشم و دیگه نخواستم اون آقا توی زندگیم باشه و دارم برای بهتر شدنم تلاش می کنم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    zahra 20 تير 99
    این دوره فوق العاده است مخصوصا وقتی با چالش همراه بشه
    پاسخ
    -0
    انصراف

    شیرین 17 تير 99
    سلام خانم هروی عزیزم، من با چالش چهار ماهه اول و دوم و دوره از جدایی تا تعالی تونستم زندگی خودم رو از یک بحران بد نجات بدم.من یک دختر 35ساله هستم که مدام از ازدواج نکردنم و ترس از تنها موندن و بلاتکلیف بودن زندگیم رنج میبردم. همیشه در روابط عاطفیم خیلی مشکل برام بوجود می اومد و هیچوقت نمیتونستم محبتی در روابطم دریافت بکنم. با کانال اشنا شدم اتفاقی و دوره ها رو تهیه کردم، وارد چالش چهار ماهه اول شدم تا بتونم کسی رو که ترکم کرده بود برگردونم با اینکه اون آقا بار ها بهم خیانت کرده بود و معتاد بود ولی من باز هم احساس وابستگی و علاقه داشتم و فقط میخواستم به هر قیمتی برگرده چون از تنهایی میترسیدم و فکر میکردم مبادا دیگه نتونم ازدواج کنم. به شدت ضعیف شده بودم، با اینکه در رشته تحصیلیم بسیار با استعداد بودم ولی کارم رو از دست دادم، اعتماد به نفسم رو از دست دادم و به شدت کاهش وزن داشتم ولی تو چالش چهار ماهه اول تونستم تمام اینهارو جبران کنم، مجدد سرکار رفتم و حتی پروژه های مستقل خودم رو مدیریت کردم ، وزنم رو به حالت دلخواهم رسوندم و به اندام ایده آلم رسیدم، تعداد زیادی خواستگار داشتم در اواخر چالش ولی من دیگه از ترس تنها موندن و ترس از مجرد بودن انتخاب نکردم، تصمیم گرفتم براساس مطالب دوره جذابیت درونی و عزت نفس تا اعتماد به نفس یک تنهایی آگاهانه رو انتخاب کنم تا بفهمم واقعا از زندگیم چی میخوام و به احساس استقلال روانی رسیدم. دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و احساس بسیار بسیار فوق العاده ای از گوش دادنش داشتم و تاثیر عجیبی روی من گذاشته بود، من با وجود جداییم، از نظر ذهنی به اون آقا همچنان وابسته بودم و گاهی پروفایلش رو چک میکردم و با این دوره تونستم هر چی ازش داشتم پاک کنم و واقعا از اون آقا کنده شدم. با یک آقایی آشنا شدم که ایشون نامزد فعلی من هستند، به طرز باورنکردنی ایشون از همون روز اول به من احترام خیلی زیادی گذاشتند و از همون لحظه که من رو دیدند ازم پرسیدند من چطور باید تو رو از پدرت خواستگاری بکنم، گفتند برای من انتظار خیلی سخته ولی منتظر میمونم که درباره ازدواج با من فکر کنی، جالب اینجاست ایشون تموم ویژگی هایی که توی چالش چهار ماهه نوشته بودم دارند و باورم نمیشد که ایشون با من همکار هستند، به خوانوادم احترام زیادی میگذارند و اولویت های من رو دارند و فهمیدم چقدر این قانون مدار ها موثر هست، من این بار بخاطر ترس از تنهایی و یا وابستگی یا نیاز مخربی توی رابطه نیستم. توی همین دوران رکورد کرونا، پروژه های دورکاری زیادی انجام دادم و درآمد خیلی خوبی داشتم. از همه میخوام خواهش کنم به زندگیتون واقعا نگاه آگاهانه داشته باشید، این آگاهی باعث میشه هم خودتون از وجود خودتون لذت ببرین هم دیگران
    پاسخ
    -2
    انصراف

    زهرا معصومی 1 تير 99
    فکرکنم چیز خوبی باشه
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Saeid 14 خرداد 99
    سلام استاد گرامي سركار خانم هروي كاش من هم مثل دوستان ديگر از ابتداي ٢١سالگي با اين دوره ها اشنا مي شدم و مي توانستم اين اگاهي را از همان سن به مرحله اجرا مي گذاشتم واقعا دوره ها عالي برنامه ريزي شده زمان بندي عالي دوره جذابيت عزت نفس و اعتماد به نفس جزيره گنج را خريداري و استفاده كامل و جامع بردم شايد باورتان نشود ولي حدود ٧٠٠صفحه جز به جز كلمات را يادداشت كردم و در حين گوش دادن از يادداشت ها هم ياد داشت مينمودم دوره از جدايي و تعالي را تهيه نمودم اولش احساس كردم فقط براي زوج هاي برنامه ريزي شده كه طعم تلخ جدايي را كشيده اند ولي اشتباه برداشت كرده بودم براي همين اين دوره را به دوستاني كه زندگي سالمي دارند نيز توصيه مينمايم كلمه و جمله ي براي سپاسگزاري نمي يابم موفق باشيد از كل مجموعه تشكر مينمايم
    پاسخ
    -5
    انصراف

    Saeid 14 خرداد 99
    سلام استاد گرامي سركار خانم هروي كاش من هم مثل دوستان ديگر از ابتداي ٢١سالگي با اين دوره ها اشنا مي شدم و مي توانستم اين اگاهي را از همان سن به مرحله اجرا مي گذاشتم واقعا دوره ها عالي برنامه ريزي شده زمان بندي عالي دوره جذابيت عزت نفس و اعتماد به نفس جزيره گنج را خريداري و استفاده كامل و جامع بردم شايد باورتان نشود ولي حدود ٧٠٠صفحه جز به جز كلمات را يادداشت كردم و در حين گوش دادن از يادداشت ها هم ياد داشت مينمودم دوره از جدايي و تعالي را تهيه نمودم اولش احساس كردم فقط براي زوج هاي برنامه ريزي شده كه طعم تلخ جدايي را كشيده اند ولي اشتباه برداشت كرده بودم براي همين اين دوره را به دوستاني كه زندگي سالمي دارند نيز توصيه مينمايم كلمه و جمله ي براي سپاسگزاري نمي يابم موفق باشيد از كل مجموعه تشكر مينمايم
    پاسخ
    -6
    انصراف

    سها 4 خرداد 99
    دوره جدایی تا تعالی واقعا عالیه. من فکر میکردم چون مجرد هستم و تا حالا رابطه جدی نداشتم این دوره به دردم نمیخوره. این دوره رو همینطوری گرفته بودم. ولی حالا میفهمیم که چقدرر بهش نیاز داشتم. تازه متوجه شدم که اصلا چرا میل و رغبتی ندارم که وارد رابطه با کسی بشم. مرسی از شما خانم هروی عزیزم و همکاران گرامیتون🙏🙏🌹🌹❤❤😘😘
    پاسخ
    -5
    انصراف

    hiva 28 ارديبهشت 99
    سلام خانم هروی مهربونم واقعا تمام دوره ها عالی هستن ولی دوره از جدایی تا تعالی فوق العاده است...من وقتی این دوره رو گوش میدم واقعا میرم در اعماق وجود خودم تمام اون ندیدنهای کودک درونموم میبینم...و گریه میکنم که چقدر خودمو نادیده گرفتم چقدر ارزشهای خودمو بی ارزش کردم و عزت نفس و اعتماد به نفسم و ازبین بردم خانم هروی عزیزم الان واقعا دارم مثل مادر برای خودم مادری میکنم شما و گروه تون خیلی عالی هستید🌹🌹
    پاسخ
    -2
    انصراف

    راشا 27 ارديبهشت 99
    سلام سوده نازنین من توی زندگی با همسر سابقم کاملا میدیدم که دارم میمیرم، همسرم به من تلقین میکرد توانایی انجام خیلی از کار هارو ندارم، به من باور و اعتماد نداشت و انقدر تلقین کرده بودند که من اعتماد به نفس خودم رو از دست داده بودم و فکر میکردم واقعا من هیچی نیستم، به حدی که منی که دستپختم همیشه عالی بود، دیگه حتی نمیتونستم غذا درست کنم، من اصلا شاد نبودم، خیلی غمگین بودم، واقعا خودم رو باخته بودم به دلیل طلاق توافقی از سمت خانواده و دوستانم طرد شدم، با دوره از جدایی تا تعالی آشنا شدم و اولش فکر میکردم به درد من نمیخوره چون چند بار پیش مشاور رفته بودم و کلی صحبت کرده بودم و در نهایت هم اتفاقی نمی افتاد و احساس میکردم من رو درک نمیکنند و خیلی ناراحت بودم دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم، از همون جلسه اول من اشکم در اومد ، باورم نمیشد خانم هروی که حتی من رو ندیده چطور انقدر راحت میدونه من چه احساسی دارم و چی کشیدم!!! خیلی حس عجیبی بود و یک همدردی رو فوق العاده رو میدیدم و به 10 جلسه نکشید که من حالم زیر و رو شد، غم سنگینی که روی دلم بود یک دفعه برداشته شد، اصلا واقعا دنیا برای من رنگ گرفت من بعد از جدایی درگیر روابط ناسالمی شده بودم چون احساس نیاز به بودن یک مرد داشتم و حتی میخواستم فوری ازدواج کنم اما بعد از گوش دادن به کل دوره جدایی فهمیدم که من واقعا نیازی ندارم مردی حتما در زندگیم باشه، خودم متکی به خودم هستم، باور کردم خودم رو ، تمام کسی که بودم و فراموش کرده بودم به یاد آوردم و واقعا محبت از درون خودم شروع کرد به جوشیدن و خودم دیگه خودم رو دوست داشتم و حالم خوب بود به همه میگم باید به دنبال خودشناسی باشند و آگاهیشونو نسبت به خودشون بالا ببرند چون این حق طبیعی ماست که خودمون رو باور کنیم و ظلم نکنیم به خودمون، امیدوارم روز به روز تعداد کسانی که از ظلم کردن به خودشون دست بر میدارند بیشتر و بیشتر بشه. ممنون بابت تمام زحماتتون
    پاسخ
    -3
    انصراف

    م ح 27 ارديبهشت 99
    سلام خانم هروی عزیز.من خیلی دوستتون دارم.شما قرص آرامش من در دوران روحی بد زندگیم بودین.و جدایی و ترک شدگی زیادی رو تجربه کردم.این مدت با دوره جدایی تا تعالی به آرامش رسیدم و در حال کردن رو خودم هستم.و دیشب با اقتدار تونستم رابطه ای که با من داشت بازی روانی میشد تمومش کنم و کات کنم و از رابطه بیرون بیام.پارتنر من گرچه میخواست رابطه رو ادامه بده و دوباره با من بازی کنه ولی چون شما گفتین تو مرحله بروز خشمتون باید با حفظ موضع قطع کردن رابطه جلو برید و حرف دلتون رو بزنید منم همینکارو کردم و این پرونده رو بستم.و میخوام به طور جدی رو خودم کار کنم و یه من جدید بسازم.چون واقعا از این تقدیر تکرار شونده خسته شدم.میدونم روزی میرسه که با اقتدار دستاوردهای بزرگی میرسم و قطعا دستاوردهامو براتون ارسال میکنم.ممنونم از همه لطف و زحمات شما.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    p 25 ارديبهشت 99
    من هميشه از تنهايي رها شدن و بي توجهي ديگران مي ترسيدم ولي بعد اينكه فايل هارو گوش دادم ديگه تنهايي عذاب اور نيست برام تازه برعكس از تنهايم لذت ميبرم و الان بيشتر بهم توجه ميشه و الان كسي رو كه بهم توجه اي نشون نميداد خودم رهاش كردم مطميينم كه كسي كه لايقم باشه وارد زندگيم ميشه و همچنان رو خودم كار ميكنم تا به انچه كه ميخوام برسم ممنون از شما خانم هروي عزيز بخاطر فايل هاي بي نظيرتون😙💞😍
    پاسخ
    -2
    انصراف

    helya 25 ارديبهشت 99
    سوده عزیزم من ماه هاست شاگردی شما رو می کنم و الان به جرات می تونم بگم به لطف رابطه عالی خودم با خدا ،ترس از دست دادن هیچ چیزی رو ندارم و اونقدر انرژی و ایمان به خود حقیقی ام پیدا کردم که احساس می کنم واقعا جهان جای امنیه و هیچ کاری به لطف خدا نشد نداره امیدوارم همیشه عالی باشی عزیزم ،که چراغ راه زندگی ما زندگی سالمی ها هستی و خدای دلبرم رو هزاران هزار بار سپاسگزارم که دارمت😘😘😘
    پاسخ
    -0
    انصراف

    aa 25 ارديبهشت 99
    سلام خانم هروي عزيز ،، ممنونم از شما بابت اينهمه آگاهي و قدرتي كه به زنان جامعه داديد، من خودم به شخصه هميشه ترس از دست دادن و با درسواره احترام به خود و جدایی تا تعالی ترس از تنها زندگي كردن ترس از پذيرفتن مسئوليتهاي زندگي داشتم أما من مواجه شدم من خودمو باتمام اينها مواجه كردم و ديگه هييييييچ ترسي از هيچ اتفاقي ندارم ،،،، بنظرم انسانها بايد با ترسهاشون مواجه بشن، فرار از اونها باعث ميشه يه عمر رو با نگراني و ناآرومي زندگي كني من اميد و ايماني به خدا پيدا كردم كه ميدونم اين خداونده كه باعث آرامش و همه چيز ماست پس به اميد خدا پيش ميريم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    رامونا 25 ارديبهشت 99
    خیلی ممنونم بابت فایل صوتی خودت رو در اولویت قرار بده . میشه گفت یه هم زمانی بودش داشتم فکر می کردم که ساعتی رو تو طول روز برای صحبت کردن با خداجونم ❤️ بزارم .حس خیلی خوبی به ادم دست میده و یه چیز دیگه که الان به فکرم رسید برای دستاورد هام شکرگزاری کنم . جشن گرفتن هم خیلی خوبه برای دستاوردها یعنی عالی هستس . من دستاوردهام هر چقدر هم کوچولو باشه براشون خیلی خوشحالی می کنم . حس خیلی خوبی بهم میده که توانا شدم . استعدادهای نهفته رو دارم کشف میکنم به کمک خدا . دوره جزیره گنج خیلی عالیه ممنون از شما
    پاسخ
    -0
    انصراف

    فاطیما 25 ارديبهشت 99
    سلام وعرض ادب خدمت خانم هروی عزیزم وتیم زحمتکش و خوبتون، من حدود۱۶ماهه ک بصورت اتفاقی باپیج شماآشناشدم،زمانیکه باپیجتون آشناشدم من یک جدایی دردناکوتجربه کرده بودم،اون جدایی ورابطه مسموم وپرازتحقیر باعث شده بودک اعتمادبنفس وعزت نفسمو همه چیزموازدست بدم،منی که ازهمه نظرشرایطم خوب بود خانواده خیلی خوبی داشتم وهمه دوست داشتن ک یکی مثل منوتوزندگیشون داشته باشن ولی چقدرتوسط اون آقاتحقیرشدم وشکستم چقدراحساس پوچی بهم دست دادحتی ازخودم خیلی دورشده بودم خودمو دیگ‌نمیدیدم،خودموگم کرده بودم خیلی حال روحیم بدبود،اکثرشباباگریه خوابم میبردامیدموازدست داده بودم دانشگاهمونصفه نیمه رها کرده بودم انگیزه ای نداشتم اصلا برای ادامه تحصیل، ازهمه آدماواجتماع فراری شده بودم به هیچکسی اعتمادنداشتم، تااینکه کم کم شروع کردم ویسای شمارو توپیج وکانالتون گوش دادم خداروشکر روز به روز حالم بهترشدکم کم امیدگرفتم،یادمه یه شب ک به ویساتون گوش میدادم میگفتین ک اگ ازهرچیزی ک میترسین خودتونو تودل اون ترس بندازین، این جملتون خیلی بهم انگیزه داد ترسمو گذاشتم کنارورفتم تورشته موردعلاقم دانشگاه ثبت نام کردم واون ترموبابالاترین معدل پاس کردم دوستاییکه تازه باهاشون آشناشده بودم بهم میگفتن خداروشکرک توروداریم وماروآروم میکنی خیلی بهم احترام میذارن ودوستم دارن،تااینکه تصمیم گرفتم ک اواخر اسفندماه روز تولدم به خودم دوره جذابیت درونی رو هدیه بدم دوره رو تهیه کردم وگوش دادم ومینوشتم با دوره جذابیت درونی دیدم ک چقدردرحق خودم ظلم کرده بودم وچقدرایرادداشتم وناآگاهانه زندگی میکردم چقدرازدرون عمیقادردکشیدم ولی سعی کردم خودمواصلاح کنم وروخودم کارکنم،بزرگترین دستاوردیکه ازاین دوره داشتم این بودک به لطف خدا وشما آرامش عمیقی گرفتم ک احساس سبکی میکنم ک هیچوقت حسش نکرده بودم این حس سبکی وتوزندگیم رابطم با خداوخانوادم خیلی بهتروصمیمی ترشدوبیشتربه سمتم میان وباهام حرف میزنن اعتمادبنفس وعزت نفسمودوباره بدست آوردم،آدمی بودم ک زودعصبانی میشدم ولی باکارکردن روی خودم خیلی آروم وصبورشدم،هرروزشکرگذاری رو میکنم ودیگ صبحهاباناامیدی ازخواب بیدارنمیشم واقعادرونم روی ظاهرم تاثیرگذاشته وپوستم خیلی صاف ولطیف شده ریزش موهام خیلی کم شده،بدن دردشدیدداشتم ک ازبین رفته،خداروشکربه لطف خداو شماتونستم خودمودوباره پیداکنم وزندگی آگاهانه روپیش رو بگیرم دیگ ترسی ازتنهایی ندارم،درسواره احترام به خود هم تهیه کردم بااین دودوره تونستم خیلی ازسایه ها وقفلای روانیموپیداکنم،توی هشت روزیکه این دوره ها رو گوش میدادم یه دستاوردم این بودک مدتهابودگواهینامه داشتم ولی میترسیدم ازرانندگی توی شهر، تونستم به ترسم غلبه کنم ودوباره رانندگیو شروع کنم،دستاورد بعدیم این بودک پدرم یه مبلغ زیادی رو یه جایی سرمایه گذاری کرده بودن ک ممکن بود حتی پول خودش هم بره ک خداروشکر نه تنهاپولش برگشت حتی سودزیادی هم کردن،خانم هروی عزیزم اون شباییکه گریه میکردم وازخدا یه نشونه میخواستم برای اینکه راه درستو پیداکنم اون نشونه بزرگ شمابودین خداروشاکرم،دیگ ترسی ازاین دنیا ندارم واونو جای امنی میبینم،دقیقا مصداق حرف شمابرام اتفاق افتادک گفتین حتی گاهی اوقات بارفتن یه نفراززندگیتون خیربه شمارو میکنه، واقعا بعدازرفتن اون آقا خیروبرکت هست ک ازدرودیواربرام میباره وچراغ قرمزای زندگیم دونه دونه دارن سبزمیشن اون آقاالان خیلی پشیمون هستن ک منوازدست دادن ولی ایشون دیگ توی مدارمن قرارندارن وانتخاب من نیستن، تونستم خودمو خیلی اصلاح کنم مطمنم ک باتهیه بقیه دوره ها ازاینی که هستم بهتروبهترمیشم وانشاءالله دستاوردهای بزرگتری بدست میارم.من اگ یه روز به ویساتون وصداتون گوش نکنم انگاریه چیزی گمشده دارم.خانم هروی عزیزم خیلی خیلی ممنونم ازشماوتیم خوب زحمتکشتون ک دلسوزانه برامون کارمیکنین شب وروز، امیدوارم همیشه بدرخشین وهرجاهستین سعادتمندباشین خیلی دوستتون دارم❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    narin 24 ارديبهشت 99
    خانم هروی من از وقتی دوره جدایی تا تعالی شما رو گوش میکنم هم تغییرات خوب تو زندگیم ایجاد شده و هم خیلی از اعتقادات پوچ و بی اساس رو کلا ریختم دور و به قول شما خروجیش برام خیر شدش😍
    پاسخ
    -1
    انصراف

    fahad 23 ارديبهشت 99
    وقتی جدا میشی روزای اول خیلی سخته حالت بده نمیتونی بخابی نمیتونی ذهنتو متمرکز کنی مدام با خودت تو کشمکش درونی هستی خودتو سرزنش میکنی که چند سال از عمرتو تلف کردی و این خودش انرژی زیادی ازت میکشه و باعث میشه مدام خسته باشی و حوصله انجام هیچ کاری رو نداری این همون نقطه عطف هست یکم توش میمونی ولی بعدش که تصمیم میگیری که بلند شی و به خودت کمک کنی اون موقع هست که احساس رهایی میکنی و هر چی میگذره تو حالت بهتر میشه و تلاش میکنی ایراداتو پیدا کنی روی خودت کار کنی و یک خود ناب بشی.اما این روی خود کار کرد
    پاسخ
    -1
    انصراف

    f.a.d 23 ارديبهشت 99
    بعد از جدایی واقعا ادم نیاز به یه تایمی داره خودشو ترمیم کنه. بزرگترین اشتباهی که میتونیم انجام بدیم اینه که بلافاصله وارد یه رابطه دیگه بشیم.... با یه دنیا زخم، حال بد، انتظار برگشتن به رابطه قبلی وارد یه رابطه دیگه میشیم که خیلی کوتاه تموم میشه و تکرار و تکرار... واقعا اینجاست که خلا لازمترین قانونه....
    پاسخ
    -0
    انصراف

    n. naeemi 23 ارديبهشت 99
    من توی زندگیم با همسرم دچار مشکل شدم و نمیدونم چه اتفاقی قراره بیوفته واسه رابطمون چون خیلی چیزا تخریب شده ولی من قبل از گذروندن دوره ها بسیاااااااار از جدایی میترسیدم و فکر میکردم طلاق یعنی پایان زندگی ولی الان به لطف خانم هروی به نقطه ای رسیدم که پذیرفتم حتی اگر جدا هم بشیم این هم یه بخشی از زندگیه که باید پذیرفتش و بهش بله گفت شاید واقعا جدایی نقطه ی عطف زندگیه من باشه و دیگه از جدایی وحشت ندارم البته اینم بگم که هنوز امیدم رو واسه بهبود رابطه و ساختن دوبارش از دست ندادم.
    پاسخ
    -1
    انصراف

    biti 23 ارديبهشت 99
    من بعد از حدایی خیلی خودمو سرزش کردم بخاطر اشتباهاتم ولی از یه جایی به بعد که آرومتر شدم فکر کردم که اگه دوباره این اتفاق برای من بیوفته آیا دوباره هنون اشتباهات رو انجام میدم و اون موقع فهمیدم که چقدر در اون ارتباط ضعیف عمل کردم و چقدر باید تغییر کنم برای ارتباطات موفق بعدی آرزو کردم یه نیروی راهنمام باشه تا بتونم تغییر کنم و اون نیرو شما بودین خانم هروی و ممنون از دوره جدایی تا تعالی
    پاسخ
    -0
    انصراف

    mahsa 22 ارديبهشت 99
    چقدررررررررر خوشحالم و حس خوبی دارم بد از پننننج سال توی رابطه ای ک هممممممش زجر بود خارج شدم اونم با گوش کردن کممممی از این دوره جدایی تا تعالی و اتفاقا توی پستای قبل گذاشتم ک امروز قراره برام اتفاق مهمی بیوفته و من بدون گررررریه کردنی حتی تمممموم حرفامو زدم و از ضربه هایی که بهم زد تشکر کردم ک قویم کرد و بهش گفتم دیگه نمیخوامت منی ک اصلا تا نگاش میکردم به چشم خداحافظی و دور شدن ازش زاااار میزدم ولی با توکل بخدا تممممو حرفای پنج سالمو بهش زدمو بدم رهاش کردمو اومدم سوده جووووونم عزیز دلم ممنوووووونم ازت 😍
    پاسخ
    -0
    انصراف

    سمیرا 21 ارديبهشت 99
    من ۱۳ ساله با یه اقایی که دوسال از من سنش کمتره زندگی کردم توی این ۱۳ سال خیلی مایه گذاشتم از لباس پوشیدن تا ارتباطش با خانوادشو درست کردم عاشقانه دوستش داشتم و همه زندگیم شد حتی توقع یه کیلو میوه خریدن ازش نداشتم و همه زندگیم در اختیارش بود خیلی عیبها هم داشت از روابط جنسی بگیرید تا روابط اجتماعی ولی گذشت کردم عیبهای زیادی که واقعا قابل گفتن نیست اما بهم خیانت کرد و با چشمهای خودم دیدم و دنیا رو سرم خراب شد الان ۷ ماهه رفته منم خیلی زجر کشیدم اما الان حالم بهتره به خودم کمک کردم چون توسط یکی از دوستام با شما آشنا شدم و دوره جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و ممنونم از شما واقعا
    پاسخ
    -0
    انصراف

    mah 21 ارديبهشت 99
    بزرگترین دستاورد من از جداییم این بود که دیگه جای غلط وای نمیسم، استوپ نمیکنم رو آدمهای اشتباهی و تکرار نمیکنم اونهارو هر وقت دلتنگ حس خودم به رابطم میشم خودمو سرگرم کارم، کتاب، یا یه چیز جدید میکنم و این به شدت حالمو خوب میکنه انرژیم چندین برابر میشه، مثل الان که جای فکر کردن به گذشته، تویه پیج و خانواده ی خوبم یعنی زندگیه سالمم و ممنونم از دوره جدایی تا تعالی ❤️❤️❤️❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    s rad 21 ارديبهشت 99
    چقدر گفت‌و گوها و به اشتراک گذاشتنه خانواده ی زندگی سالمی هارو دوست دارم، وقتی میبینم من تنها نیستم، اشتباهاتمون و زخم هامون گاهی چقدر شبیه همه بیشتر امیدوار میشم برای تو مسیر درست قدم برداشتن، متاسفانه من بعد از جدایی که با خیانت همسرم بهم تحمیل شد، بازهم مایل بودم برگرده و به شدت خودمو تخریب میکردم و مقصر میدونستم تا جایی که له و نابود شدن و تقریبا ازم هیچی نموند، این دوباره ساختنه و بالا اومدنه کار به شدت سختیه، بهای سنگینی داره اما تمام ارزشمندیه اون به اینه که تو دیگه حاضر نمیشی تو رابطه ای بمونه. دوره جدایی تا تعالی خیلی به من کمک کرد
    پاسخ
    -0
    انصراف

    mehri 18 ارديبهشت 99
    سوده جان میدونین چیه ؟ما آدما تو از دست دادن زمان ، عمر و جوانی ، یه حس مشترکی داریم....حتی اگر خوشبخترین زن یا مرد هم باشیم یه وقت ممکنه از ته دلمون آهی بکشیم و اینو بگیم که جوانی کجایی که یادت بخیر....ولی من به این نتیجه رسیدم که تو هر زمان از زندگیت که داری زندگی میکنی ، اون آرامشی که درونت رو پر کرده بهترین سرمایه ی زندگیته...و این آرامش هم راحت بدست نمیاد مگر اینکه آگاه باشی به زندگی و خرد دریافت نشونه های زندگی را داشته باشی....فرق نمیکنه که کی باشی و کجا زندگی میکنی...من خوشحالم که این شناخت نسبی و آرامش درونم را با دوره های شما مخصوصا از جدایی تا تعالی بدست آوردم....که اگر این دوره رو گوش نداده بودم زخم من با همون عفونتی پنهان خودش به همه ی اعضای درونیم صدمه میزد....و خدا روشکر که خدا شما رو سر راه بنده هاش قرار میده و میشین دست پرخیر و برکت خدا......خدارا سپاس و ممنون از مهربونیتون.....شب بر شما خوش
    پاسخ
    -0
    انصراف

    sedef 18 ارديبهشت 99
    من از تجربه ام بگم كه يكي كه خيلي عاشقش بودم يهو الكى قهر كرد و رفت درست همون موقع كه فكر ميكردم داغون شدم با پيج خوب شما آشنا شدم يادمه اومدم اينجا كامت گذاشتم كه حالم بده چند تا از خوباي پيج اومدن بهم دلدارى دادن و گفتن بيخيالش بشم وتشويقم كردن قوى باشم منم تمام تلاشم رو كرد مطالب پيجتون رو يكي يكي خوندم هي تمرين و تمرين روزاي سختي بود ولي تموم شد موفق شدم درست در اوج نااميدي يهو با يكى آشنا شدم صاف مثل آينه وزلال وپاك عين آب باورم نميشد حالا كه اون رفته بود و ماهها گذشته بود يكى جاش اومده بود هزاران بار بهتر از اون مثل يك معجزه بود برام جالبه بگم اونكه قهر كرده بود بعد از ٦ماه دوباره برگشت ولى من ديگه قبولش نكردم چون ياد گرفته بودم بايد اول قبل از هركسي خودمو دوست داشته باشم 😊خانوم سوده عزيز من متاسفانه هنوز پكيجي از شما نخريدم ولي از پيج خودتون خيلي چيزا يادگرفتم 🌸مرسي از شما و ممنون از زحماتتون🙏🌸💜پاينده باشيد💞
    پاسخ
    -1
    انصراف

    m 18 ارديبهشت 99
    با دوره جدایی تا تعالی کسی که دوسش داشتمو از دست دادم اما خودمو بدست اوردم عشق به اون انقدر زیاد بود که باعث تغییر من شد. باعث شد خودمو ببینم مشکلاتی که سالها چشامو بستم روش ببینم رو خودم کار کنم و امروز اونی بشم که همه میگن تو چقد خوبی چقد مثبتی چقد عالی هستی چقد تغییر کردی 💓
    پاسخ
    -0
    انصراف

    sima.nu 17 ارديبهشت 99
    واقعا دوره جدایی تا تعالی دوره عالی و قشنگی بود،چون فکر میکنم وقتی یه جدایی یه شکست پیش میاد ،این یه تلنگر که به خودت برگردی ،و رو خودت کار کنی،تنهایی همیشه بد نیست ،من به این اطمینان دارم که اون کسی که باید بیاد و عشق واقعی رو بده خواهد آمد ،واین شکستها فقط برای این بوده که من هنوز آماده ورود اون عشق واقعی نبودم ،وباید اینقدر رو خودم کار کنم که لایق عشق واقعی باشم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    خ.ع 16 ارديبهشت 99
    سلام دستاورد من از دوره جدایی تا تعالی که برام بسیار ارزشمنده منم ازش فاصله گرفتم..... و الان خیلی حال بهتری دارم....دوسش دارم....ولی نه به قیمت آزار و اذیت من...... هیچ خاطره قشنگی برام نگذاشته که تلفن رو بردارم بگم به خاطر فللج جا بیا باهم باشیم......من به خاطرش شهرمو جابه جا کردم.....فقط دوس پسر سادم بود..... ولی بهش خیلی ارزش دادم ...چون همه دختر هایه قبلی ترکش کرده بودن....می خواستم بهش ثابت کنم که تو خبلی خواستنی بودیی و اونا لایقت نبودن.....ولی بسکه غرق این سدم که بهش چه جور بها بدم که گذشتر فراموش کنه نفهمیدم که خودمو دارم این وسط قربانی می کنم....
    پاسخ
    -0
    انصراف

    f 15 ارديبهشت 99
    من این دوره جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و بهش ایمان اوردم که همه چیز درونیش مهمه هرچی ظاهری تکراری میشه پس بجای وقت گذاشتن روی عمل های متفاوت زیبایی بیایم درونمون رو زیبا کنیم بدون هیچ عوارض و‌دردی و هزینه هنگفتی نه تنها درد نداره بلکه تازه شیرینترین تجربس قشنگی رو توی جدایی بدست بیار من بدستش اوردم هرچند خیلی مونده کارکنم و اونی بشم که میخوام ولی باکوچیکترین تغییر ، تغییر ادمهای زندگیت رو حس میکنی
    پاسخ
    -0
    انصراف

    kk 15 ارديبهشت 99
    من دوره جدایی رو گوش میدم عاااالیه مخصوصا ۱۳تا ۱۶ . مگه میشه انقد دقیق و مناسب حال آدما بتونی حرف بزنی مگه میشه انقد موشکافانه بررسی کنی ته ته دل آدم رو. واااای ممنونم ازت سوده عزیزم. یه وقتایی واقعا کم میارم در حین اینکه گوش میدم ولی جلسه بعدی انگار درمان اون دردمه انگار پیش منی شما سوده جان و میفهمی حال دلمو و حتی حرفامو بدون اینکه بگم. این واقعا یه معجزه اس و خدا رو شکر به خاطر معجزات فراوانش که شما هم یکی از اونایی❤️❤️❤️❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    lila 14 ارديبهشت 99
    بعد از تهیه دوره جدایی تا تعالی به این دستاورد رسیدم مسئوليت رفتارمون رو بايد خودمون بپذيريم تو هر شرايطى ،اصن بايد نسبت به ديگران بى نياز و مستقل باشيم و بعد كسى رو انتخاب كنيم فقط براى اينكه همراه هم باشيم و وقتى در خودمون وابستگى و كمبودى حس نكنيم اونوقت مى تونيم اين رفتارها رو هم در طرف مقابل ببينيم، اجازه نديم كسى اينجورى باهامون برخورد كنه و يه رابطه ى اشتباه رو ادامه نديم! پس توى هر چيزى اول بايد از خودمون آدم كامل ترى بسازيم!👌🏻 من با این دوره آدم بهتری شدم و خدارو شکر و از خانم هروی ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    elham . t.u 13 ارديبهشت 99
    از یک جدایی تلخ و دردناک با دوره جدایی تا تعالی منم چشم بسته داشتم به یه رابطه مرده نفس میدادم چیزی که توهم ذهن من بود نه عشقی نه دوست داشتنی هیچی امابالاخره تموم شده و من شیش ماهه متولد شدم و پاکترین و شادترین روزهارو دارم میگذرونم چقدر خوبه نداشتن بعضی ادم ها چقدر این خلا ایجادشده خوبه چقدر خوشحالم که دارم کارمیکنم روی خود جدیدم تا شرایط رو برای یه زندگی بهترو هم مدارشدن بایه ادم مناسبتر فراهم کنم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    سیما بهاری 13 ارديبهشت 99
    چهارسال تو رابطه ای زندگی و خودمو باختم ولی بالاخره با لطف خدا و سوده عزیز ودوره جدایی تا تعالی و تلاش های مداوم خودم تونستم از اون رابطه بیرون بیام . خیلی بهای سنگینی دادم خیلی ،ولی میسازم همه چی رو از اول . 😍😍
    پاسخ
    -0
    انصراف

    tabestan 12 ارديبهشت 99
    یکی از بهترین دستاورد های امسال من رسیدن و جدایی از کسی بود که دوسش داشتم، رسیدن بخاطر برآورده شدن آرزوم و جدایی برای بالغ شدنم ......... با شما آشنا شدم و بیشتر از هر سال دیگه به صدای روحم و درونم برای چیزی که ازم میخواست بها دادم ....... برنامه ---> خودم رو به آغوش بکشم و دنبال استعداد و کار واقعیم بگردم و به تعالی برسم تا از چرخه اتفاقات تکرارشونده خارج شم و روح ، قلبم واقعا شاد باشن 💌🌸🍃🌙♥️ ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    haircolor 12 ارديبهشت 99
    با شما ۱۸ سالگیمو پر کردم به ۱۹ رسیدم و هدفم درست کردن اخلاق ضعیف و شکننده بود و الان که اینو می‌نویسم هر چیزیو هزینه نمیکنم برای خورد کردن اعصابم و حالم عالیه و تغییرات منو به شخصی رسونده که انگار این‌دورهارو گذرونده و به من میگه شبیه الماسم..امسالم هدفم گرفتن دوره جدایی تا تعالیست تا هر روز بهتر از دیروز از تختم با شکر گذاری پا رو زمین بزارم و با آگاهی و دانش بیشتر بتونم رو کاری که دنیای رنگ مو هست هر روز بهتر بشم و تصمیماتمو بر روی آرامش بگیرم و همچنان که خیلی کارهارو‌از جمله دود کنار گذاشتم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    saman mirzaee 12 ارديبهشت 99
    امسال مانند سال قبل روي قالب جديدي كه براي زندگي خودم ساختم تمركز داشتم و سعي كردم با تمرين مداوم اون رو دروني كنم و اصل زندگيم رو تشكيل بده ، اما مهمترين دستاورد امسال من كه تو اين دوره دور كاري و در خانه ماندن به دست آوردم ، اين بود كه چقدر اين دنيا جاي امني هستش، اين دستاورد با دوره از جدايي تا تعالي بدست اومد ، فوق العادست اين دوره، با انجام تمارين اين دوره انگار اصن نفس كشيدن من راحتتر شده ، آرزوي بهترين ها رو براي گروه زندگي سالم خصوصا شما خانم هروي دارم 🌹❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    anisa 11 ارديبهشت 99
    من ۳ ساله تو خواب بودم تو یه رابطه عین همون کرمی ک دورخودش پیله کرده بودودل نداشت ازون پیله بیرون بیادهرچند خدا نشون هایی رو بهش نشون داداما ندیدم نخاستم اون کرم داشت خفه میشد داشت خراب میشدخدای مهربونم این جهان چنان تلنگری ب این کرم زد ک همون روزنه های نوربود ک باید بیام بیرون ازون رابطه سمی ازون پیله و همینطور شد و بلافاصله شمارو با من اشنا کرد با دوره جدایی تا تعالی و دارم اوج میگیرم بعد اون فشار تنها خدا رو دارم برایم کافیست و من عاشق خدایم شدم از همه الودگیها ترس ها دورم کرد و خودش و جایگزینش کرد ❤️❤️دوستون دار
    پاسخ
    -0
    انصراف

    nazila 10 ارديبهشت 99
    خانوم هروي عزيز!! من با كسي در رابطه بودم!! پنج سال درد کشیدم حملات پانیک گرفتم داغون شدم! با شما که آشنا شدم بعد از تهیه دوره جدایی تا تعالی بعد پنج سال قلب درد تونستم اون آدم رو ببخشم و بدون اینکه مکالمه در آوری داشته باشم با صلح کامل جدا شدیم!! تموم شد خانوم هروی درد بزرگم در آرامش کامل تموم شد...خانوم هروی سه سال بود که به خاطر درد زیاد با خدا قهر بودم سعی می‌کردم فراموش و نفی ش کنم!!با شما باهاش آشتی کردم و فهمیدم چقدر دلم براش تنگ شده بود!! خدایا شکرت!! خانوم هروی رو تک تک کارام دارم آگاهی پیدا میکنم و یه دفتر دارم و با کوچک ترین نشانه سریع یادداشت میکنم مرسی برای این آگاهی
    پاسخ
    -0
    انصراف

    avash 9 ارديبهشت 99
    من بعد از یکسال کار روی خودم و دستاوردهای کوچیک و‌بزرگ ،سه روز پیش با دوره جدایی تونستم بیست قفلم رو پیدا کنم و انچنان خوشحالم که نمیتونم صحبت کنم،چالش چهارماهه روبراخودم شروع کردم و مطمینم به خواسته های چالشم خواهم رسید،علی رغم دستاوردهایی ک داشتم چون نمیتونستم قفلهامو پیدا کنم ویس دستاوردبراتون ارسال نمیکردم ولی الان احساس رهایی و آزادگی دارم خیلی ممنونم ازتون حتما براتون ویس میزارم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    silvery 9 ارديبهشت 99
    سلام ،من ششماهه همراه با دیگر زندگی سالمی ها به پیش میرم .چهارساله من و همسرم جدا زندگی میکنیم .رابطه مون خیلی بهتر شده و بیشتر از قبل هزینه های زندگیم رو تامین میکنه و دیگه خداروشکر در تنگنای مالی قرار ندارم .عزت نفسم خیلی بالا رفته و میتونم به دوستان نزدیکم بدون ترس از دست دادنشون،ناراحتیم رو بگم و اینکه چرا ازشون ناراحتم و این موضوع خیلی برام برد بزرگی در زندگی محسوب میشه.قدرت اراده م خیلی زیاد شده و وقتم رو تلف نمیکنم و در برابر هر خوردنی بشدت اراده دارم .خودم رو به چالشی کشیدم که اصلا فکر نمی کردم یکروز بتونم و اون آموزش زبان آلمانی است و در پی اون دوستان جالبی پیدا کردم که برای من ارتباط با اونها کلی درس و تجربه جدید زندگی است روزلانسهایم بیشتر شده و نظام های ارزشی خانواده را بتدریج شناسایی میکنم با فایل از حدایی تا تعالی بزرگترین ترسم رو براش راه حل پیدا کردم و وابستگی به پسرم خیلی کم شده و دیگه از مهاجرت دخترم نمی ترسم برای سال آینده برنامه ایم اینه با اراده و پشتکار بیشتری روی قفل های روانم کار کنم و سطح انرژی م را اونقدر بالا ببرم که برسم به امکانات جدید انسهای خوب و قدرت روحی بالا که بتونم به آروزیی که از خردسالی داشتم برسم یعنی جهانگردی ممنون از خانم هروی
    پاسخ
    -0
    انصراف

    az.shahrivar 9 ارديبهشت 99
    امسال با شما و مجموعه زندگی سالم آشنا شدم که یکی از بهترین اتفاقای زندگی ام بود.. به خدا نزدیک تر شدم و با تمام وجود احساس کردم دنیا جای امنی هست..آرامشی رو که امسال با صدای قشنگ شما و دوره های شما تجربه کردم بینظیر و برام خیلی با ارزش بود، توی اوج اتفاقای شک آوری که برام پیش اومد فقط جملات مثبت شما و تکرار جملات مثبت و اعتماد به خدا منو آروم نگه داشت و باعث شد توی کارم بر خلاف انتظار خیلی ها ، راههایی شبیه معجزه برام پیش بیاد و همه شکه شدن، با خودم مدام تکرار میکنم جایی که راه نیست ،خدا راه باز میکنه هنوز خیلی کار دارم و مطمئنم که روزای خوبی پیش رو دارم تمام دوره ها رو گرفتم و هر شب با صدای زیبای شما خابم میبره و هزار بار خدار و کشر میکنم که شما رو مثل یه فرشته سر راه من قرار داد و منو با خودم با دیا و با خدا آشتی داد هر چند میدونم که اول راهم. ولی بینش من با سال قبل خیلی خیلی فرق داره و میدونم خیلی باید روی خودم کار کنم دوره از حدایی تا تعالی عالیه امروز هم ویس کانال رو گوش دادم و شما بهترینید. ممنون ازتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    fa 8 ارديبهشت 99
    سال جدایی بود جدا شدن از کسی که فکر میکردم عشقمه جدا شدن و دور شدن از حیطه امن و سال هوشیاری بود این که بفهمم واقعا کیا دوستم دارن سال تحقق کابوسام بود این که بفهمم از هر چی بترسی سرت میاد ! سال جدید ولی برام پر از امیده ، امید ب تغییر ، ب بزرگ شدن ، ب تحقق رویاهام ، امید ب نترسیدن و باور این که میشه ! اگه بخوام میشه ، شمام بگید میشه و نترسید چون بعد این که با ترسهات رو ب رو میشید... دیگه هیچ چی نمی تونه محدودتون کنه 🍀 ( گاهی دلت میشکنه و شکست میخوری تا یاد بگیری تا مسیرت رو پیدا کنی که آخر داستان زندگیت زیبا تموم بشه) دوره جدایی تا تعالی به من در این زمینه خیلی کمک کرد ممنون از خانم هروی
    پاسخ
    -0
    انصراف

    bayana 8 ارديبهشت 99
    فقط خدا میتونه اجرت بده من رو ازجهنمی که به اسم زندگی توش بودم نجات دادی ترسم ازجدایی ریخت دیگه اونهمه تحقیر وکتک رو تحمل نکردم رها شدم رها حالا میخام برم برای مرحله بعد که برم خونه بگیرم ممنونم سوده دوره جدایی تا تعالی برای من خیلی کاربردی و معجزه وار بود
    پاسخ
    -0
    انصراف

    donya 7 ارديبهشت 99
    سلام.سال ۹۸ تا امروز پرچالش ترین سال زندگی من بوده. من بعد از تجربه جدایی تلخی که از تموم شدن یک رابطه ۴ساله داشتم تصمیم گرفتم مستقل بشم و زندگیه جدیدمو شروع کنم‌.مهم ترین دستاوردم این بوده که تونستم با تنهایی کناربیام و با یادآوری خاطرات گذشته دیگه دلتنگ نمیشم و برای اون فرد هرجا که هست دعای خیر میکنم.بعد از اون تونستم روابط اجتماعی بهتری داشته باشم و شغل مورد علاقمو هم پیدا کنم و اما هدف های من برای سال آینده اینه که بیشتر به سلامت روحم و جسمم رسیدگی کنم/چندتا مهارت جدید یادبگیرم و اینکه وارد یک بازار سرمایه گذاری بشم که بتونم درآمد بیشتری داشته باشم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    parvaz 7 ارديبهشت 99
    سلام خانم هروی عزیزم سلام دوستان گلم من بیشترسوالای زندگیموجوابشواینجاپیداکردم یادگرفتم ازتنهاییم لذت ببرم یادگرفتم دیگه برای رهایی ازتنهایی واردیه رابطه دیگه نشم یادگرفتم مستقل شم اماهنوزیه کارای نیمه تمومی دارم خیلی سختی کشیدم من بدترین حال روحی روداشتم تادم مرگ چندباررفتم اماحالاانگارتازه متولد شدم هروزمثل بچه هابالاپایین میپرم اینقدکه دروجودم هیچی شرطی نیست شادم امیدوارم پرانگیزه ام سراغ کلاسی رفتم که ۱۲سال بودارزوشوداشتم تلاش کردم تومسیرزندگیم وطلاقم ناامیدنشم پیروزشدم ازجهنم اومدم تو بهشت خونه کرایه کردم و با آرامش دارم زندگی میکنم و برنامه دارم که امسال کار مناسب و خوبی راه بندازم من از خودم خیلی تشکر میکنم که امسال بارها زمین خوردم بارها سوختم اما باز بلند شدم و محکمتر قدم برداشتم من پایان سالمو جشن میگیرم و برا سال آیندم یه من جدید و قوی تر و خوشحالتر و موفق تر میسازم با آرزوی بهترینها برای زندگی سالمیها
    پاسخ
    -0
    انصراف

    s.u 3 ارديبهشت 99
    سلام سوده نازنین من از تابستون دوره ها رو تهیه کردم و شروع به کار کردن روی خودم کردم، بار ها و بار ها دوره ها رو مرور کردم من با یک جدایی مواجه شده بودم و دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و روی خودم کار کردم و در پایان این دوره، فردی که من رو ترک کرده بود با من تماس گرفت . من طی این دوره متوجه شدم که چقدر بی ارزشی ها و فرافکنی های داشته های خودم روی فرد مقابل چقدر در جدایی های مکرری که در طی زندگیم داشتم تاثیر به سزایی گذاشته بود. من با این دوره خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و خیلی خوب تونستم با درون خودم ارتباط بگیرم و با تنهایی خودم آشنا بشم و بتونم از تنهاییم لذت ببرم من در طول این دوره زندگیم پر از فراوانی شد و بابتش خدارو شاکر هستم من بخاطر جدایی های مکرری که در زندگیم پیش اومده بود و احساس بی ارزشی که داشتم به روانپزشک مراجعه کرده بودم و دارو مصرف میکردم و توی این مدت مصرف دارو هام رو کمتر کردم و در چالش چهار ماهه دارم روی خودم کار میکنم که دارو هام رو به طور کامل از زندگیم حذف کنم و الان خیلی آرامش دارم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    a 3 ارديبهشت 99
    امسال با کمک فایلهای شما، از هر نظر برای من راهی در جهت تعالی بود و پر از دستاورد ولی همسرم که یکسال است تصمیم به ترک زندگی مشترکمان گرفته، بعد از همه تلاشی که برای حفظ زندگی کردم، باز هم تصمیم به ترکم دارد.او اختیار تصمیمگیری برای زندگیش را دارد ولی من تصمیم دارم در سال جدید همراه با بهار، نو شوم و بعد از این ضربه بلند شوم و بیشتر قد بکشم.شاید همسرم از زندگی من میرود چون دیگر آورده ای برای ارتقای من ندارد.من برخواهم خواست و این بار جایی بالاتر خواهم نشست.برای همه کمکهایتان متشکرم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    nooshin 3 ارديبهشت 99
    دستاوردهای امسالم آرامش ،رهاکردن کسی که رفته بود،ترک عادت های بد،صبح زودتر بیدارشدن،توانایی کنترل و مسلط شدن روی خودم،جذب پول،بعد از رها کردن اون شخص ۲تاخواستگار داشتم البته من خیلی روی خودم کار نکردم و می‌دونم اگه بیشتر کار کنم به نتایج خیلی خیلی بهتری میرسم،رها شدن از وسواس فکری، دارم روی نظام های ارزشی وطلسم هام کار میکنم و مهم ترینش رابطم باخداونده و برنامم برای سال آینده کار کردن روی وضعیت مالیم وپیداکردن کار حقیقیمه و همین طور دوره های جذابیت و عزت نفس رو بیشتر گوش بدم،و جزیره گنج و جدایی رو تهیه کردم و دارم روی خودم کار میکنم و میدونم خیلی موفق میشم ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    prana 2 ارديبهشت 99
    در این 6 ماهی که با خانواده زندگی سالم همراه هستم، تونستم با کمک دوره های جذابیت درونی و از عزت نفس تا اعتماد به نفس، آرامشو به زندگیم برگردونم، رابطه ام با خدا عالی شد و آرامش عجیبی همراهمه چون میدونم اون برام بهترینو میخواد، تا حد زیادی با شکست عاطفیم کنار اومدم ولی خب هنوز هم نیاز به کار کردن داره که باعث شد دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کنم و الان روی این دوره هستم. من تونستم زندگی شغلی و مالی خودم رو تغییر بدم و طلسمش رو بشکنم. بیشتر احساس ارزشمند بودن میکنم و تمام تلاشم رو در جهت رسیدن به علایقم میکنم رابطه ام با خانوادم خیلی خوب شده و اطرافیانم به من علاقه بیتری پیدا کردند تا امروز سه تا از ویس های من در کانال دستاورها قرار گرفته که این خودش برام انگیزه است خیلی دوستتون دارم و تیم زندگی سالم امیدوارم در کنار هم سال خوبی رو شروع کنیم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    rihane 2 ارديبهشت 99
    سلام به همه دوستان ، خانم هروی عزیزم ممنونم از طرح این سوالتون واقعا وقتی زوم کردم به یک سال کارم با شما فکر نمیکردم اینقدر دستاورد داشته باشم ولی دیشب همه اونا رو نوشتم خودم که واقعا سورپرایز شدم با این دستاوردهام بین اینها اونی که واقعاواقعا به دلم میشینه اینه که هر بار میخوام کاری انجام بدم از خودم از روحم سوال میپرسم که آیا خود حقیقیم اینو می‌خواد یا نه ، حس کردن خدا در لحظه لحظه زندگیم که خودش یه دنیایی رو برام ایجاد کرده و اینکه من در هر کاری مرگم رو به عنوان مشاور قبول کردم و ازش مشاوره میگیرم الان که اینو تایپ میکنم حسم خوبه ازتون ممنونم ولی باید متذکر بشم که باز خیلی راه جلو دارم و به امید خدیا متقدرم در روزهای آتی مهمترین دستاوردم رو براتون میفرستم خانم هروی عزیزم ممنونم ازتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    pardis 1 ارديبهشت 99
    من بیست سالمه ولی از دوست نداشتن خودم از رابطه های پی در پی اشتباه واسه جبران رابطه ی اصلیم با کسی که واقعا بهتر بود و من بخاطر دوست نداشتن خودم باعث شدم از دستش بدم از چند بار موفق نشدن واسه رشته مورد علاقم رسیدم به خودم به خدا واقعا تونستم خودمو یکبار دیگه بسازم خیلی سخت بود که از خودکشی بعد فقط سه ماه رسیدم به این رابطه عالی کنار خدا رابطه ای که حتی ذره ای حس تنهایی و کامل نبودن ندارم نمیخام بگم هرروز حالم خوبه اما حال درونیم هر لحظه در آرامشه من واقعا خودمو دوس دارم به صلح درونی با خودم رسیدم فکرشم نمیکردم روزی بدون اینکه اون آقا در ارتباط باشم حالم خوب بشاشه اما حالا هر روزم پر از انگیزه درس میخوم و رتبه هایی در آزمون هام میارم که تا حالا نمیوردم عشق میدم به خانوادم به اطرافم به هر کی کمک بخاواد بدون اینکه توقع داشته باشم چون از خدای خودم انرژی میگیرم از خدای خودم حال خوبو میگیرم من از یه عشق واقعی که برام پیش اومده بود پرت شدم پرت شدم در خودم چون معنای واقعی ظرفیت اون عشق رو نداشتم خودمو دوست نداشتم برای همین پرت شدم سخت بود اما خودم و بخشیدم با اینکه با دوره ها فهمیدم خودم با کمبودهام باعث بهم خوردن رابطه شده بودم چون ایمان دارم به خدای بالا سرم که اگه واقعا این عشق سهم من باشه این بار عالی تر اون آقا به سمتم میاد رابطه م با خانوادم خیلی عالی تر با وحود اینکه باید برای دانشگاه درس بخونم همه دوس دارن پیششون باشم اما من پر اراده به درس خوندن ادامه میدم و به معنای واقعی خودمو پیدا کردم شما وقتی خودتونو پیدا میکنید اونجا تازه زندگی شروع میشه واقعا خدارو شکر
    پاسخ
    -0
    انصراف

    mina 31 فروردين 99
    سلام سوده جان من با دوره جدایی تا تعالی تونستم خیلی به ریشه ی زخم هام نزدیک بشم، طلسم های روانی خیلی زیادی پیدا کردم، من قبلا نمیدونستم چطور باید روی طلسم هام کار بکنم که این مسئله رو هم به کمک دوره جدایی حل کردم و اوضاع درونی من خیلی فرق کرد بعد از سال ها تحقیر شدن و سال ها سیلی خوردن الان به کسی وابسته نیستم و دلم میخواد ساعت ها با خودم تنها باشم و به درونم سفر کنم و پذیرفتم که مسئول زندگی خودم هستم، آرامش عجیبی دارم که انرژی و اشتیاقی برای ادامه راه به من میده دوره جذابیت درونی خیلی برای من مفید بود، کنترل افکار و رفتارم رو به دست گرفتم و افکار منفیم رو رها کرد من آلرژی شدید پوستی داشتم و طوری بود که شب ها تا صبح راه میرفتم یا به زور دارو میخوابیدم اما الان که به آرامش رسیدم و با درد های خودم ارتباط برقرار کردم، به شکل معجزه آسایی التهاب پوستی من کم شده و احساس میکنم تمام ابعاد درونی و بیرونی من جوانه زده، تازه میفهمم زندگی یعنی چی کسانی بهم پیشنهاد کمک میدن که من رو ندید میگرفتند یا از من فراری بودند، الان از شغلم لذت میبرم و دیگه لول مشتری های من هم تغییر کرده. ممنون از شما
    پاسخ
    -0
    انصراف

    g 31 فروردين 99
    #دستاورد سلام به خانوم سوده عزیز و تیم عالیشون و همه زندگی سالمیها. من بعد از یک سال رندگی با این دورهها تازه ۵۰ درصد از درسهارو همراه با مطالعه و تکرار و تمرین متوجه شدم و هر چی جلوتر میرم مسائلم رو راحتتر حل میکنم و احساس میکنم دلیل همه اتفاقات ناخوشایند زندگی من از ناآگاهی و احساس بی ارزشی و پوچی در درون من میاد، من خیلی مضطرب بودم و همه آدمها رو از خودم بهتر و بالاتر میدیدم و این باعث شده بود که مدام احساس بدبختی و قربانی شدن بکنم. تونستم از چند رابطه ی ناسالم بیرون بیام چون با اینکه با دوره ها همراه بودم یه فرود اضطراری کردم و با یه آدم متاهل وارد رابطه شدم ولی این بار متوجه این موضوع بودم که این رابطه از کمپلکس من هست نه عشق و دوست داشتن واقعی. مهمترین دستاورد من با دوره اعتماد به نفس و عزت نفس آرامش من هست که این آرامش رو با ارتباط با خدا و قبول خودم با تمام نقاط ضعف و قوتم به دست آوردم و این باعث تمرکز بیشتر من روی اهدافم شد که واقعآ متعلق به من هستن و نه صرفا تایید گرفتن از دیگران و تونستم در این ۲ سالی که با خانواده زندگی سالم هستم هم کار بهتر با درآمد بیشتر و هم خونه بهتر در جای مناسبتر داشته باشم. تونستم دیگران رو ببخشم و دست از انتظار خوبی از دیگران در قبال خوبی کردن خودم که از بی ارزشی و حس کافی نبودن میومد بکشم و تمام انرژی مو صرف رشد خودم بکنم . من آدمی بودم کاملآ منفی نگر که این باعث شده بود از تمام زوایا دچار مسئله باشم و نتونم زیباییهای دنیارو ببینم. و همه اینها رو با کمک خدا که خانوم هروی عزیز رو سر راهم قرار داد که با مهربونی از جنس خدا ما رو به مقاصد بهتری توی زندگی برسونه به دست آوردم. در حال حاضر دوره جدایی تا تعالی رو کار میکنم که این دوره به قدری عالیه که هر فایل رو بارها و بارها گوش میدم و تونستم خیلی از طلسم های روانین رو پیدا کنم و دیگه از ترس وارد هر رابطه ای که به خاطر طلسم هام هست نشم و قدر و ارزش خودم رو فقط در ظاهر و بدن خودم برای آقایون ندونم. من دستاوردهای خیلی زیادی داشتم ولی چیزی که متوجه شدم اینه که هدف از این دورهها و زندگی چیزی بالاتر از اینهاست و این رو درک کردم که باید برای رسیدن به قله ادامه داد و این اطمینانی که الان به خدا دارم به قلبم آرامشی داده که این مسیر و با یه حال خوب و پر از انرژی طی میکنم و ایمان دارم که اتفاقات عالی در راهه و اینها رو مدیون تمام دوستان عزیز زندگی سالمی که دستاوردشان کمکم کرد که خیلی از گره ها مو بتونم ببینم و باز کنم و ادامه بدم حتی در برترین و پائینترین سطح انرژی و خانوم هروی عزیز که شاهکار خداوند هستن با این رسالت زیباشون که با دادن آگاهی به ما باعث نجات خیلی از ما زندگی سالمیها از گمراهی هستن و البته خدای مهربون عالم که به من این فرصت و داد تا به این مدار بیام و با شما همراه باشم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    nirvana 31 فروردين 99
    سلام همراه همیشگی روز و شب های من. امسال تو نقطه ی صفر زندگی بودم. مثه یه تیکه گوشت لخت تو اتاقم افتاده بودم بخاطر خیانت همسرم. با شما بلند شدم. تونستم تز دکتری رو دفاع کنم. تونستم از لحاظ زیبایی به خودم اهمیت بدم. من ۴۸ کیلو شده بودم. الان ۶۳ کیلو شدم. همه بمن میگن خوشگل شدم. اقتدار درونی برای رها کردن کسی که بمن آسیب زده بود رو با دوره ی از جدایی تا تعالی پیدا کردم. با سلف لاو با خودم آشتی کردم. امسال سه نفر خواستگار من شدن. دونفر که پنج سال پیش عاشق من بودن طوری تو مسیر من قرار گرفتن که خودم تعحب کردم چون هیچ رابطه ای چه اون پنج سال و چه الان نداشتم. متوجه شدم لیاقت من ارزش من خیلی بیشتر از اونی هیت که خودم میخوام ممنون
    پاسخ
    -1
    انصراف

    s 30 فروردين 99
    خانم هروی عزیزم من تونستم بعد طلاق سختی ک داشتم ومرگ عزیزترین عضوخانوادم با دوره جذابیت درون و عزت نفس توروزهایی ک از زمان و زمین برا من میباریدوب قول خودمون ب ته ناامیدی رسیده بودم دوباره رو پای خودم وایسم جوری ک الان مادرودخترم بتونن ب اراده من تکیه کنن.ممنونم ازتون دلسوزترین مادردنیا❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    y 30 فروردين 99
    سوده ی عزیزم، امروز که حال دلم عالیست برای لحظه ای یادآور روزهایی می شوم که زخمی در قلب و جانم نشسته بود و سردرگم به دنبال چاره ای، به دنبال منجی، به دنبال کسی بودم، یاد آور روزهایی میشوم که همه تجربه کردیمش، روزهایی که جدا افتاده بودیم از کسی که دیگر نبود و باورمان نمیشد بدونش روزها بگذرند، روزهایی که بین زمین و اسمان زندگی کردیم، خدایی نداشتیم که بخانیمش و یاری بخاهیم و ارامش بخاهیم،،، روزهایی که در نقطه ی صفر و منفی صفر بودیم و احساس عمیق طردشدگی را به سان جدایی کودک از رحم مادر داشتیم، با دوره جدایی از تعالی یکبار دیگه به جایی که میخواستم رسیدم از شما ممنونم بابت تمام این آرامشی که دارم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    k 30 فروردين 99
    دستاورد من رهایی از اسارتی بود که خودم برای خودم ساختم بودم من با اقتداری که از جذابیت درون پیدا کردم تونستم حس خوب رهایی رو تحربه کنم و بتد نافم رو از ادمها جدا کنم.. از نبود ادمی که بهش وابسته شده بودم و داشتم دست و پا میزدم که باشه اما اذیت کنه و مبادا برنجه دیگه نمیترسیدم .. همه چی تغییر کرد حتی به این فکز میکردم اگه نباشه چی میشه.. یا یوقت نشه با ادم دیگه ای باشه بعد از دوره حذابیت اصلا دیگه بود و نبودش مهم نبود .. دوره حزیره گنج هم واقعا خودم رو با سایه ها و ترس هام روبرو کرد و همینطور دوره از جدایی تا تعالی که خیلی عالیه ممنون از شما
    پاسخ
    -0
    انصراف

    sossn 29 فروردين 99
    سلام و تبریک سال نو به خانوم هروی دوس داشتنی ( بهترین عیدی عمرم از طرف خداجونم)و دوستای زندگی سالمی گل😍اواسط سال ۹۸ زمانیکه بطور ناباورانه از اون اوج به پایین سقوط کردم و‌ شوکه بودم از طردشدگی از طرف کسیکه خیلی دوسش داشتم ، که اینبار عمیق تر و دردناک تر از دفعات قبل برام اتفاق افتاد و زخم های دردناکی که کاش هیچ کسی بهش دچار نشه، باکانال شما اشنا شدم و مسیر رشد من آغاز شد که این رشد صعودی ،بنظرم نه تنها بزرگترین دستاورد سال بلکه بزرگترین دستاورد عمرم بود ، من به لطف خداوند بزرگ و آموزه های سوده جان و تلاش خودم تونستم بلند شم و دوباره رو پاهای خودم بایستم و این بار خیلی متفاوت و اساسی پایه های زندگیم رو از نو بسازم و منی که با‌وجود تمام ویژگی های خوب و‌عالی که بعنوان یک دختر داشتم بازهم طرد میشدم اینبار بتونم باعزت نفس بالا وقتی اون آقا برگشت برخورد کنم وتقریبا تمام مشکلاتم رو با دوره ها ریشه یابی کنم و همچنین دستاورد مالی بسیار داشتم و بادوره ی جدایی تا تعالی انقد رابطه م رو با منبع برقرار کنم که بتونم آرامش فراوانی رو به خودم و اطرافیانم هدیه بدم و حتی هرچی که میخوام رو به شیوه درست از خداوند طلب کنم،برادرم که سالها شغل مناسب نداشتن با انرژی و‌دعاهایی که ازاین دوره یادگرفتم (چطور ازاین جهان بخوام تا بهش برسم )مدتی هست که در شغلی با شرایط ایده آل مشغول بکارهستن، خودم هم باوجود اینکه شغل خوبی از هر نظر داشتم بازهم کیس کاری خوب بهم پیشنهاد شد وکنار بگزارم ترس ها و‌نگرانی هایی روکه باعث میشد مدام صورتم جوش بزنه و منیکه ۷ ساال درگیر دکتر پوست بودم بدون هیچ دارویی صورت صافی داشته باشم، سال جدید روهن به یاری خداوند مسیر خودشناسی رو ادامه خواهم داد چون به این رسیدم که بهترین نقشه ی راه سعادت ما انسانها همین خودشناسی پ ارتقا و بالندگی هست و یقین دارم که باقدم گذاشتن به این مسیر متعالی میتونم به هرچی میخوام برسم ❤️❤️❤️ سپاس
    پاسخ
    -0
    انصراف

    naghmeh 28 فروردين 99
    سلام.من سال ۹۸ رو با خرید پکیجها شروع کردم..سفرهای تکیمو شروع کردم .چیزی که همیشه بیم داشتم.و همش منتظر ی نفر بودم که باهام بیاد....خیلی تجربه های این شکلی داشتم دقیقا تو ماه دوم بود که بعد از حدود ۳ سال با آقائی وارد رابطه شدم.همه چی خیلی خوب بود فکر میکردم زندگی روی خوشش رو بهم نشون داده.کلی برنامه داشتیم و.....تا اینکه بصورت ناگهانی و در اثر آنفولانزا مرد....تو دی ماه و منم شدم مرده متحرک...در همون حین در اثر شوک بدی که بهم دست داد شدیدا کمر و پام دچار مشگل شد و نتونستم از جام بلند شم.دوره از جدائی تا تعالی رو گرفتم و در همون حال فهمیدم چقدر داغونم...چقدر کودک درونم حالش بده و......از خدا که شدیدا عصبانی بودم و.....الان ی کم بهترم و امیدوارم به آینده.هنوز خیلی باید رو خودم کار کنم.....هر چند قلبم شکسته.دوره از جدائی تا تعالی عالیه🌼
    پاسخ
    -4
    انصراف

    mina 28 فروردين 99
    وقتي كار كردن روي خودم رو شروع كردم كه درگير برگردوندن كسي بودم كه منو ترك كرده بود.اون آدم برگشت.ولي من ديگه ميناي قبل نبودم و نپذيرفتمش.خداروشكر ارتباطم با خالقم برقرار شد،توي مشكلات آروم تر از قبلم.همه بهم ميگن كه كنار من آرامش دارن و اين خيلي حس خوبيه.تونستم خيليها رو با زندگي سالم آشنا كنم و لذت اين موضوع بيشتره.تصميمات مهمي گرفتم و تونستم خيلي از اونها رو عملي كنم.از خدا ميخواهم كمكم بكنه كه تو سال جديد بنده ى بهتري براش باشم و بتونم به زنهاي مثل خودم كمك بيشتري بكنم تا قدر خودشونو بدونن.اميدوارم كه سال جديد تحول رو همه تجربه كنيم.دوستتون دارم ممنونم كه هستيد.وخداروشكر كه من تونستم سال ٩٨ رو كنار اين خانواده سالم و پرعشق باشم.اميدوارم سال جديد بهتر از قبل باشيم و دست آوردهاى دوستهاى قشنگم بيشتر باشه
    پاسخ
    -1
    انصراف

    sohila 28 فروردين 99
    سلام خانم هروی عزیز.سال نو رو به شما فرشته ی نازنینو تمام زندگی سالمیهای عزیز تبریک میگم. من ۵ ماه از همسرم جدا شدم ولی چون تو دوران طلاقم با پیج شما اشنا شدم تونستم خیلی زود و با ارامش از همسرم جدا بشم.و بزرگترین دستاوردم ارامشی بود که نصیبم شد دیگه قرص ارام بخش نمیخورم من به خدا شناسی و خود شناسی رسیدم وبه ارزشهای خودم پی بردم و فهمیدم که خدا خیر مطلقه ومظهر عشقو ارامش.من میخوام با کار کردن روی خودم سال ۹۹ رو برای خودم متحول کنم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    شقایق محمدی 27 فروردين 99
    سلام خانوم هروی عزیز دوره‌ی جدایی تا تعالی او‌ن قسمت که میگین با کودک درون خودت صحبت کن من همون دفعه‌ی اول که انجام دادم وقتی کودک داشت صحبت میکرد و از ترس‌ها میگفت بغضم گرفت و وقتی چشمامو باز کردم اصلا یه حالی داشتم انگار توی این دنیا نیستم و خیلی آرامش داشتم :)
    پاسخ
    -0
    انصراف

    g 27 فروردين 99
    سلام خانم هروی حدود دو ماه که فکر کنم دوره ها رو تهیه کردم اولین دستاوردم خب اینه که امروز جسارت پیدا کردم تا بیام راجب دستاوردم بخوام بگم ، اول اینکه قرص مصرف میکردم تا حس بهتری داشته باشم و الان حتی بدون مراجعه به پزشک قرصا رو تقریباً قطع کردم و به طور شگفت آوری همچنان حالم خوبه و باشخصی تو رابطه بودم که متعهل بود و اولش من اصلا نمیدونستم ولی خب بعدش هم که فهمیدم همچنان در رابطه بدوم و نمی تونستم ازش جدا بشم ولی بعد از شنیدن دوره ی جذابیت ازش جدا شدم با اینکه به شدت سختمه و گاهی شب ها تا صبح گریه می کنم و جالب برام اینه که اول مادرم با کانال شما آشنا بود و هر روز به ویس های کانال گوش میداد و من اصلا خوشم نیومد و از شنیدنشون فرار میکردم ولی کسی که دوره ها رو تهیه کرد خودم بودم و واقعا دارم سعی خودمو میکنم و الان بزرگترین عیدی رو از شما گرفتم و واقعا تونستم بعد چند روز کلنجار با خودم دستاوردمو بگم و از خودم قدردان باشم ، یک دنیا ممنونم از خدا که منو با فرشته ای همچون شما آشنا کرد
    پاسخ
    -0
    انصراف

    s.u 27 فروردين 99
    سلام سال نومبارک.. من تازه یکماه باشمااشناشدم واصن نمیدونم چطور پیج شمارو فالوکردم وبعدکانال رو..فقط این رو میدونم که خداخواست تواین مسیرقرار بگیرم چون تو شرایط روحی بدی بودم وتازه جدایی رو تجربه کرده بودم ولی به کمک وویس های شماودوستان کاملا خوبم وارامش دارم..وتصورم اینه که هیچ چیزدراین زندگی اتفاقی نیست هرچیزی به موقع خودش اتفاق میفته مث همین اشنایی من بازندگی سالمی ها..خداروشکرمیکنم که هستین وباعث ارامش همه میشین ❤️❤️❤️
    پاسخ
    -2
    انصراف

    iman 27 فروردين 99
    از رابطه ای که ۶ ۷ سال درگیرش بودم و با عشقی کوکورانه چشممو به روی همه ی بدی ها و سختی ها بستم بطور معجزه اسایی با دوره جذابیت تموم کردم اون رابطه رو . بزرگترین دستاوردم همینه ،و شاید به چشم نیاد اما همین باعث شده من راه درست و انتخاب کنم . و در سال جدید میخام اول حالم خوب باشه خودمو پیدا کنم و بعدم یه عشق خوب وارد زندگیم بشه💜🌸
    پاسخ
    -1
    انصراف

    jamile 27 فروردين 99
    سلام سال نو مبارک خانوم هروی عزیز و همه زندگی سالمی های عزیزم 🌺 من در کشور المان زندگی می‌کنم و تنها با پسرم هستم و مشکلاتی از قبل و تنهایی خیلی زیاد داشتم مدت ۵ ماهه به ویس های شما گوش میدم منتهی کاملا همه رو انجام نمیدادم. دستاوردهام در این ۵ ماه : آرمش دورونم اونقدر بالا رفته و حساسیت شنیدن حرفای مردم برام خیلی خیلی بهتر شده خداروشکر روابطم با مردم بهتر شده رابطه ام با خدا خیلی عالی شده. و انگیزه بهتر شدن در من خیلی خیلی بالا رفته هر روز و هر شب شکر خدا می‌کنم که فرشته ای مثل شما سر راهم قرار داده خانوم هروی من از راه دور دستتو میبوسم منو به خودم رسوندی. من پدرم و تو بچه گی از دست دادم و خودم رو گوشه جدول خیابون بیمارستان زیر بارون وقتی که آمبولانس پدرم رو آورد اونجا جا گذاشتم و دیگه ندیدم بعد از دوره جدایی تا تعالی من اون بچه رو پیدا کردم و دارم رو خودم کار می‌کنم. امید به بهترین روزها 🌺🌺
    پاسخ
    -0
    انصراف

    e 26 فروردين 99
    سلام خانم هروی عزیزم من امسال بهترین دستاوردم آشنایی با شما بود و تهیه دوره هاتون بعد شناخت خودم و کار کردن روی ذهن و روان خودم آرامش الانم و معجزه ای میدونم ک بدون کمک شما امکان نداشت ی رابطه سمی را تموم کردم هرچند هنوز برام سخته و کارم را ک. خیلی اذیت بودم دارم سعی میکنم بیزینس خودم و راه بندازم و از اون کار استفا بدم اینکه راهم و شناختم دست آورد پارسالم بود و اینکه این راه و ادامه بدم و به هدف برسم و یک ازدواج موفق داشته باشم هم هدف های امسالم
    پاسخ
    -2
    انصراف

    sossn 26 فروردين 99
    من تو سال 98 کلی دستاورد داشتم و چند تا از خواسته هام که یه روزی آرزوم بود رسیدم از جمله با پیج شما و مطالب تون آشنا شدم و تا امروز ازش استفاده میکنم، یه سری آدم ها اومدن تا منو با خود حقیقی ام روبرو کنند ، کلی پیشنهاد کاری داشتم (قبلاً در به در دنبال کار بودم نبود جور نمیشد ) ، بیشترین دستاوردم نیمه دوم سال بود یعنی 5ماه گذشته ، کار مورد علاقه ام رو پیدا کردم با همون ویژگی های که میخواستم ، مستقل شدم ، مهاجرت کردم ، درامدم نسبت به سال گذشته سه برابر شد ، کلی اعتماد به نفسم و عزت نفسم تقویت شد هنوز مونده روش کار کنم ، به شدت وابستگی و ترک شدگی داشتم ریشه های رو پیدا کردم و دلیل رفتار ها و افکار غلطی که در رابطه داشتم رو پیدا کردم ، حدود 6،7تا گره و طلسم در خودم پیدا کردم و دارم روشون کار میکنم ، منی که تا این سن هیچ گونه خواستگاری نداشتم پیشنهاد خواستگاری شد بهم ، کلی روی مهارت هام کار کردم و تنهایی رو تجربه کردم خیلی درد کشیدم عین کسی که اعتیاد داره و از عمد خودم رو تنها کردم که با تنهایی ام کنار بیام هنوزم ادامه داره ، ارتباطم با خدا بهتر شده موقعی که از ته دل صداش کردم وقتی هیچ حامی نداشتم فورا کارا برام درست میشد و به دادم می‌رسید ، یاد گرفتم روی هیچ کسی حساب نکنم فقط از خودش کمک بخوام برا سال ۹۹ کلی هدف خفن دارم چون باورهام قوی شده منی که تونستم این همه دستاورد داشته باشم پس بازم میتونم ، می‌خوام دوباره درامدم چند برابر بشه ، رابطه سالم و بالغانه و دو طرفه ای رو تجربه کنم و در نهایت ازدواج کنم امسال سال ازدواج گذاشتم و تو این مدت یک ماه گذشته کلی از دوستان و همکاران و اقوام دختر ازدواج کردن و برای من نشانه اس 😊💗🌸🌹
    پاسخ
    -0
    انصراف

    sahar 25 فروردين 99
    سلام خانم هروی عزیز بعد سه ماه خودشناسی. از رابطه مخربم اومدم بیرون..یک آرامش عمیق دارم ... هدفمندتر شدن و شروع کار خودم... منبع اصلی که خیلی وقته ازش دوربودم پیدا کردم..من این روزهای قرنطینه خیلی حالم خوبه باتوجه ب اینکه اطرافیانم میگن این رؤزها کل برنامه زندگیشون ریخته بهم شبا تا صبح بیدارن ..باوجوداینکه قبلا با قرص و داروی اعصاب میخوابیدم. ولی الان شبها با یک آرامش خاص به خواب میرم خیلی راحت میخوابم و صبحا باانرژی بیدارمیشم ورزش میکنم.. احترام به خود یاد گرفتم و انعکاسشو توی رفتار دیگران میبینم .. آدم بودم که متنفر ازسال نو ؤ عید بودم هیچوقت انرژی و حال خوب واسه شروع کردن سالی نو نداشتم ولی امسال من فوق العاده شروع کردم با یک انرژی ؤ حال توصیف نشدنی.. اطرافیانم بخشیدم و انعکاس رفتارشون میبینم که بهم عشق میورزن دیدگاهم به زندگی تغییر کرده.. و منتظرم هرچه سریعتر قرنطینه تموم بشه تا ب سمت هدفم حرکت کنم به یاری خدا
    پاسخ
    -1
    انصراف

    isb 25 فروردين 99
    سلام خانم هروي عزيز من خيلي طرد شدگي داشتم خيانت زياد ديدم تا ضربه آخر خوردم كه كسي كه هم دوستش داشتم هم كارم بهش وابسته بود به طور ناگهاني فوت كرد شوك بودم فقط تنها كاري كه ميكردم فايل هاي شما رو گوش ميدادم و گريه ميكردم بطور ناگهاني مسايلي برام رو شد اصلا جوري شد كه چيزهايي برام مشخص شد كه فكرش هم نميكردم سخت بود ولي همه چيز برام روشن شد مدام فايل هاي شما رو گوش ميدم آرامش دارم سايه ها رو ديدم همه وقتم گذاشتم روي خودم دنيام قشنگه ازتون ممنونم الان بزرگ شدم اينو همه ميگن روابطم با خانواده ام خوب شده مني كه مدام كار ميكردم كه خونه نباشن الان ارتباطم با خانواده ام خوب شده ، خيلي كتاب ميخونم ، ازتون ممنونم 🙏🙏🙏❤️❤️❤️❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    s.u 24 فروردين 99
    سلام خانم هروی عزیزم من با شما توی بدترین شرایط جدایی که داشتم آشناشدم جدایی که واقعا هیچوقت فکرش رو هم نمیکردم اتفاق بیفته برام ولی اتفاق افتاد خیلی از نظر روحی آسیب دیده بودم ولی با گوش دادن فایل های شما از مهرماه ۹۸از دوره جذابیت درونی تا دوره عزت نفس خیلی تغییرات بزرگی توی زندگیم دیدم منی که از خودم غافل شده بودم دوباره ورزشم رو شروع کردم تمام کارایی که دوس داشتم و حالمو خوب میکرد انجام دادم کتاب خوندن رو شروع کردم و واقعا اخلاق و رفتارم تغییر کرد جوری که همه میگفتن چجوری تونستی اون جدایی رو تحمل کنی و در این بین هم به چنتا دوستام تونستم کمک کنم اونارو با شما آشنا کردم و واقعا اونا هم تحت تاثیر قرار گرفتن❤️ازتون ممنونم و‌واسه همه ادما دعامیکنم به خودشون بیان خودشون رو بتونن بیشتر بشناسن تا بهترین زندگی ها و موفقیت ها نصیب همه بشه🌹🌸زندگیتون پر برکت
    پاسخ
    -0
    انصراف

    aram 24 فروردين 99
    خانم هروی عزیز ، دقیقا سال گذشته تو همین روزا بزرگ‌ترین سیلی جهان رو خوردم و هیچوقت فکر نمیکردم بتونم بلندشم، شش ماه به سختی گذروندم ، شش ماهی که وقتی بهش فکر می‌کنم میبینم چقدر از اونموقع بزرگ‌تر شدم، اینو در بیرون هم میبینم، بعد شش ماه که با شما و پیجتون آشنا شدم کم کم شروع کردم ، تو اون روزا احساس خفگی داشتم انگار جایی بودم که دورم همه دیوار بود ولی وقتی عمیقا از خدا خواستم کمکم کنه شما رو سرراه زندگیم قرار داد، با دوره جذابیت درونی کم کم اقتدار پیدا کردم که بلندشم ، سرکاررفتم مسافرت رفتم سعی کردم برای زندگیم قدم بردارم با دوره عزت نفس اون احساس خفگی ها رو متوجه شدم ، من میخواستم احساس ارزشمندی و تایید گرفتن از همسرم بگیرم به هرقیمتی که شده و تهش شد اون همه تحقیر و طرد شدن، و تو این دوره ها و جزیره گنج متوجه ارزشمندی خودم شدم ، که من از اون ذات الهی هستم و روح الهی در من جاریه ، طلسم هامو دیدم و همینطور استعدادهامو و به دنبالشون رفتم، خانم هروی دوره از جدایی تا تعالی برای من یک فروریختن دوباره بود تراز توی دل اون فرو ریختن متولد بشم و من جدیدم رو بوجود بیارم ، الان عمیقا احساس ارزشمندی می کنم ، دیگران رو مقصر نمی‌دونم ، با درد من خانوادم هم انگار متولد شدن، پدرم که هیچوقت محبتش رو ابراز نمیکرد الان محبتهاش رو میبینم نه فقط برای من بلکه برای تک تک خانوادم و چقدر برای من شیرینه، مدیره بهم میگه چقدر آرومی ، همکاری داشتم که خیلی با برخوردش اذیتم می‌کرد و وقتی من درس گرفتم اونم کم کم تغییر کرد و قبل عید که داشتم خداحافظی میکردم و عید رو به همکارا تبریک می گفتم وقتی پیش اون همکارم رفتم که باهاش خداحافظی کنم منو بغل کرد و ازم معذرتخواهی کرد ، خانم هروی این معذرتخواهی خیلی تو دل و روحم نفوذ کرد و حسی بهم داد که عمیقا براش بعترینهارو بخوام و پشت اون حس غروری نبود. برای زندگیم برنامه ها دارم میدونم اول راهم و دارم سعی می کنم آگاهی رو در هر لحظه بخاطر داشته باشم و هوشیار باشم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🌿 24 فروردين 99
    سلام خانم هروی جان جانان. من به سن 18سالگی که رسیدم، چون رابطه ام با پدرم خیلی بد بود تصمیم گرفتم که یا خودکشی کنم یا ازدواج کنم که دومی رو انتخاب کردم و چون فقط میخواستم از شرایطم فرار کنم، انتخاب بسیار اشتباهی کردم من به شدت در زندگی مشترکم تحقیر میشدم و تصمیم به جدایی داشتم ولی چون رابطه من با پدرم خوب نبود مدام جدایی رو به عقب مینداختم از ترس برگشت به خونه پدریم تصمیم گرفتم از چاهی که خودم، خودم رو داخلش انداختم بیرون بیام،در همین پروسه بودم که درد های عجیبی داخل گردن من شروع شد و من تنها بیمارستان هارو میرفتم عکس مینداختم ولی هیچ پزشکی متوجه مشکلم نمیشد، در نهایت استخون های گردن من شکست و بالاخره متوجه شدم که پشت نخاع من غده های سرطانی رشد کردند و مجبور شدم عمل جراحی ای بکنم که نتیجه اش یا مرگ بود یا قطع نخاع و 2ماهی که بستری بودم همسرم یک بار هم به دیدنم نمیومد چون خودم رو نزدیک به مرگ میدیدم جسارتی پیدا کردم که ارتباطم رو با پدرم اصلاح کنم، بالاخره عمل کردم و در عین ناباوری خیلی معجزه وار من خوب شدم و حتی تونستم راه برم 3سال بعد من دوباره ازدواج کردم ولی این بار با عشق و دقیقا بعد از ازدواجم با زندگی سالم آشنا شدم، یک سال که از ازدواجم گذشت همسرم که عاشقم بود شروع کرد به تحقیر کردن من و اینجا بود که من دکمه توقف زندگیم رو زدم، گفتم من این همه سختی نکشیدم که دوباره زندگیم خراب بشه کار و زندگیم رو تعطیل کردم و مشغول کار کردن روی دوره ها شدم، دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس، جذابیت درونی و از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و ریشه ی همه اتفاقاتی که توی زندگیم پیش اومده بود پیدا کردم دوره از جدایی تا تعالی برای من معجزه گر تر از دوره های قبلی بود، چون من در لحظه شفا پیدا میکردم ، با اینکه دوره عزت نفس رو گوش داده بود اما من در پسِ نا خوداگاهم ترس هایی داشتم که با دوره جدایی تا تعالی شفا پیدا کردم بعد از کار کردن روی خودم نه تنها رفتار همسرم با من تغییر پیدا کردم بلکه تبدیل به انسان خیلی متفاوتی شد، اهل مطالعه شد، خیلی رفتار هاش عوض شد و این خیلی معجزه بزرگی بود برای من و من تونستم که کم کم تعادل رو به زندگی خودم برگردوندم سعی کردم زندگیم رو در ابعاد مختلف رشد بدم و برای مستقل شدن خودم تلاش کردم و این دستاورد ها رو از خداوند، آموزه ها و دستاورد های دوستان دارم که باعث شدند امیدوار بشم و جلو برم. ممنون از شما و همه تیمتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    miss 22 فروردين 99
    سال گذشته با گوش دادن به فایل های شما یه خورده به خودم اومدم به ارزش هام پی بردم انرژی درکنیم به طور عجیبی بالا رفت خستگی ناپذیر بودم تنها اتفاقی ک رخ داد و باعث شد ک من مسیر زندگیمو کامل عوض کنم جدا شدن از کسی بود که ۷سال عمرمو بپاش گذاشتم و دست آخرم گفت ک ما به درد هم نمیخوریم و باید جدا شیم خیلی بهم بی احترامی میکرد و خیلی بهانه اورد و همه تقصیرارو گردن من انداخت منم برعکس همیشه قبول کردم و جدا شدم واسه همیشه قیدشو زدم برام خیلی سخت بود .. ولی این کارو کردم که خودم به ارامش برسم..و از لحظه سال تحویل امسال تصمیم گرفتم که دیگه اون ادم گذشته نباشم و تا میتونم در خودم تغییرات مثبت به وجود بیارم چونکه من شایسته خوشبخت شدنم..
    پاسخ
    -0
    انصراف

    s.u 22 فروردين 99
    من دختري بودم كه اصلا پشتكار براي ادامه هركاري كه شروع كرده بودم رو نداشتم و نصفه رهاش مي كردم دوبار از دوتا رشته مختلف دانشگاهي انصراف داده بودم ،شب ها تا نزديكاي صبح بيدار بودم و تا دو بعد از ظهر مي خوابيدم ،هيچ برنامه اي توي زندگي من وجود نداشت ،گواهي نامه رانندگي داشتم اما رانندگيم اصلا خوب نبود توي پارك كردن ماشين بين دو ستون رانندگي توي اتوبان مشكل داشتم حد ماشينمم دستم نبود ..من امسال توي سن ٢٣سالگي وارد دانشگاه شدم توي اين يك سال ٥٢واحد پاس كردم ،رانندگيم عااالي شده ،مامان من قبلا زماني كه توي ماشينم مي شست اصلا ارامش نداشت الان جوري شده كه مسافتاي طولاني رو به خيالت راحت مي خوابه ميگه وقتي رسيديم بيدارم كن 😌راستيي،ساعت خوابم رو هم اصلاح كردم الان به گونه اي شده كه راس ساعت به كلاساي ٧:٣٠صبحم هم مي رسم ..چندين سال بود كه مي خواستم نزديك بيني و استيگمات چشمم رو عمل كنم ولي شديدا مي ترسيدم توي سال ٩٨ من بالاخره به ترسم غلبه كردم و عمل فمتو ليزيك رو انجام دادم و الان ديدم عااالي هست ...اينا تغييراتي بود كه توي سال ٩٨در من ايجاد شد براي سال ٩٩ هم برنامه هاي زيادي دارم مي خوام از وزن فعليم كه ٧٦كيلو هست به وزن ٦٢كيلو برسم قطعاا يقين دارم كه اين اتفاق مي افته شروع به گوش دادن فايل هاي از جدايي تا تعالي كردم مي خوام ريشه ترك شدگي هاي گذشتم رو هم پيدا كنم و به اميد خدا براي ازدواج برنامه دارم ،از لحظه سال تحويل خودم رو دعوت به چالش چهار ماهه شما مي كنم ..مطمئنم سال ٩٩ برام بهترين ها اتفاق مي افته 😊چون كه من مي خوام كه تغيير كنم و اماده براي پرداخت بهاش هم هستم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    jodaee 21 فروردين 99
    تاریخ جدایی من در محضر 27/12/97 بود. یعنی دقیقا همین روزا در سال گذشته. با یه خیانت درونم از هم پاشید و با خودخواهی و عدم پذیرش اشتباه از طرف مقابلم بیرون زندگیم. پارسال این موقع حال و هوای وحشتناکی رو تجربه میکردم. دنبال راه ارامش بودم با سوده جان اشنا شدم. دوره جذابیت درونی و اعتماد بنفس رو تهیه کردم. خدا میدونه الان که دقیقا یکسال میگذره چقدررر از درون حس ارزشمندی و مهمتر خوشحال بودن میکنم. مهمترین دستاوردم افزایش دانشم بوده. من یاد گرفتم همه چیزو با خدا معامله کنم که بهتری حسابگره. هیچی هم تو ذهن خودم نگه نمیدارم که خدایی نکرده ناخواسته موجب منت بشه. فراموش میکنم و بخدا میسپارم. دستاوردهای بعدی عشق و محبت بی اندازه ای بود از طرف دوستانم و ابراز علایق بعضا جنس مخالف. دستاوردهای مالی نسبی خوبی هم داشتم. وقایعی که گاهی به دل ادم میفته و به حقیقت میپیونده، بعد از گذروندن دوره جذابیت درونی و کار کردن رو خودم خیلی بیشتر شده. بدون اینکه به زبون بیارم. اول از خدای مهربان بی نهایت سپاسگذارم و بعد از سوده جان که نشونه بارز دست و زبان خداست رو زمین❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    manoto 21 فروردين 99
    من چند سال توی یک رابطه ای بودم که فکر میکردم منطقه ی امنمه فکر میکردم توی اون رابطه من ،هویت دارمرابطه ای که هیچ احترامی به من گذاشته نمیشد و از همه بدتر خیانت میشد....امسال،من طلاق گرفتم...خیلی حالم بد بود و هنوزم حالم خیلی خوب نیست.....اما میدونم دل کندن از اون رابطه ی اشتباه بزرگترین دستاورد کل عمرم شده...
    پاسخ
    -1
    انصراف

    mana 21 فروردين 99
    سوده جانم تو بهترین خلقت و فرشته خدایی برای ما. من جوری عاشقتم ک فقط خدامیدونه.عزیزترینم من بایه اقایی توی رابطه بودم ک رابطم اصلا اوکی نبود یعنی اون اقا اصلا نه توجهی ونه اهمیتی خودم حس کردم این رابطه بدردم نمیخوره ک اتفاقی توی اینستا پیجتون رو دیدم برج 8بود ک چندتا از ویسای کانال رو گوش کردم و تصمیم گرفتم ک ولش کنم بره اون رو رها کردم شروع ب کار کردن روی خودم کردم.من خیلی عصبی میشدم درعین مهربون بودنم اما باکارکردن خیلییییییی اروم شدم الان دیگه اصلا ازعصبانیت خبری نیست همه میگن چقدر خوب شدی همکارامم میخان باهام بیشتر وقت بزارن دوستام میان حرفاشون بهم میگن سوده جانم باورت نمیشه من با تمرینات طوری شدم ک دوستام جایی میخان برن بامن اوکی میکنن ک منم باشم بهم میگن تو انرژی مثبتی خدای شانسی باما بیا تا کارامون راه بیفته خودشونم پیجتونو دنبال میکنن. خیلی عاقل تر شدم دیدم نسبت ب ادمهاو دنیا و اینکه جهان جای امنی هست عوض شد ب ایمان رسیدم ک همینجوریه.رابطم باخدا ب طرز معجزه اسایی دگرگون شده کافیه چیزی از خدا بخوام سریع یه نشانه ای بهم نشون میده قبلا هرکسی اذیتم میکرد نفرین میکردم اما الان فقط دعای خیر میکنم براشون و اینقدر حال خودم خوب میشه ک خدا میدونه برای همه خیر میکنم دعاهای خوب درحق دیگران میکنم واقعا حال دلم عالی میشه من سایه و طلسم های زیادی نداشتم اما همونارو هم بررسی کردم دارم روشون کارمیکنم ک عالی تراز همیشه بشم همه ادمایی ک بهم بدی کرده بودن رو بخشیدم ازخدا خواستم براشون خوب بخاد مطمئنم قانون عکس العمل برای من هم عمل خواهد کرد.الانم توی این سال جدید میخام واقعا ب ازدواج فکر کنم دوست دارم بیشتر روی خودم کار کنم تایه ادم فوق العاده خداسر راهم قرار بده و دوست دارم توی کارمم پیشرفت چشمگیر داشته باشم ایمان دارم با صحبت های شما خواهر عزیزم و کمک های خدا و تلاش خودم من جدیدمو میسازم و زندگی عالی رو رقم میزنم.هرچقدر دعاتون کنم کمه شماواقعا معجزه بزرگ زندگی ما بچه های زندگی سالمی هستید.انشالله همیشه درپناه خدا باشید. خیلی دوستتون دارم برامون دعا کنید❤️❤️❤️😗
    پاسخ
    -0
    انصراف

    **** 21 فروردين 99
    رابطم با همسرم بهتر شده وخودم احساس ارامش بیشتری دارم❤️ خدا رو شکر میکنم که با زندگی سالم اشنا شدم دستاوردهای بچه ها رو میخونم حس امیدواری تو وجودم تقویت میشه با ارزوی بهترینها واست معلم مهربون❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    roya 21 فروردين 99
    با سلام و عرض ارادت خدمت خانم هروی عزیز 🙏من کمتر از یک ماه هست که با این کانال آشنا شدم در بدترین وضعیت زندگیم، چون در شرف جدایی هستم و با تهیه دوره از جدایی تا تعالی به یکباره همه چیز تغییر کرد و حالم به طرز عجیبی خوب شد، تونستم به خودم بیام و با زخم های عاطفی دوران کودکی ام آشنا شدم و اونها رو پذیرفتم و توجه ام رو بردم روی کودک درونم، همونی که تو این مدت ازش غافل بودم و یاد گرفتم که خودم رو واقعا دوست داشته باشم و برعکس قبل که دیگران همیشه در اولویت بودن، خودم رو در اولویت قرار بدم و بعد دوره عزت نفس رو تهیه کردم و کلی اطلاعات ارزشمند دارم میگیرم و هر چی آگاهیم بالاتر میره احساس سبکی، آرامش و قدرت و انرژی بیشتری میکنم و از صمیم قلب از پروردگارم متشکرم که شما رو سر راهم قرار داد تا از خواب غفلت بیرون بیام و همه تلاشم رو بکنم که به خودشناسی واقعی برسم و این رشد و پیشرفت رو در همه ابعاد زندگیم داشته باشم 🌹
    پاسخ
    -0
    انصراف

    h 21 فروردين 99
    فک کنم پیامم ثبت نشده. من داغدار برادر جوونم هستم ک ب طرز غیر منتظره ای از دستمون رفت .الان تو دوره عزت نفس هستم .کامم تلخه اما ب طرز عجیبی من که همیشه سر هر اتفاقی غش میکردم سرپا موندم.دلم ی کم سیاهه و ناامیدم اما تسلیم امر خدا هستم. خانم هروی ی فایل برای ما هم بزارین ک من بزارم برای مادرم گوش بده. انشالله سال آینده دستاورد زیاد بفرستم و از روشنی و نور بگم.ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    @ 21 فروردين 99
    با شما ۱۸ سالگیمو پر کردم به ۱۹ رسیدم و هدفم درست کردن اخلاق ضعیف و شکننده بود و الان که اینو می‌نویسم هر چیزیو هزینه نمیکنم برای خورد کردن اعصابم و حالم عالیه و تغییرات منو به شخصی رسونده که انگار این‌دورهارو گذرونده و به من میگه شبیه الماسم..امسالم هدفم گرفتن دوره جدایی تا تعالیست تا هر روز بهتر از دیروز از تختم با شکر گذاری پا رو زمین بزارم و با آگاهی و دانش بیشتر بتونم رو کاری که دنیای رنگ مو هست هر روز بهتر بشم و تصمیماتمو بر روی آرامش بگیرم و همچنان که خیلی کارهارو‌از جمله دود کنار گذاشتم هیچوقت دیگه سمتش نرم عین تموم این مدت که اقتدارشو داشتم.دوستون دارم❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    💝💒 20 فروردين 99
    خانم هروی عزیزم بزرگترین دستاورد من این بود که به ۹۰٪ اهدافی که پارسال نوشته بودم رسیدم...خودم بهترین مشاور خودم شدم و از طریق ارتباط خود بالغم با کودک درون که تو دوره جدایی تا تعالی به ما آموزش دادید مسائلمو خیلی خوب حل میکنم،به همه اتفاقات زندگی مثل یک درس نگاه میکنم حتی همین ویروس کرونا کلی درس برام داشت،از نظر مالی خیلی از پارسالم بیشتر پیشرفت کردم،کارهای خیر چه مادی و چه معنوی خیلی بیشتر از قبل انجام میدم،آزمونی که در رشته من واقعا سخته قبول شدنش و پارسال برام یه آرزو بود امسال قبول شدم،من به شدت از آب میترسیدم ولی امسال رفتم شنا یاد گرفتم و تو دل ترسم رفتم،دین هایی که داشتم تا حد زیادی ادا کردم،همکارا و خونوادم خیلی بیشتر از قبل باهام مشورت میکنم،به هیکل دلخواهم رسیدم، مهمترین دستاوردم اینه که با هیچکی به اندازه خودم با خودم بهم خوش نمیگذره و عاشق خودم شدم و اینقدر برنامه دارم واسه تنهایی خودم که شاید بعضی وقتا وقت کم هم بیارم برخلاف کسایی که میگن ما تو این دوره قرنطینه حوصله مون سر میره و تمام اینهارو مدیون آموزشهای بینظیر شما هستم❤️❤️❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    😘 19 فروردين 99
    من واقعا حالم عالیه منی که خوشحالیو شادیو همیشه وابسته به چیزهای خارجی و بیرونی میدیدم حالا بی نیاز به همه واسطه ها خودمو به منبع حقیقیم خدای خودم وصل کردمو خوشحال و خوشبختم، من یاد گرفتم تا آدم خودشو دوست نباشه تا به خودش وفادار نباشه و برای جسم و روحش و روانش ارزش قائل نشه دنیا روهم داشته باشه رضایت درونی نداره و من رضایت درونی دارم من یاد گرفتم در کل روز آگاهانه کارهامو انجام بدم و هر کاری که میخوام انجام بدم اول رضایت درونی خودمو در نظر بگیرم و به سلامت جسم و روانم اهمیت میدم کارهایی که قبلا برای خودم و به تنهایی انجام نمیدادم حالا انجام میدم و بیشترین لذت رو میبرم به خودم هدیه میدم خودمو به رستوران دعوت میکنم و توی این شرایط هم فایل از جدایی تا تعالی رو هر جور بود تهیه کردمو به خودم هدیه دادم خداروشکر میکنم که منو با شما زندگی سالمی ها آشنا کرد تا بفهمم زندگی یعنی چی شادی واقعی یعنی چی خانم سوده هروی یه هدیه ای بود از طرف خداوند بزرگ برای ما تا خود واقعیمونو پیدا کنیم من خوشبخت و خوشحالم بدون هیچ واسطه بیرونی و این بزرگتری دستاورد من هست ممنونم از شما خانم هروی عزیزم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🍃 18 فروردين 99
    سلام عزیزدلم امیدوارم سالی که پیش رو دارید یکی از بهترین و خاطره انگیز ترین سالهای زندگیتون باشه من دوره ی جدایی تا تعالی رو تموم کردم واقعا باورم نمیشه که الان حدود یک ماهه تونستم هیچ تماسی با اون آدمی که تو زندگیم بود نگیرم من هی واسه خودم رابطه رو تموم میکردم ولی بعد سه هفته دوباره دلم طاقت نمیاورد بهش زنگ میزدم اون باهام خوب برخورد میکرد ولی بازم بعد یه مدت حس اضافی بودن داشتم. من که از ۲۴ساعت ۲۳ساعت و ۵۹ دقیقه داشتم بهش فکر میکردم الان در طول روز به خودم میام میبینم ساعتهاست سرگرم کارای خودمم و بهش فکر نمیکردم. با اینکه الان تو قرنطینه ایم و اومدیم شهرستان سخت بود اولش دو هفته واقعا افسردگی داشتم حتی نتونستم طاقت بیارم و نوروز رو بهش تبریک گفتم. ولی امکانی فراهم شد و من فهمیدم اون آدم بخاطر فشارهای وحشتناکی که از سمت پدرش داشته تو شرایطی بزرگ شده که من خوابشم نمیدیدم. جهان کمکم کرد که از طریق یه آدم مطمئن بفهمم چرا یهو رابطه رو ول میکنه میره و این باعث شد ببخشمش و خیلی آروم شدم. من فهمیدم اون میترسه پدرش به ازدواجش آسیب برسونه. پس به خودم گفتم دیگه افسردگی بسه و شروع کردم تو خونه ورزش میکنم. میرم تو حیاط پاهامو میزارم رو خاک و مدیتیشن میکنم. خانم هروی من این روزا تبدیل شدم به مشاور 🙈 دوستام دختر و پسر بچه های کلاس زبانمون همکارام خیلی از دوستای قدیمیم که بعضیاشون منو مسخره میکردن بخاطر اینکه مثل اونا نبودم، الان میان باهام حرف میزنن دیشب یکی از دوستام وقتی حرفمون تموم شد و بهش گفتم تو انرژی روانیت پایینه و بهش گفتم ورزش کن و یه سری اصول رو بهش گفتم رعایت کن آخرش بهم گفت انگار مورفین زدم انقد که اروم شدم. یه چیز خیلی جالبم که البته من فکر میکنم امام رضا شفام داده اینه که من سه ماهه خودم بدون اینکه داروی هورمونی بخورم دارم پریود میشم این اتفاق هم زمانی افتاد که پدرم رو بخشیدم و دیگه ازش فراری نیستم. من از ۱۵ سالگی که عمل کیست تخمدان کرده بودم تا الان که ۳۰سالم شده همیشه باید قرص میخوردم تا پریود بشم ولی الان که هم ۵ ۶ کیلو اضافه وزنم رو از بین بردم هم شرایط روحی خیلی بهتری که دارم خودم پریود میشم هرچند که حالم خیلی تو اون روزا بد میشه و بداخلاق میشم ولی این واسه من یه دستاورد عالیه. ببخشید طولانی شد. راستی من ترسهای ازدواجمم نوشتم دیدم وااای من چقد دلیل دارم که میترسم ازدواج کنم من بعد از دوره ی جدایی تا تعالی فهمیدم آره من واقعا دوس ندارم ازدواج کنم قبلش همش انکار میکردم. و حالا ترسهام رو نوشتم بازم دارم فکر میکنم. حالا هم با مدیتیشین و انجام یه سری تمرین ها میخوام اون ترس ها رو از ذهنم پاک کنم‌. ببخشید خیلی طولانی شد و شرمنده امکان ویس گرفتن نداشتم. خیلی دوستتون دارم♥️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    💝💒 18 فروردين 99
    با سلام و عرض ارادت خدمت خانم هروی عزیز 🙏من کمتر از یک ماه هست که با این کانال آشنا شدم در بدترین وضعیت زندگیم، چون در شرف جدایی هستم و با تهیه دوره از جدایی تا تعالی به یکباره همه چیز تغییر کرد و حالم به طرز عجیبی خوب شد، تونستم به خودم بیام و با زخم های عاطفی دوران کودکی ام آشنا شدم و اونها رو پذیرفتم و توجه ام رو بردم روی کودک درونم، همونی که تو این مدت ازش غافل بودم و یاد گرفتم که خودم رو واقعا دوست داشته باشم و برعکس قبل که دیگران همیشه در اولویت بودن، خودم رو در اولویت قرار بدم و بعد دوره عزت نفس رو تهیه کردم و کلی اطلاعات ارزشمند دارم میگیرم و هر چی آگاهیم بالاتر میره احساس سبکی، آرامش و قدرت و انرژی بیشتری میکنم و از صمیم قلب از پروردگارم متشکرم که شما رو سر راهم قرار داد تا از خواب غفلت بیرون بیام و همه تلاشم رو بکنم که به خودشناسی واقعی برسم و این رشد و پیشرفت رو در همه ابعاد زندگیم داشته باشم 🌹
    پاسخ
    -0
    انصراف

    💐💒🌹 17 فروردين 99
    سلام.سوده مهربان من شش ماه هست که تمام دوره ها رو تهیه کردم و با به پایان رسوندن دوره از جدایی تا تعالی، فهمیدم چقدر این دوره برای من فوق العاده بود من با دوره های قبلی و انجام تمرینات جذابیت رو حس میکردم، خودم رو تا حدی پیدا کرده بودم ولی بازهم کاستی داشتم و نمیفهمیدم سایه ها و طلسم های من چی هستند من هشت ماه هست که از یک زندگی شش ساله جدا شدم، بخاطر زندگیم خیلی مشاوره رفته بودم کتاب خونده بودم ولی مشکلاتم حل نمیشد، میگفتم من که خیانت نکردم پس چرا اون بهم خیانت کرد، خیلی تلاش کردم که بفهمم تا اینکه با گوش دادن به دوره جدایی تا تعالی فهمیدم که مشکل من از خودم بوده، سایه هام رو دیدم، دروغی که خودم به خودم گفته بودم، تحقیری که خودم، خودم رو کرده بودم، خیانتی که به خودم کرده بودم و چه بدترین نوع خیانت و دروغ بود من نمیدیدمش، فهمیدم چقدر درونم رو آزرده بودم و حالا داشتم در بیرون شکنجه میشدم، کتک میخوردم و از همسرم خیانت دیدم و تحقیر شدم، حالا میفهمم هیچکدوم به اندازه ی تحقیری که من خودم رو کرده بودم دردناک نبود من الان مشاور خودم شدم و این بهترین دستاورد هست، من پیش مشاور های مختلف میرفتم، کتابهای زیادی میخوندم، راهکار های مختلف رو انجام میدادم ولی اون ها فقط صورت مساله رو پاک میکرد، حل نمیکرد که تموم بشه و هر کدوم فقط راهکار چند تا مساله بودند و به ما یاد نمیدادند چطور مسائل دیگه مون رو حل کنیم ولی الان من از عمق و از ریشه فهمیدم که درونم چه خبر هست و دوباره متولد شدم من قرنطینه رو به فال نیک گرفتم و خودم رو پیدا کردم، منی که از تنهایی وحشت داشتم الان با تنهاییم راحت هستم، دیگه از قضاوت مردم بخاطر طلاقم نمیترسم، من همیشه دنبال تایید و راضی کردن دیگران بهر قیمتی بودم و حالا میفهمم به این خاطر بوده که خودم، خودم رو تایید نمیکردم و با خودم مهربون نبودم پیدا کردن خودم و آرامشی که ازش به دست اوردم دستاورد خیلی خوبی هست، رابطه من با خدا جور دیگه ای شده الان خیلی آروم هستم، دیگه تپش قلب ندارم، دیگه دستام نمی لرزه، من تیروئید داشتم و عدد هورمونی من تا 16 رفته بود ولی الان به 0.1 رسیده و اصلا باور کردنی نیست، الان خواب خیلی راحتی دارم من همیشه منتظر بودم دیگران بهم بگن چقدر تو زیبایی ولی الان دیگه برام مهم نیست چون خودم دارم زیبایی هام رو میبینم و دیگه نمیخوام با خلا هام وارد رابطه دیگه ای بشم که آخرش به زخم برسه، میخوام خلا هام رو خودم پر کنم و مطمئنم جهان جای امنی هست و خودمون و خدا به شدت برای ما کافیه و خودمون برای خودمون کافی هستیم از دوستم که این دوره رو به من معرفی کرد تشکر میکنم و ارزو دارم همه یه روز زندگی سالمی بشن
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🍂🎉💝 15 فروردين 99
    سلام خانم هروی جانم من زمانی دوره ها رو تهیه کردم که زندگیم پر از مشکل بود، یک جدایی رو بعد از یک رابطه عمیق تجربه کردم و مشکل مالی هم داشتم من چندسال بود که کار میکردم ، با اینکه توی کارم پیشرفت داشتم و همه موفقیت هام رو میدیدند و تحسینم میکردند برای پشتکارم ، خیلی هم کار میکردم از صبح تا شب ولی با وجود اون کار برای من درآمد مالی نداشت، اگر هم داشت کم بود یا برکت نداشت و برای من چیزی نمیموند بخاطر مشکلاتی که داشتم عصبی و پرخاشگر شده بودم و خودم هم ناراحت شده بودم از دست خودم و میدونستم چیزی در من اشکال داره دوره جذابیت درونی رو تهیه کردم، شروع کردم به گوش دادن، سیلی آخر رو از جهان زمانی خوردم که در پروژه کاریم میدیدم به شکل عجیبی همه چیز داشت بهم میریخت و از طرف دیگران تحت فشار روحی و روانی قرار گرفته بودم، تصمیم گرفتم با دقت بیشتری روی دوره ها کار کنم دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس رو هم تهیه کردم، شروع کردم به کار کردن روی خودم، خیلی برای من جالب بود و همچین چیزی رو ندیده بودم که به طرز عجیبی وضعیت مالی من دگرگون شد، کار من همون کار بود، کار جدیدی نمیکردم ولی پول بود که از جاهای مختلف به حسابم میومد و منی که اصلا پس اندازی نداشتم حالا تونستم با پولم سرمایه گذاری هم بکنم و نسبت به صفری که بودم وضعیتم خیلی بهتر شد و مشکل مالیم حل شد به لحاظ روحی بهتر شدم و خدا رو توی زندگیم پیدا کردم، فهمیدم هر اتفاقی برام افتاده فقط بخاطر خودم بوده که تغییر کنم و بتونم قوی بشم خیلی جالب بود آقایی که از هم جدا شده بودیم بهم پیام میداد که دلم برات تنگ شده و میخواست من رو ببینه ولی من تصمیم گرفتم توجهی نکنم من چالش چهار ماهه رو شروع کردم و یک ماه نشده بود که کسی بهم پیشنهاد داد که با تمام آدمایی که بهم پیشنهاد دادند از لحاظ مالی، خانوادگی، موقعیت اجتماعی تفاوت خیلی زیادی داشت و این برای من نشونه ای بود که این چالش داره روی من کار میکنه دوره جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و دارم روش کار میکنم و دارم گره ها و طلسم ها و سایه هام رو میبینم اتفاق جالبی که افتاد کسانی که در گذشته با من در ارتباط بودند بهم پیام دادند، آقایی که من رو با حرف های رکیک و آزار های روحی که داده بود خیلی اذیت کرده بود الان برگشته و میگه من پشیمونم که تو رو از دست دادم، خیلی ناراحتم که تو رو ندارم تو زندگیم و میخوام برگردی ولی من فعلا هیچ تصمیمی برای برگشتن و وارد رابطه شدن با کسی ندارم. و ممنون از تمام زحماتتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🌹💋 13 فروردين 99
    سلام خدپت سرکار خانم.هروی. من یک روانشناس هستم وقتی طلسم های روانی ام بر طرف کردم پیشرفت مالی خیلی خوبی کردم و اون آقا هم برگشت با ابراز علاقه ای که من حتی توی خواب هم نمیدیدم من بیست و سه سالم هست و در سن کم یک ازدواج ناموفق داشتم که هیچوقت خودم رو بابتش مقصر نمیدونستم، همینطور در روابط بعدیم که تموم میشد، همیشه اون آدمها رو مقصر میدونستم و در درون اونها دنبال مشکل بودم و خودم رو قانع میکردم که من هیچ مشکلی ندارم با گوش کردن به دوره جذابیت درونی و دوره از جدایی تا تعالی، فهمیدم که انگار من واقعا دارم توی محیط های مختلف، با آدمهای مختلف یک سری روابط تکراری رو تجربه میکنم و تنها عامل مشترک در همه ی این تجربه ها من هستم، پس اونی که باید اصلاح کنه خودش رو، خود من هستم با کار کردن روی دوره جذابیت درونی، رابطه من با خدا خیلی بهتر شد و خدا خیلی داره بهم کمک میکنه، من اصلا خدا رو نمیشناختم، نمیدونستم چطور باید ازش درخواستی داشته باشم من هر وقت دستاورد های بچه ها رو میشنیدم در مورد درآمد یا رابطه شون، با خودم فکر میکردم اینا اغراق هست و اصلا امکان نداره این اتفاقات برای کسی بیوفته، با خودم میگفتم خب من لیسانس روانشناسی دارم، محیط کار من و میزان درآمدی که دارم مشخص هست و اصلا هر کاری هم بکنم درآمد من از این مقداری که هست بیشتر نخواهد شد ولی یک اتفاقاتی برای من افتاد و من وارد مسیری شدم که اصلا فکرش رو هم نمیکردم و درآمد من در ماه به شش، هفت برابر ِ درآمد قبلیم رسید من از رابطه ای که با یک آقا داشتم خارج شده بودم، با دوره جدایی تا تعالی داشتم روی خودم کار میکردم و دو ماه اصلا با این آقا در ارتباط نبودم، منی که اگر اون آقا یک لحظه بهم بی توجهی میکرد یا اگر یک روز نمیدیدمش و بهم زنگ نمیزد، به هم میریختم و حتی به خودکشی فکر میکردم اما تونستم دو ماه صبر کنم و ارتباطم رو قطع کنم و کم کم بتونم اون آقا رو فراموش کنم من فهمیدم توی رابطه ای که داشتم وابستگی ناسالمی داشتم و این مشکلی در درون خودم هست و اصلا نباید من به یک آدم دیگه ، انقدر وابسته باشم، این اصلا عشق یا دوست داشتن نیست بلکه یک بیماری هست که در درون من هست و باید این بیماری عفونی رو در درونم درمانش کنم چون هر چی بیشتر بگذره، اتفاقات بدتری برای من خواهد افتاد بعد از دو ماه کار کردن من روی خودم، اون آقا برگشت و ابراز علاقه هایی به من کرد که من حتی توی خواب هم نمیدیدم هیچوقت از من یک منِ جدید ساخته شده و حالا من خیلی فکر های بزرگی برای آینده خودم دارم، من پارسال فکرش رو هم نمیکردم در این موقعیت باشم اما یاد گرفتم خودم رو توی چالش ها و توی سختی بندازم تا اون الماس درونی و منِ قدرتمند و ارزشمندم رو از درون خودم بیرون بکشم و اگر این آموزه ها نبود شاید من هیچوقت تا اخر عمر مشکلاتم رو نمیفهمیدم. و از شما بسیار سپاسگذارم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🙏🍃 12 فروردين 99
    سلام و احترام. من بخاطر جدایی که بعد از یک رابطه شش ساله داشتم دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و با گوش کردنش احساس کردم یک بار سنگینی از روی دوش من برداشته شد من دو سال بود از اون آقا جدا شده بودم ولی از نظر ذهنی همچنان درگیر اون رابطه بودم و نمیتونستم با فرد جدیدی آشنا بشم چون از نظر همچنان وابسته بودم اما با تموم کردن فایل ها من این بار رو زمین گذاشتم من چهره خوبی دارم، شرایط خانوادگی، تحصیلات، مالی خوبی داشتم ولی همیشه خودم رو دست کم میگرفتم و میگفتم نه دیگه جز اون آقا کسی نیست که من رو بخواد، دیگه من نمیتونم رابطه داشته باشم و دیدم تمام حرفهای شما در دوره جدایی درباره من درست بود و من ارزش خودم رو کم میکردم من سایه ها و طلسم های زیادی پیدا کردم و با دوره جدایی اونها رو پذیرش کردم و فوق العاده بود برای من با درون خودم ارتباط برقرار کردم، خودم رو بغل کردم گریه کردم، فهمیدم چقدر به خودم بی احترامی کردم و بخاطر گرفتن عشق به بقیه وابسته میشدم. ممنون از شما مهربانان
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Saghi safariyeh 11 فروردين 99
    Ok
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🌻🌻 10 فروردين 99
    سلام خانوم هروی عزیز اشکام از خوشحالیه. اینکه خدا چقدر منو دوست داشت که به حال خودم رهام نکرد. من بطور ناگهانی تمام دوستام رو از دست دادم. احساس میکردم تو خونواده جایی ندارم و خیلی تنهام چون بشدت از من انتقاد میشد و سرکوفت میشنیدم یه احساس بی ارزشی عمیق داشتم.روابط ناسالمی رو تجربه کردم که با آبروریزی و تحقیر تموم میشدن.برام عجیب بود چرا مردایی که ابتدای رابطه خیلی آتیششون تنده یهو وسط رابطه جامون برعکس میشه. به خودم که میومدم میدیدم مردی که روزی تلاش میکرد منو داشته باشه حالا یه کاسه گدایی دستمه و ازش محبت گدایی میکنم. دوره هارو تهیه کردم. منی که پدرم خیلی بهم پول نمیداد و خودم هم شاغل نیستم و هیچ پس‌اندازی نداشتم یهو پدرم برام ماه به ماه مبلغی میریخت و جمع کردم تا دوره هارو بخرم. که مطمئنم اینم نگاه خداوند مهربون بود. رابطه من با خدا بطور کلی قطع بود و فکر میکردم حتی خدام منو رها کرده به حال خودم.من اون آقا رو با یه خانوم دیگه دیدم و شکستم و یهو تمام دوستای نزدیکم هم یا بطور فیزیکی ازم دور شده بودن یا برای همیشه از زندگیم رفتن! از رشته‌م انصراف دادم تا برم دنبال علاقم اما همین تصمیمم باعث شده بود خونوادم باهام سرسنگین بشن که چرا رشته ای که از نظر اونا سعادتم توش بود رو رها کردم و افتادم دنبال دلم. درست تو لحظه ای که تصمیم گرفتم خودم باشم یهو اطرافم خالی شد و جدایی و ناامنی پشت ناامنی! من احساس میکردم دور یه میزگردی نشستم و کلی آدم دارن بهم لبخند میزنن اما تا بهشون نزدیک میشم مثل یه برج شنی فرو میریزن! نمیدونم چی شد...جایی که هیچ نقطه روشنی توی زندگیم نمی‌دیدم انگار یه قدرتی دست کشید به سرم و گفت نترس من با تو هستم. من قبل از این جدایی دردناک کانال شمارو فالو میکردم اما انگار که هنوز آمادگی نداشتم برای بیداری. بعد از جدایی همون دست نامرئی که ازش حرف میزدم منو کشوند تو راه خودشناسی. موهای من اونقدر میریخت که بالشم سیاه میشد اما با همون حال خراب، روح تشنهٔ من دنبال راهکار بود. جایی میخوندم که افرادی که بیداری معنوی رو تجربه میکنن دقیقا دچار این حالات میشن و با یه تغییر شغل و... ناگهانی یهو همه زندگیشون اول بهم میریزه و آدمای زندگیشون خارج میشن و من دقیقاً داشتم تجربش میکردم. دوره جذابیت رو تهیه کردم و بی نهایت به دلم نشست. من حالا با شما هم ارتعاش بودم و شاید اگر سال قبل برای من کسی از انرژی حرف میزد احتمالاً بهش میخندیدم! اما این دوره کلی چراغ تو ذهنم روشن کرد و فهمیدم ایراداتم کجا بوده. دوره عزت نفس رو گوش دادم و جزیره گنج که دیگه نگم. با شعر 'مجنون' این دوره چقدر حال دلم خوب شد. که بین من و خدای من بمونه. چقدر قسمت بندناف منو متحیر کرد. من تا حالا هیچوقت به این مسئله فکر نکرده بودم. من هیچ هوشیاری‌ای نسبت به زندگیم نداشتم و مثل یه عروسک خیمه‌شب‌بازی هربار نخ‌م دست ینفر بود و این دوره‌ها هوشیارانه زندگی کردن رو یاد من دادن. دوره جدایی تا تعالی هم حسن ختامی بود برای ریشه‌یابی همه قفلام و فهمیدن اینکه تو این مدت چرا همه جنبه های زندگیم مخصوصاً روابطم قفل شده و چرا انقدر افسرده‌م. حال دلم الان خیلی عالیه. حالا از دست خونوادم عصبانی نیستم. اون آقارو بخشیدم و تمام آدمای زندگیم که آزارم دادن رو بخشیدم. ازتون ممنونم در پناه خدا باشید و خدا بهتون برکت بده خانوم هروی عزیز❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Zed 10 فروردين 99
    سلام علیکم من چهار سال هست که از همسرم جدا شدم و هنوز نتونسته بودم وارد یک رابطه جدید بشم. دوره ای از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و همزمان وارد چالش من جدید هم شدم من اضافه وزنی داشتم که حدود سه سال بود هر کاری میکردم کم نمیشد، انگار طلسم شده بود، هیچ جوره نمیتونستم کمش کنم و هر دفعه اقدام میکردم نتیجه عکس میگرفتم و حتی وزنم اضافه میشد، وقتی وارد چالش من جدید شدم، وقتی دوره از جدایی تا تعالی رو کار کردم متوجه شدم که اضافه وزن من ناشی از طلسمی بود که از مادرم در من درونی شده بود و ریشه عصبی هم داشت، وقتی متوجه اینها شدم بدون اینکه رژیم بگیرم خیلی به راحتی تونستم از اضافه وزن 6 کیلویی خودم خلاص بشم و امروز توی وزن ایده آل خودم هستم من بعد از گوش کردن به دوره جدایی تا تعالی به آرامش عجیبی رسیدم و این دوره خیلی روی من کار کرد و تاثیر زیادی روی من گذاشت. من همیشه از احساساتی که داشتم شرمنده بودم، همیشه احساس میکردم من ضعیف و نا توان هستم که نمیتونم زندگی عادیم رو داشته باشم و اطرافیانم هم سرزنشم میکردند که چرا نمیتونم به زندگی عادی برگردم و همه این شرمندگی ها من رو ضعیف تر و ضعیف تر میکرد، طوری شده بود که به این نتیجه رسیده بودم این درد کشیدن تقدیر منه و هیچوقت هم درست نخواهد شد! ولی این دوره واقعا برای من معجزه کرد و با پذیرفتن حال خودم، واقعا همه چیز، تمام نگرانی ها، دغدغه ها، فکر کردن به زندگی قبلیم همگی از بین رفت امید به زندگیم واقعا زیاد شده، منی که خوابم نمیگرفت و اصلا خواب خوبی نداشتم الان خوابم راحت شده من همیشه از همه (پدر و مادرم، همکارام، دوستام، رئیسم و همه و همه ) انتظار محبت داشتم و هیچ نتیجه ای هم نمیگرفتم، همیشه گدایی محبت میکردم و دریافتی نداشتم ولی با این دوره و ارتباط گرفتن با درونم، از نظر عاطفی به خودم بیشتر متکی شدم و همین مساله باعث شده که الان احساس میکنم همه اطرافیانم که ازشون گدایی محبت میکردم، خودشون مشتاق هستند بهم محبت کنند و هدایایی ازشون میگیرم که احتیاج داشتم منی که توی محیط کار با وجود دقیق بودن کار، به چشم رئیسم دیده نمیشدم، حالا رئیسم توی جلسه ای که همه کارکنان حضور داشتند از کار من تعریف کرد و اضافه کاری من بیشتر از بقیه شد و اینها واقعا برای من با ارزش بود. ممنون اززحمات ارزشمندتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    💞💕❤💗💓💛💙💜 6 فروردين 99
    سلام سوده جونم. من به مدت پنج سال با پسری که ایده آل من بود رابطه ی عاشقانه ای داشتم و بهترین لحظات عاشقانه رو باهم تجربه کرده بودیم، عمق رابطه ی ما خیلی زیاد بود و دیوانه وار همدیگر رو میپرستیدیم اون آقا به شدت از سمت خانواده خودش برای ازدواج تحت فشار بود، آخرش رابطه ما شکراب شد، همش دعوا، قهر ، بحث تا اینکه یک دعوای خیلی شدیدی بین ما اتفاق افتاد روز تولدش بهش پیام دادم که آشتی کنیم ولی متاسفانه فهمیدم که اون روز، روز عقدش بود، باورم نمیشد، هر لحظه منتظر بودم یکی از خواب بیدارم کنه، دنیا روی سرم خراب شده بود، من روحا مرده بودم، گریه میکردم، ضجه میزدم، جیغ میکشیدم، به خودم فحش میدادم، چیزی نمیخوردم، نمیتونستم بخوابم و تا چند روز فقط توی اتاق گریه میکردم دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم، این دوره برای من فوق العاده بود، من وقتی توی اون شرایط طردشدگی قرار گرفتم، به شدت احساس تنهایی میکردم و هیچکس نمیتونست منو درک کنه، حالم رو خوب کنه و حرف های دیگران مثل نمک روی زخم من می پاشید، تمام خاطرات اون پنج سال برای من مرور میشد،با گوش کردن به دوره گریه میکردم چون تازه احساس میکردم یکی داره میفهمم من چی دارم میکشم و چقدر داغونم کم کم که جلوتر رفتم دیدگاهم عوض شد، متوجه شدم یک مسیر رو کورکورانه داشتم طی میکردم و چون تذکر جهان رو ندیدم سیلی خوردم تا برای خودم ارزش قائل بشم، نشانه ها رو کنار هم گذاشتم و فهمیدم این اتفاقات بخاطر این بود که خدا من رو خیلی دوست داشت اون پسر با تمام اون خاطرات خوبش، وارد زندگی من شده بود تا ضعف ها، سایه ها، و خلا هامو نشون من بده، من بخاطر خلا های کودکیم کمبود توجه داشتم و میخواستم اون حمایتم کنه،دقیقا داشتم رفتار های اشتباه پدر و مادرم که اصلا دوست نداشتم تکرار میکردم من با این جدایی شکستم ولی هویت دروغینم شکست و از طریق این شکست به خود حقیقیم که توش پر از آرامشه دسترسی پیدا کردم به تازگی متوجه شدم هیچ کس اندازه خدا دوستم نداره چون اخیرا از طریق کسی فهمیدم اون آقا اعتیاد به قرص ترامادول داشت و اخلاقای خوبی که از خودش نشون میداد حقیقت نداشت. و سپاس ازشما و همکاران محترمتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🌹🌹🌹 2 فروردين 99
    وقتتون بخیر من یک جدایی خیلی سخت داشتم، رابطه ی 2 ساله ای که از خیلی نظر ها ما باهم یکی بود و این واقعا جدایی ما رو سخت میکرد، اکثر اوقات باهم بودیم، مسائل مالی مون باهم بود و این جدایی من رو کاملا به فروپاشی رسوند،خیلی ناراحت و مستاصل بودم، هدفهام رو از دست داده بودم، نمیدونستم کی هستم و میخوام چیکار کنم و حال خیلی بدی داشتم دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و دیدم همه ی چیزهایی که بهش احتیاج داشتم رو داره و انگار تک تک حالات من درک میشد و این ها به من حس خیلی خوبی میداد دوره رو بار ها گوش دادم، نوت برداری کردم، تمرینات رو انجام دادم، فرافکنی ها و سایه هام رو پیدا کردم و نوشتم تا روی خودم کار کنم، هر چیزی از اون آقا داشتم پاک کردم دیگه میتونم خودم رو حال بد در بیارم و سعی میکنم روی خودم، هدف هام، ویژگی هایی که میخوام داشته باشم تمرکز کنم چون به کمک این دوره فهمیدم دلیل اصلی جدایی ما ترس از دست دادن بود که من همیشه داشتم با اینکه مدت خیلی زیادی نگذشته حال خیلی خوبی دارم، خیلی آروم تر هستم، میتونم خودم رو کنترل کنم، سمتش نرفتم و خیلی حالم بهتره و اتفاق خوب سال من آشنا شدن با این دوره بود، دوره رو بار ها مرور میکنم و میدونم که روز به روز حالم بهتر و بهتر میشه و همین که از یک رابطه طولانی و نزدیک انقدر خوب خارج شدم خیلی خوشحالم من وقتی با شما آشنا شدم حتی از نظر جسمی هم در شرایط خیلی بدی بودم و عملا نابود شده بودم ولی الان خیلی خوبم، دارم کسب و کار خودم رو راه اندازی میکنم و به اهدافم فکر میکنم. ممنون از شما
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🍀 1 فروردين 99
    سلام خدمت شما و همه همکارانتون. بعد از 13 سال ازدواج دومم هم به دلیل خیانت همسرم با خواهرم، به جدایی کشید در حالی که من با عشق تمام ازدواج کرده بودم و ضربه خیلی بزرگی خوردم حتی بچه ی من هم ترجیح داد کنار پدرش باشه و من داغون بودم چون نیاز به حمایت داشتم وارد رابطه ای شدم که غرقش شدم ولی انقدر حال بدی داشتم و پر از زخم و طلسم بودم، عزت نفس نداشتم که رابطه مون به جدایی کشید نابود شده بودم دوره جذابیت درونی رو گرفتم و فهمیدم چقدر اشتباه داشتم، دوره جزیره گنج رو گرفتم و انقدر معجزات مختلف از خدا دیدم که شوکه شدم و حالا همه ی زندگیم رو به خدا سپردم و حال عجیبی دارم علی رغم اینکه همه فکر میکنند من الان باید داغون باشم ولی حالم خیلی خوبه دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس رو گرفتم، حالم رو خیلی بد میکرد، تصمیم گرفتم دوره جدایی تا تعالی رو بگیرم وقتی دوره جدایی رو شنیدم با سه فایل اول مدام اشک میریختم، من فهمیدم روابطم رو بخاطر ترس هام ترک میکردم،من فکر میکردم خیلی قوی هستم ولی فهمیدم من اصلا قوی نیستم با اینکه شغل خیلی خوبی دارم، دکتری دارم، درآمد خوبی دارم ، اعتبار اجتماعی فوق العاده زیادی دارم، ظاهرم خوب هست ولی من الان فهمیدم که مشکلات در رابطه هام کجا بود، چه حرف ها، چه رفتار ها، چه برخوردهایی داشتم که چقدر اشتباه بود با جزیره گنج مشکلی که داشتم به طرز جالب و عجیبی حل شد من بعد از دوره جذابیت درونی انگار تازه به چشم آدمی که سطح و لول بالایی داشت اومدم، در صورتی که قبلا هم منو دیده بود ولی توجهی بهم نداشت الان دارم روی دوره جدایی کار میکنم، اتفاقات بچگیم رو پذیرفتم، آدمهارو بخشیدم و رها کردم الان ارزش خودم رو میدونم، حضور خدای بزرگ رو احساس میکنم، الان تنها هستم ولی اصلا احساس تنهایی نمیکنم و احساس میکنم خیلی حامی بزرگی دارم و دیگه برای به دست آوردن حامی وارد رابطه نمیشم. ممنونم از زحماتتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    29 اسفند 98
    سلام سوده جان من در شرایط سخت روحی با کانال آشنا شدم، من همیشه برای جلب رضایت دیگران خودم رو فدا میکردم و در نتیجه تحقیر و بی ارزش میشدم با داشتن چهره خوب، مسئولیت پذیری، همیشه از طرف نزدیکانم و شریک های احساسیم طرد میشدم با آقایی وارد رابطه شدم که وقتی فهمید دوستش دارم شروع کرد به تحقیر کردنم، با اینکه من از هر لحاظ از اون سر تر بودم ولی همیشه ترس از دست دادنش رو داشتم و حقیرانه التماس موندنش رو میکردم، آزار های روحی میدیدم از سمتش و کاملا بی انگیزه، افسرده و بی هدف شده بودم، حس پوچی ، خفگی ، بدبختی و بی ارزشی عجیبی داشتم و روز به روز بدتر میشد بعد از مهاجرتم متوجه خیانت اون آقا شدم و حال خیلی بدی داشتم، انگار از درون فروریخته بودم، حس میکردم دیگه زندگی هیچ معنی برای من نداره، کم کم با ویس های کانال آرام شدم دوره های جذابیت درونی، عزت نفس تا اعتماد به نفس و جزیره گنج رو تهیه کردم، به رفتار های اشتباهم پی بردم، فهمیدم عزت نفس نداشتم، از درون ضعیف بودم و بزرگترین دستاورد زندگیم این هست که من خدا رو پیدا کردم منی که همیشه پر از استرس، دلشوره، تا امیدی بودم حالا همه وجودم پر از آرامش شده و حالا هر روز با اشتیاق بیدار میشدم دوره جدایی تا تعالی رو هم خریداری کردم و برای من به طرز عجیبی عالی بود، خیلی باهاش گریه کردم، انگار این دوره برای من و کودکی من گفته شده چون کودکی سخت و بدی داشتم و حالا میفهمم اکثر طرد شدگی هایی که الان دارم میبینم توی زندگیم و احساس بی ارزشیم از کودکیم بوده. الان حال خیلی خوبی دارم، من خود با ارزشم رو پیدا کردم و دیگه از تنهایی ناراحت نیستم و لذت عجیبی میبرم و دارم من جدیدی از خودم میسازم با دوره جدایی تا تعالی طلسم ها و قفل های خیلی زیادی رو پیدا کردم و دارم روی اونها کار میکنم و خدا رو شاکرم از خواب غفلتم بیدار شدم. ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🙏 28 اسفند 98
    سلام سرکار خانم هروی عزیر من مشکل مالی ندارم، آزادی و احترامم رو در خانواده دارم، شغل خوبی هم دارم اما یک سری مسائل عاطقی و چالش ها بود که مدام برای من تکرار میشد در زندگیم، فهمیدم من از جداییم عبور کردم ولی به اون تعالی که میخواستم نرسیدم و آرزوهایی داشتم که با وجود شرایط بیرونی مناسب، تحقق پیدا نمیکرد من همه ی دوره ها رو تهیه کرده بودم ، تصمیم گرفتم دوره از جدایی تا تعالی رو هم تهیه کنم و چقدر این دوره برای من عالی بود، در واقع من با گره ها و سایه های خودم در این دوره مواجه شدم من روز های زیادی رو اشک ریختم فقط برای اینکه چرا یک سری از گره ها در زندگی من باز نمیشه؟ چرا یک سری اتفاقات خیلی معمول توی زندگی من نمی افته؟ با دوره های قبلی خیلی سطح آگاهیم رو بالا برده بودم اما دوره ی جدایی تا تعالی من رو به تحقق آرزوهایی که داشتم امیدوار کرد، مطالب دوره برای من خیلی شیرین و مناسب حال و احوالاتم هست و با این دوره به اون تعالی که میخوام میرسم من مدت ها منتظر بودم گره هام رو پیدا کنم و ببینم و این دوره خیلی عجیب من رو با این ریشه ها مواجه کرد، ریشه هایی که اونقدر عمق گرفته بودند که فراموش کرده بودم اما کم کم دارم میرم به سمت شون. سپاس از لزف و محبتتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    27 اسفند 98
    سلام به خانم.هروی نازنین من همه ی دوره ها و درسواره ها رو تهیه کرده بودم، وقتی دوره از جدایی تا تعالی رو گوش کردم این دوره برای من خیلی خوب بود و تازه میفهمیدم منظور از سایه ها، فرافکنی ها چی هست من کلی با این دوره اشک ریختم و مشکلاتم رو دیدم من همیشه دیگران رو حمایت میکردم، بسیار قوی بودم، چهره خوبی دارم، شغل خوبی دارم، مدرک تحصیلی دکتری دارم ولی همیشه احساس میکردم یک چیزی در درونم کم هست و حالا دلیلش رو فهمیدم من تازه فهمیدم توی روابطم چه اشتباهاتی کردم و باید مستقل باشم و به خودم ارزش بدم با کار کردن روی این دوره، الان میبینم که چه تغییراتی داره در درون من ایجاد میشه. خیلی خیلی از شما و تیم خوبتون سپاسگذارم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🙏 26 اسفند 98
    سلام خانم هروی عزیز وقتتون بخیر راستش من الان دستاورد رو فرستادم که به عنوان اتفاق خوبِ امسالم ازتون تشکر کنم من جدایی واقعا سختی پشت سر گذاشتم نابود شدم از نظر روحی و جسمی حتی مشکلات گوارشی کارم رو به جراحی رسونده بود تپش قلب میگرفتم و کابوس میدیدم و دندون قروچه میکردم اما دوره جدایی تا تعالی خیلی حالمو بهتر کرد الان دارم چالش چهار ماهه رو انجام میدم دارم کسب و کار خودمو راه اندازی میکنم به هدفام و روتین زندگیم برگشتم نمیگم دیگه یادش نمیفتم یا ناراحت نمیشم اما کاملا حل شده در وجودم من فهمیدم که عزت نفس کم و ترس از دست دادن چقدر بهم آسیب زده در زندگی و دارم تلاش میکنم که رفعشون کنم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🌹🌹🌹 24 اسفند 98
    سلااام سوده جونم من دوره جدایی رو بهمن ماه تهیه کردم یک بار خلاصه نویسی کردم تو دفترم بعد شروع کردم به عمقی گوش دادن و پیدا کردن طلسم‌ها و سایه‌هام و... خیلی از قفل‌هایی که تو بچگیم داشتم رو تونستم پیدا کنم که تو دوره‌های جذابیت، عزت‌نفس، اعتمادبه‌نفس و جزیره گنج و درسواره احترام به خود نتونسته بودم پیدا کنم تمرینای جدایی رو تقریبا انجام دادم، پارسال با آقایی تو رابطه بودم که با استفاده از دوره‌های قبلیتون تونسته بودم رهاش کنم و هرچی ازشون داشتم رو پاک کرده بودم فقط چندتا ویس و پیام تو سیو مسیج تلگرامم باقی مانده بود، به خیال خودم گذاشته بودم واسه روز مبادا که اگه روزی برگشت و گفت من این حرفارو نزدم، بتونم پیاماش رو بهش نشون بدم که خودمو بهش ثابت کنم. دیروز بعد از اینکه 20تا فایل جدایی رو گوش کردم به خودم گفتم تو چرااااا هنوز منتظری برگرده🤨🤨 چرا نمیخوایی قبول کنی که اون دیگه رفته و قراره ازدواج کنه، چرا هنوزم میخوایی خودتو بهش ثابت کنی، بعد تصمیم گرفتم همه چیز رو پاک کنم طوری که حتی یه پیام سلام هم دیگه ازش ندارم، همه چیز رو به خدا سپردم و گفتم اگر هم روزی اون اقا برگشت و نیاز بود از خودم دفاع کنم خدا خودش حمایتم میکنه، ذهن منطقیم بهم میگفت مگه جز این پیاما چیز دیگه‌ای هم هست اما یه چیزی از درون بهم میگفت خدا هست خیالت راحت، و پرونده اون آقا رو به کل بستم دیگه. امروز خییییلی حالم خوبه، با این دوره تونستم عاشق خودم بشم، حالا میفهمم عاشق خود بودن یعنی چی، دقیقا همون مدلی که اون آقا رو دوست داشتم، برام عزیز بود، حالم باهاش خوب بود، الان دقیقااا همون حس و حال رو به خودم دارم 😍😍😍 خییییییلی حس خوبیه، دوست دارم خودمو بغل کنم بوسش کنم☺️😁 این حال خوب رو اول از خدا بعد از شما و بعد از تلاش‌های خودم دارم امیدوارم این حال خوبم چندین برابرش به خودتون برگرده. شب و روز خوبی داشته باشین و امیدوارم شما و اعضای تیم زندگی سالم و تمام زندگی سالمی‌ها سالم سلامت باشن❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    😊 24 اسفند 98
    سلام خدمت شما و عرض خسته نباشید. من فهمیدم چرا همیشه در روابطم ترک میشدم و ارتباطم با هیچکدوم از خواستگارهام به ازدواج نمیرسید من در رابطه ای بودم که میخواستم نگهش دارم با اینکه میدونستم برای من مناسب نیست ولی ترکش نکردم چون ترس از دست دادن داشتم و در نهایت آدمی که میگفت من هیچوقت تو رو ترک نمیکنم خیلی ناگهانی من رو رها کرد من با دوره های قبلی خیلی روی خودم کار کردم، تونستم شرایطم رو مدیریت کنم ولی همچنان منتظر برگشت اون آدم بودم و لحظه شماری میکردم که بیاد، تصمیم گرفتم دوره از جدایی تا تعالی رو بگیرم و برای من خیلی عالی بود، ساعت ها باهاش اشک ریختم و الان دارم نوت برداری میکنم ، من کاملا دلیل طرد شدگی هام رو متوجه شدم من سال ها پیش هم در رابطه دیگه ای بودم که با وجود ابراز علاقه اون آقا من رو ترک کردند من از کودکی احساس میکردم توجهی که بهم میشه در حد نیازم نیست و با گوش دادن به این دوره متوجه شدم احساسات اون موقعم چه تاثیری روی روابطم داشت من حتی با وجودی که خواستگاران زیادی داشتم که موقعیت خوبی هم داشتند ولی هیچوقت شرایط ازدواجم جور نشد و تونستم بیست و پنج تا قفل و طلسم در رابطه با ازدواجم پیدا کنم حالا من به آرامش رسیدم و دیگه اصلا منتظر اون آقا نیستم چون فهمیدم اون رابطه بر اساس قفل و طلسم های من شکل گرفته بود و دیگه کامل پذیرفتم و خیلی خوشحالم و مطمئنم جهان آدم بسیار بهتری رو سر راهم قرار میده که لیاقت من رو داشته باشه. ممنون از تمامی زحمات شنا
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Koma 22 اسفند 98
    سلام سوده نازنینم دوره جدایی تا تعالی برای من فوق العاده عالی و کاربردی بود، من همه دوره ها رو تهیه کرده بودم، بار ها و بار ها گوش کردم، تغییرات خوب زیادی در زندگی من انجام شد اما اصل تغییرات وقتی شروع شد که من دوره جدایی تا تعالی رو تهیه کردم. اولش نمیخواستم این دوره رو بگیرم چون فکر میکردم مسئله جدایی من تموم شده ولی با این دوره تازه تونستم جداییم رو درک کنم من با آقایی در ارتباط بودم که بهشون علاقه و وابستگی بسیار شدیدی داشتم، ایشون وضع مالی فوق العاده خوبی داشتند و این وضع مالی ایشون باعث شده بود من مدام در برابرش احساس ضعف کنم، ایشون رو بت کرده بودم و میپرستیدم، خودم رو خیلی پایین میدیدم با این که خانواده ی من همه پزشک بودند و تحصیلات عالیه داشتند ولی من بازم خودم رو کافی نمیدیدم و این رابطه بعد از سه سال با خیانت ایشون تموم شد بعد از جدایی به من شوک عصبی شدیدی وارد شد که 11 ساعت به کما رفتم و بیهوشی کامل داشتم، بعد از مرخص شدن یک ماه با هیچکس صحبت نکردم، افسردگی شدید داشتم و دارو میخوردم ، قرص های افسردگی خیلی شدیدی میخوردم، از نظر مغزی دچار شوک عصبی شده بودم و مدام MRI میدادم و روی مغز من تاثیر گذاشته بود، مشکل قلبی پیدا کرده بودم و از هم پاشیده بودم و تا سه سال من با هیچکس وارد رابطه نشدم بعد از جداییم من زندگیم کاملا بی کیفیت شده بود، زندگیم رو کدر میدیدم، هیچ چیزی خوشحالم نمیکردم، هیچ علاقه و میلی به کسی نداشتم بعد از 3سال من با آقای دیگه وارد رابطه شدم که احساس میکردم واقعا عاشقش شدم و بهشون احساس عجیبی داشتم و ایشون خیلی شخصیت جذابی داشتند ولی چون من روی خودم کار نکرده بودم و مسائل درونی داشتم، رابطه ی ما بعد از 9 ماه از سمت ایشون به جدایی رسید و منو ترک کردند این بار هم من حجم عظیمی از ناراحتی داشتم، دو هفته تب میکردم، قرص میخوردم، شغلم رو ول کرده بودم و هر کاری کردم که ایشون برگرده ولی برنگشت، من اصلا آدمی شدم که هیچوقت واقعا نخندید، از چیزی لذت نبرد، خوشحال نبود با دوره های شما آشنا شدم خیلی اتفاقات برام افتاد تا اینکه رسیدم به دوره از جدایی تا تعالی، چون از دوره های قبلی نتیجه گرفته بودم این رو هم تهیه کردم، وقتی به فایل دوم رسیدم ساعت ها گریه میکردم و ریشه طرد شدگی هام رو توی کودکیم پیدا کردم و دیدم اتفاقات و تجربیات کودکیم چه تاثیراتی روی زندگی من گذاشته بود چون من اصلا حمابتی از سمت پدرم نداشتم با دوره جدایی احساس کردم بار سنگینی از دوش من برداشته شد، داشتم میفهمیدم چرا من در روابطم این تجربیات رو داشتم و بعد از چندسال تازه احساس امنیت میکنم، احساس میکنم زندگیم کیفیت داره، الان خوشحال هستم و حالم خیلی خوبه، هدفگذاری کردم برای آینده، انگار قفل اصلی زندگی من با این دوره باز شد و انقدر برای من این دوره موثر بود که یک سری پیشنهادات کاری جدید رو دارم بررسی میکنم و انگار بعد از 6 سال از خواب بیدار شدم و این برای من خیلی بزرگه و دوباره به حال خوبم برگشتم بعد از کار کردن روی خودم با دوره جدایی تا تعالی، منی که با وجود زیبایی و موقعیت های خوبی که دارم تا سن 31 سالگی خواستگار نداشتم ولی یک هفته بعد از دوره جدایی من یک خواستگار داشتم که این آقا از من خواستند با هم ازدواج کنیم و از ایران بریم و این برای من خیلی جالب بود. مرهون دوره خوب و زحمات بی دریغ شما هستم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    😇 21 اسفند 98
    سللم بانوی مهر و ماه. من سه سال پیش بعد از 18 سال از همسرم جدا شدم و بعد از جدایی واقعا حال خیلی بدی داشتم. یکسال بعد از جدایی با کانال شما آشنا شدم و کم کم شروع کردم به پیدا کردن خودم و خیلی دستاورد های زیادی در این مدت داشتم و تغییرات خیلی زیادی در من بوجود اومد. دیگه اصلا آدم عصبی قبلی نیستم، خیلی آروم شدم و در زندگیم آرامش دارم توی این مدتی که روی خودم کار میکردم، کامپلکس های زیادی در خودم پیدا کردم، ترس از تنهایی، ترس از دست دادن در من درونی شده بود (دوره عزت نفس و دوره جزیره گنج) بخاطر اینکه من در 21سالی که خارج از ایران زندگی میکنم تنها هستم، همیشه حتی در طول زندگی مشترکم هم احساس تنهایی داشتم، دور از خانواده بودم، هیچوقت کسی نبود که از من حمایت کنه. یکسال پیش من وارد رابطه ای شدم که رابطه ی خوبی هست ولی من در این رابطه خیلی تنش میدیدم و اون آقا بهم میگفت تو چرا همیشه دنبال موضوعی برای دعوا کردن هستی من خیلی کندوکاو کردم، دوباره فایل هارو گوش کردم، متوجه کامپلکسی که از ارتباط پدر و مادرم در کودکیم توی من شکل گرفته بود شدم و من اون الگو رو در همه ی روابطم مدام تکرار میکردم، از وقتی که این کامپلکس رو در خودم پیدا کردم به طور باورنکردنی انگار که آب روی آتش ریخته شد و اصلا دیگه اون مشکل برای من تموم شد و اون الگو در رابطه من تکرار نشد و من خیلی حالم بهتر شده بود من دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و این دوره مثل یک معجزه برای من بود و میگفتم کاش سه سال پیش که جدا شدم این دوره دست من بود و الان خیلی خوشحالم چون این پکیج در من غوغا کرد خیلی حال من رو خوب کرده من وقتی با این دوره با درون خودم مواجه شدم خیلی بهم ریختم، خیلی گریه کردم، در عمق وجودم کینه، لجبازی و کمبود محبت بسیاری رو دیدم و این دوره غوغایی درون من بوجود آورد و این دوبار که گوش کردم واقعا توی وجودم تغییرات خیلی اساسی احساس کردم من دارم خودم رو پیدا میکنم و با کمک آموزه ها آدم دیگه ای داره از من ساخته میشه انقدر جذابیتم زیاد شده در بین آدم ها که خیلی حالم رو خوب میکنه، آدم ها برخورد خیلی خوبی با من دارند و کاملا من رو متفاوت از بقیه میبینند، هر جایی میرم مثلا یک رستوران بهم میگن شما فقط بیا، تمام مشتری ها به کنار ولی ما میخوایم شما همیشه بیاین و هر وقت میرم، میز من یک میز مخصوص آماده میشه، در مورد همه ی جاهایی که میرم بسیار مخصوص با من رفتار میشه اصلا مثل دیگران نیست توی شغلم خیلی پیشرفت کردم، همسر سابقم همه چیزم رو از من گرفته بود و من دوباره از 0 شروع کردم در خارج از ایران و الان خداروشکر میکنم که همه چیزم رو به دست آوردم و برای این ثبات و آرامش خداروشکر میکنم یاد گرفتم خودم رو خیلی دوست داشته باشم، خدارو شکر میکنم بابت آرامش، خونه،ماشین، بچه هام و همه چیزم، به خودم محبت میکنم، خودم رو نوازش میکنم و من تازه دارم خودم رو میبینم با اینکه بخاطر کارم خیلی خسته میشم ولی حالم خیلی خوبه و روز به روز هم داره بهتر میشه. ممنون از شما بانو جانم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🙏 21 اسفند 98
    خانم هروی جان سلام و درود. وقتی دوره از جدایی تا تعالی رو شروع کردم و طرد شدگی هام رو دیدم، خیلی بهم فشار می اومد و برام سنگین بود و بیشتر از نود در صد چیز هایی که شما گفتین رو من داشتم. من با وجودی که ده سال پیش یک تجربه جدایی داشتم فهمیدم خیلی از چیزها رو ندیده بودم و نپذیرفته بودم. با دوره های جذابیت درونی و عزت نفس تا اعتماد به نفس خیلی بخشیدم چیزهای خیلی زیادی گرفتم ولی با این دوره اتفاق دیگه ای برای من افتاد. من احساس میکردم باید رابطه ای که الان دارم باید تموم کنم ولی با گوش دادن به دوره جدایی فهمیدم اشکال از من هست و این کار رو بار ها توی روابط مختلفم کرده بودم و دیگه تصمیمم نسبت به تموم کردن رابطه عوض شد نقطه عطف این دوره برای من جایی بود که درباره دوست داشتن خودمون صحبت کردید، با اینکه درباره این موضوع توی خیلی از فایل ها صحبت کرده بودید ولی توی این دوره، انگار یه تلنگری به من خورد و نشانه های زیادی رو از جهان گرفتم و میدیدم آدمهایی که حتی برخورد کوتاهی با من دارند از من به عنوان یک آدمِ خیلی دوست داشتنی یاد میکنند. من این رو پذیرفتم که من آدمی هستم که شایسته ی دوست داشته شدن هست و دوست داشتنی هست و انسانی هستم که پروردگار همجا بهم کمک میکنه و چیزی ازین بهتر و بالاتر نیست. من شب این روز پذیرفتم و فردا شبش نتیجه رو دیدم فردی که باهاش در رابطه هستم به مناسب روز ولنتاین و روز زن، به طور خیلی خاصی من رو سوپرایز کرد و کادوی بزرگی به من داد. من خودم ماشین دارم ولی ایشون یک ماشین شاسی بلند بهم کادو دادند که از ماشین خودش هم گرون تره ، به دلیل اینکه میخواستند راحتی بیشتری رو برای من فراهم بکنند و اینجوری نبود که ایشون آدم بسیار متمول و بی دغدغه ای باشند، بلکه این رو انتخاب کردند که به من این هدیه رو بدن و این خیلی برای من با ارزش بود. همچنان دارم با تمام دوره ها پیش میرم و میخوام بگم تغییراتی که در درون من از پارسال که شروع کردم تا الان بوجود اومده، اصلا قابل باور نیست، من یک آدم دیگه ای شدم و این رو همه ی اطرافیان به من میگن و توی رفتارشون میبینم توی کارم خیلی پیشرفت کردم، موقعیت کاری من خیلی بهتر شده ، من با همون سطح دانش هستم ولی موقعیت کاری من خیلی تغییر کرده روابطم با خانوادم، دوستام همه تحت تاثیر قرار گرفته. توی رابطه احساسیم، یک چیز های جدیدی رو دارم تجربه میکنم و اصلا تا حالا همچین حس و حالی رو نداشتم، قدرت حل مسائلم رو بدست آوردم. شما گفتید جایی که هیچ آشنایی وجود نداره، جهان حمایتش رو نشون میده و من این رو به چشم دیدم. من توی جایی قرار گرفتم که پایان ساعت اداری بود و من باید 3 تا کار اداری رو انجام میدادم، من شهر دیگه ای بودم، هیچ آشنایی نداشتم و به صورت کاملا معجزه آسایی همه کار های من انجام شد و مدیر آموزش دانشگاه مدارک من رو میبردند به اتاق های مختلف و مهر و امضا میگرفتند با اینکه این کار اصلا معمول نیست وارد چالش من جدید شدم و به سلامت جسم و روحم میپردازم. ممنون از زحماتتون و تیم خوبتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    😊 21 اسفند 98
    سلام و عرض ادب خدمت شما و همکارانتون. حالی که الان دارم هیچوقت توی زندگیم نداشتم، من دختر 42 ساله ای هستم که هیچوقت ازدواج نکردم و این مساله برای من مثل سرطان مزمنی شده بود که نه خوب میشد نه ولم میکرد. من هر کتاب ، فایل، روش ، هر کاری که شما فکرش رو بکنید انجام دادم تا بفهمم درد من چیه، همه شون مثل مسکن موقت بودند دوره جزیره گنج خیلی به دلم نشست و بعد دوره های دیگه رو تهیه کردم. بعد از گوش دادن به فایل ها از یک رابطه بی سر و ته هفت ساله که فقط و فقط ازسر بی ارزشی و عادت و ترس از تنهایی ادامه میدادم، جرات کردم بیام بیرون بعد از مدتی حالم بد شد و منتظر بودم که اون دوباره برگرده،من توی اون رابطه باج مالی، باج عاطفی میدادم و خدمت بی مزد میکردم در رابطه. انتظار برای اومدنش جونم رو داشت میخورد و اذیت میشدم و کلافه بودم با اینکه میدونستم اون رابطه اشتباهه ولی میخواستم برگردم دوره از جدایی تا تعالی رو به خودم هدیه دادم و به نظرم همه ی دوره ها یک طرف، این دوره یک طرف. انقدر قشنگ به جون من نشست و شده مرهم جانم با اینکه هنوز همش رو گوش نکردم من صبحت های شما رو در طول زندگیم واقعا احساس کرده بودم، احساس بی پناهی، بی ارزشی، به درد نخور بودن داشتم و با این حس میرفتم توی رابطه ها، هر دفعه همه کار میکردم جانی، مالی، زمانی، خدمتی و نه تنها هیچی به دست نمیاوردم بلکه با دست خالی تر بیرون میومدم من فقط یک تماشاچی بودم توی زندگیم و کاری برای خودم نمیکردم و فقط میخواستم یک نفر بیاد دست من رو بگیره نجاتم بده حمایتم کنه و با جس ناکامی ، شکست ، نا امیدی میومدم بیرون و فکر میکردم حتما بد هستم که نمیتونم رابطه خوبی داشته باشم ولی بقیه روابط خوبی دارند من یک عمر خودم رو رد میکردم و آدمهایی رو انتخابی میکردم که میومدن تا بهم درس بدن اما امروز انتخاب اول و آخرم خودم هستم و تغییرات خیلی بزرگی توی من داره اتفاق میوفته و حس تازگی دارم، انگار تازه دارم زندگی رو میفهمم حالا فهمیدم هر چیزی که تو زندگیم نمیشه ریشه ش توی خودمه، من یک عمر فکر میکردم بخت من بسته هست، من بد هستم، من ناقص هستم، من کمم که نمیتونستم رابطه موفقی داشته باشم و حالا من با درونم ارتباط برقرار کردم. ممنون از شما و همکارانتون.
    پاسخ
    -0
    انصراف
    فاطمه 11 فروردين 99
    دوست عزیزم برات ارزوی بهترین هارو دارم...
    -0

    🌹 20 اسفند 98
    سلام سوده عزیز و دوستداشتنی خیلی ممنونم که با دوره های کامل و جامعت باعث شدی من خودمو پیدا کنم❤️💋دوره جدایی تا تعالی کاری با من کرد که بعد از یکسال و نیم جدایی ارامش کامل نداشتم و وابسته بودم. اولش خیلی مقاومت داشتم ناراحت میشدم یاد اتفاقات گذشته می افتادم ‌کلی گریه کردم، اما این دوره عالی باعث شد با کودک درونم ارتباط بگیرم و به میزان زیادی به ارامش برسم و میزان وابستگیم میتونم بگم از بین رفت و این موضوع حتی روی خواب‌های شبانم هم تاثیر گذاشته.ازت خیلی ممنونم خیلی دوستت دارم عزیزم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    % 20 اسفند 98
    سلام خانم هروی من هیچ وقت رابطه خوبی رو تجربه نکرده بودم،اتفاقات بد زندگی من، زندگی بدی رو برام‌رقم زده بود، ولی الان زندگی من متحول شد، من دوره جذابیت درونی، عزت نفس تا اعتماد به نفس، جزیره گنج، از جدایی تا تعالی، درسواره احترام به خود و قانون استغنا رو تهیه کردم و هر روز هم فایل های کانال رو گوش میدم ، من از بچگی زندگی پر از تنش و چالشی داشتم، دعواهای پدرومادرم، کتک هایی که میخوردم، احساس طرد شدگی که پیدا کردم از جانب پدر، مادر، خواهرم ، پدر من در زندان بود و محبتی از جانب پدرم نمیدیدم و این کمبود رو حس میکردم، من هم من پا به پای مادرم کار میکردم برای زندگیمون و یادمه پدرم همیشه دوست داشت من پسر باشم ، من در سن کودک مورد تعرض جنسی قرار گرفتم و این خیلی روحیه ی من رو حساس کرد، پدرم هیچوقت به مادرم پول نمیداد و همیشه دعوا داشتیم سر پول، من از خونه فراری بودم و از خانوادم متنفر بودم، دائم جلب توجه میکردم، تشنه ی توجه بودم، خودم رو به غش میزدم توجه بگیرم، مادرم به پدرم شک داشت، گوشی و ماشینش رو دائم شک میکردم و این شکاک بودن در من درونی شد و تو وجودم رخنه کردم، چون محبتی از پدر و مادرم نمیدیدم، اینها در من عقده شد، حس میکردم من چقدر بی ارزشم، عزت نفس من به شدت پایین بود جوری که من فکر میکردم تنها چیزی که من برای عرضه دارم جسمم هست، چون من تشنه ی محبت بودم وارد روابطی میشدم که بهم توجه شه با اینکه ازم سو استفاده جنسی میشد، بالاخره من از خواستگار هایی که برام می اومد یکی رو قبول کردم و عقد کردم ولی بعد از عقد متوجه شدم به من خیانت میکنه، گوشی و ماشینش رو میگشتم(کارهایی که مادرم میکردم منم میکردم) و بالاخره تونستم ازش جدا بشم و این دوباره مهری شد به طرد شدگی و به بی ارزشی من، این شخص من رو بی ارزش میکرد، من توی هر رابطه ای که میرفتم تنها چیزی که برای عرضه داشتم جسمم بود و آسیب میدیدم از نظر روحی و جسمی و فقط من رو برای جسمم میخواستن و توی تمام روابطم شکست میخوردم، اذیت میشدم ، بی ارزش میشدم، من سرکار میرفتم، تمام هزینه های خودم رو میدادم، برای خونه هزینه میکردم و بعد از مدتی تصمیم به مهاجرت گرفتم، من هیچوقت نمیدونستم زندگی یعنی چی، هدف یعنی چی، دنیا یعنی چی، خدا یعنی چی، اینجا هم رابطه های خیلی زیاد کوتاه مدتی داشتم، انقدر خودم رو بی ارزش کرده بودم که هر کسی که می اومد باهاش وارد رابطه میشدم، حتی انقدر بی عزت نفس شده بودم که به یکی از دوستای خودم خیانت کردم، توی روابطم بهم میگفتن داری خستم میکنی، چقدر اذیت میکنی چقدر گیر میدی و من ترکشون میکردم، تا اینکه یک روز به خودم اومدم و گفتم بسه دیگه چقدر میخوای خودت رو بی ارزش کنی، با کانال شما آشنا شدم و دوره ها رو تهیه کردم، وقتی دوره جذابیت درونی رو گوش میکردم گفتم خدایا من با خودم چه کردم، انقدر رابطه من با جهان خوب و عمیق شده بود که احساس میکردم آرامش ابدی گرفتم، بیشتر و بیشتر روی خودم کار کردم، دنبال طرح الهی خودم بودم، خیلی اتفاقی بهم پیشنهاد کاری شد که با اینکه هزینه ی زیادی برام داشت ولی یکی از دوستانم هزینه رو بهم داد و تونستم مدرک رو بگیرم و الانم دارم بدون هزینه آموزش میبینم، برای من خیلی خوب پول میاد، شما به من یاد دادین با جهان ارتباط برقرار کنم و این جهان جای امنی هست و من خیلی خوب دارم از سمت جهان و خدای خودم حمایت میشم، وارد چالش چهار ماهه و چالش من جدید شدم، بیماری که داشتم رفع شد، من الکل رو ترک کردم، به تغذیه خودم دارم میرسم، خیلی اتفاقی با آقایی آشنا شدم که این شخص به شدت به من علاقه مند شد، بهم میگفت وای من چقدر بتو علاقه مندم، تو چقدر انرژی خوب بمن میدی، خیلی جالبه که این شخص هم به لحاظ عاطفی هم مالی برای من خیلی کمک بوده توجه هایی به من میکنه که تا حالا نداشتم از جانب هیچکس، هر چیزی رو که میخوام برام فوری تهیه میکنه و میگه مطمئنم رابطم با تو فوق العاده میشه و همه شرایط خوبی که توی ایران داره ، داره واگذار میکنه که بیاد پیش من، زندگی جدیدی رو شروع کنیم و میگه برای من خیلی با ارزش و خاص و دوست داشتنی هستی، دوره از جدایی تا تعالی داره خیلی بهم کمک میکنه، من هدفم رو پیدا کردم، راهم رو پیدا کردم، احساس میکنم با این شخص میتونم رابطه ی که میخوام داشته باشم، کلی از طلسم ها و سایه هام رو پیدا کردم، دوره ها رو برای مادرم هم تهیه کردم و داریم همدیگرو کمک میکنم در راستای شناخت خودمون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    T 20 اسفند 98
    سلام ردزتون بخیر. من یک بار دوره از جدایی تا تعالی رو گوش دادم،چنان آرامشی به وجود من تزریق شد. وقتیکه خیلی چیز ها رو فهمیدم، تونستم پدر و مادرم رو هم ببخشم چون من واقعا توی خونه مون نادیده میگرفته میشدم من خشمی از گذشته در وجودم بود که با کمک دوره های قبلی و دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس پیدا شون کرده بودم ولی باز هم یک خلا ای رو حس میکردم ولی الان کاملا متوجه شدم که چرا واقعا من توی رابطه هام انقدر زود خودم رو کنار میکشیدم و رابطه به جدایی میرسید با دوره جزیره گنج فکوسم رو روی یک ازدواج خوب گذاشتم در رابطه ای بودم که خیلی به اون آدم چسبیده بودم و با دوره جدایی تا تعالی فهمیدم که من میخواستم با اون آدمی خلا ای که پدرم در زندگیم داشت پر کنم و فهمیدم خودم رو در اون رابطه کوچک کردم و منی که وقتی که جدا شدم دو سه روز واقعا حالم بد بود و حتی توی خیابون اشک میریختم ، الان بعد از دوره جدایی بدون احساس وابستگی و ناراحتی از اون رابطه جدا شدم و حالا حالم خیلی خوبه خیلی برام جالبه توی این مدتی که روی خودم کار کردم تا الان 4 خواستگار با موقعیت خیلی خوب و خیلی بهتر از اون آقا تماس گرفتند و یکیشون خیلی با من متناسب هست و ایشون هم هدفشون برای ازدواج جدی هست من دیگه منتظر برگشتن آدم قبلی زندگیم نیستم و به خودم گفتم که دیگه اون رابطه تموم شد من واقعا به جهان اعتماد کردم و دقیقا وقتی که همه چیز رو رها کردم این اتفاق افتاد و جالبه چون من یکسالی که با اون آقا بودم اصلا قضیه ی جدی ای برای ازدواج من پیش نمی اومد ولی الان انگار یهو من از یه بندی آزاد شدم که این افراد به زندگیم اومدند توی چالش من جدید هم شرکت کردم و به پوست و مو و دندون و اضافه وزنم پرداختم رفتم سراغ آموزش شغلی که خیلی بهش علاقه داشتم و آدم هایی برای رسیدن به این هدفم کمکم میکنند که بی نهایت برام جالبه. یه دنیا ازتون ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    🌹🍀🌷🌸 19 اسفند 98
    سلام خانم هروی این دستاورد من هست از دوره جدایی تا تعالی ، من یک سال و نیم پیش با کانال شما شنا شدم و دوره های عزت نفس تا اعتماد به نفس ، جذابیت درونی، جزیره گنج و از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم ، من 38 سالمه و دندان پزشکم، پدرم هم جراح موفقی بودند، خواهر و برادرم هم پزشک هستند ولی ما همیشه مشاجرات خانوادگی داشتیم ، من ازدواج کردم و همسرم هم دندانپزشک بودند، بعد از 10 سال با داشتن دو بچه، متوجه خیانت همسرم شدم و جدا شدیم و ایشون با منشی شون ازدواج کردند. با دوره از جدایی تا تعالی متوجه شدم که من اکثر مشکلات طرد شدگی رو داشتم. بعد از جدایی هم 2 رابطه داشتم که ناموفق بودند  ،با گوش دادن به دوره متوجه شدم نباید برای حالاتی که تجربه میکنم، خودخوری کنم و خودم رو سرزنش کنم و تونستم این حال رو پذیرش کنم . حالا احساس میکنم بخش زیادی از بارم کم شده، حالم خیلی خیلی بهتر شده، حس میکنم شادترم، لبخند میزنم، صحبت میکنم و سرکارم خیلی حال بهتری دارم. مدیون شما هستم و سپاسگذار
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Only god 19 اسفند 98
    سلام خانم هروی من با وجود تمام شایستگی هایی که داشتم نمیتونستم ارتباط خوبی داشته باشم، من بعد از، از دست دادن رابطه های عاطفی متعدد و ضربه های روحی خیلی بد ، بیشتر از یکسال در یک رابطه نصفه نیمه بودم. اوایل برای جلب توجه این آقا و برگردوندنش به زندگیم دوره ها رو تهیه کردم و خیلی روی خودم کار کردم. جذابیت درونی باعث شد در شغلم تغییراتی بوجود بیاد و بتونم مستقل بشم و خیلی نتایج خوبی برام داشت، قبل از کار کردن روی خودم، همیشه وقتی خواستگار برام میومد، با وجود اینکه من از نظر تحصیلات، خانواده، سطح اجتماعی و زیبایی ظاهری مورد تایید دیگران بودم اما خواستگارام تمایلی به ادامه ارتباط با من نداشتند اما از وقتی دوره هارو تهیه کردم خواستگارایی به زندگیم اومدند که حتی بعد از چندوقت برمیگشتند و خواهش میکردند که یه فرصت دیگه بهشون بدم ولی من منتظر اون اقا بودم که بخاطرش دوره هارو تهیه کردم، تا اینکه دوره از جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و شروع کردم به گوش دادن. من وسط صحبت های شما گریه میکردم و به گذشته خودم میرفتم و مسائلی که در بچگی داشتم برام روشن شد و انگار من رو تسکین داد چون باعث شده بود من احساس کنم آدم دوست داشتنی ای نیستم، من با فروریختنی که توی دوره جدایی تا تعالی توضیح دادین فهمیدم عزت نفس من توی اولین رابطه ای که دچار شکست شدم فروریخته و من بعد از اون جدایی هنوز نتونسته بودم خودم رو بسازم و انگار میخواستم روی خرابه بنا بسازم اما فرو میریخت و خیلی تجربه های بدی برام بوجود اورده بود و با وجود تمام شایستگی هایی که دارم نمیتونستم رابطه ی خوبی داشته باشم، من با این دوره یاد گرفتم که چطور باید از خودم حمایت کنم و واقعا با همه وجودم فهمیدم که من بند نافم رو نباید به کسی وصل کنم و باید بتونم متکی به خودم باشم تا اینطور با رفتن کسی فرو نریزم، الان تونستم از وابستگی که دو سال درگیرش بودم رها بشم و برای بهتر شدنم تلاش کنم. و از این بابت خیلی ازتون ممنونم 
    پاسخ
    -0
    انصراف

    14 اسفند 98
    سلام خانم هروی عزیز ممنونم بابت دوره جدیدی که گذاشتین.من همه دوره ها و درسواره ها رو تهیه کرده بودم هر کدوم یه جوری بهم کمک کردن.و این دوره مهمترین مشکل من که طرد شدگی است رو بهم متذکر شد و من اصلا بهش آگاه نبود من متاهل هستم و زندگی خوبی دارم اما به خاطر درونی کردن خیلی چیزهای اشتباه هیچ وقت از محبتهای همسرم سیر نمیشم و همیشه میگم تو واسه من کم میذاری و از این حرفا.دوباره شروع کردم همراه این دوره ،بقیه دوره ها رو هم از ابتدا گوش کنم و تمرین میکنم..که ان شالله با یه من جدید و کامل وارد سال جدید بشم.ممنونم🙏🙏
    پاسخ
    -1
    انصراف

    baran 13 اسفند 98
    سلام خانم هروی عزیزم، من دوره از جدایی تا تعالی رو گرفتم، به نظر من شما یه پیامبرید که بهمون درس خودشناسی و خداشناسی میدین، من عمیق روانم رو جستجو کردم و همه طرد شدگی ها و ترک شدگی های بچگیم رو پیدا کردم واااای چه زخم هایی من داشتم و چه توقعی داشتم با وجود این زخم ها بتونم زندگی سالمی داشته باشم، من یک پسر فوق العاده ای دارم که 9 سالشه، یه کار خیلی قشنگ که کردم و برای همین بهتون پیام دادم اینه که سعی کردم رفتارهایی که احیانا پسرم اونو به عنوان طرد شدگی یا بی ارزشی برداشت کرده از من یادداشت کنم که بتونم آروم آروم این حس ها رو قطعا پسر منم گرفته که بارها از این عنوان ازش یاد کرده رو در ذهنش حل کنم و کمک کنم اونم زندگی سالمی انشااله داشته باشه..
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Parisa 13 اسفند 98
    سلام خانم هروی عزیزم من نزدیک ۳ ساله با دوره جذابیت درون دوره اعتماد بنفس و جزیره گنج با شما همراهم با کلی دستاورد عالی.یادمه یه مشکلی داشتم که همون ماه اول که دوره ها رو خریدم ویس دادم ازتون پرسیدم و شما جواب منو دادید پرسیده بودم من با وجود اینکه ادم مهربون‌و ارومی هستم چرا تو هر جمعی میرم همه از من دوری میکنن و تمام اعضای خانواده من حتی مادرمم از بچگی اینو ‌به من میگفت که تو مدرسه همیشه تنها بودم شما به من گفتید برو تو روانت بگرد پیدا کن ریشه اش چیه که تو کل خانواده یکیه وگرنه یکی شاید اخلاق خوب نداشته باشه ولی خب تو جمع همه دورش جمع میشن..من همراه دوره ها به مدت ۳ سال و از بچگی دنبال این مسئله بودم اما پیدا نمیشد تا اینکه دوره از جدایی تا تعالی شما اومد.. اول گفتم شاید این دوره برای کساییه که الان جدا شدن خب من که زندگیم خوبه...ولی یه حس قوی بهم گفت این دوره رو بخر شاید یه جمله اش به دردت خورد ۱۵ بهمن خریدم خانم هروی من به فایل ۲ رسیدم دیدم ۹۰ درصد اون طرد شدگیا رو تو بچگی داشتم و حتی طلسم اون سوالم پیدا شد .انگار اون فایل برای من ضبط شده بود طبق زندگی من..انقدر اشک ریختم یاد بچگیام افتادم ودر کنارش خوشحال و سبک شدم از پیدا کردن طلسم هام.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    حديث 11 اسفند 98
    سلام خانم هروي عزيز،من بيشتر از يكسال هست كه همراهتونم، كلي دستاورد دارم كه سر فرصت براتون ميفرستم، دوره ي جدايي تا تعالي منو يك بار ديگه برد به اون تردشدگي ١ سال پيش همه ي اون خصوصياتي كه ميگفتيد دقيقا همون حس و حال هايي بود كه داشتم،هم اشكم رو دراورد هم منو به فكر فرو برد، تو اين مدت خيلي تنهايي كشيدم خيلي چيزا ديدم كه باعث شد خرد شم ولي هر دفعه باز وايميستادم بدون هيچ كمكي.هر افتادني مثل يك تلنگري بود بهم كه ببين يه چيزي درون تو ميلنگه..ولي هيچ لذتي بالاتر از اين نيست كه دوباره با تن زخمي بلند شي و با قدرت ادامه بدي وقتي بدوني هيچكس جز خودت و خدا نبودين... مرسي ازتون مرسي از آگاهي كه ميديد تا خودمونو بهتر بشناسيم سايه اتون پايدار
    پاسخ
    -0
    انصراف

    t 29 بهمن 98
    سلام خانم هروی عزیز...من یه جدایی خیلی بد تجربه کردم و الان با گوش دادن فایل جدایی تا تعالی تون حالم خیلی بهتر شده بود.... واقعا این دوره جدایی تا تعالی عالی هست و حتی بنظرم کسانی که جدایی هم تجربه نکردن بهتره گوش کنند. من شخصا اگه زودتر این دوره آمده بود و گوش میدادم خیلی از مسائل رو می فهمیدم و جلوگیری میکردم. من نزدیکه دو ماه که دوره جذابیت درونی تون رو گرفتم و این دوره هم به محض این که آماده شد گرفتم و الان تا آخر گوش دادم. خیلی از ریشه های ترس از جداییم رو شناختم. با کودک درونم ارتباط بهتری بر قرار کردم و اوضاع روحیم به معنای واقعی خیلی خیلی بهتر شده. ولی دیروز اتفاقی افتاد که واقعا بهم ریختم.مجبور شدم جایی برم که قدیم، تمام مدت با اون شحص اونجا بودم و فکر میکردم که من خوب دیگه خیلی قوی هستم و اوکی خواهم بود. ولی نمیدونین چه حالی شدم....هی میگفتم....نکنه دوباره الان باهاش رو به رو بشم....اگه دیدمش چی کار کنم؟....ته دلم هم دوست داشتم ببینمش هم میگفتم نمیخوام ببینمش...خلاصه بعد از یک ماه و نیم کار کردن کم آوردم....دوباره الان حس میکنم که من خیلی بی ارزشم....من اصلا لیاقت ندارم....اون هیچ وقت بر نمیگرده و.....من همه اینارو تا حدی حل کرده بودم....یه راهنمایی به من بکنید لطفا...حتی یه حرفه خیلی کوچیک...چون من مجبورم که باز چند بار دیگه بخاطر کارم اونجا برم و واقعا دوست ندارم حال دیروزم رو دوباره تجربه کنم....می دونم...ارتباطم کامل با منبع وصل نشده ولی یه راهنمایی میخوام که در کناره این تلاشهام و کار کردنهام با این موضوع چه کار کنم؟ چون در دو هفته آینده هم باید اونجا برم....میدونم که باید روبرو بشم باهاش چون باید با ترسهام روبرو شم ولی دیروز واقعا خیلی سخت و آزاردهنده بود
    پاسخ
    -0
    انصراف

    زاهده 27 بهمن 98
    سلام ، و خسته نباشید خدمت شما من همه ی دوره های شما رو تهیه کردم دوره جذابیت درونی برام خیلی خوب بود و ارومم کرد چون منم دوسالی بود که عقد کرده بودم اما بخاطر بی اعتماد بودن همسرم ایشون اقدامی نمیکردن برای رفتن سر خونه زندگی و این اواخر رابطه سرد و سراسر تحقیر و بی احترامی شده بود از طرف ایشون و خانواده ش تا اینکه با تهیه دوره ها اون اقتداری رو که باید برای بیرون اومدن از رابطه پیدا کردم و اذر ماه از ایشون جدا شدم ، با اینکه قبلا جدایی بسیار برام سخت بود و همون اوایل هم یکبار دیگه به بدترین شکل ممکن از طرف ایشون رابطه به جدایی کشیده شد اما من چون اقتدار نداشتم و میخاستم هرطور شده ایشون رو برگردونم و همینکارم کردم هرنوع تحقیر و بی احترامی رو تحمل میکردم اما الان طوری اومدم بیرون که خودمم باورم نمیشه درست یک هفته قبل ماه عسل همه چیز و بهم زدم و با اینکه بسیار بهم بد کرده بود مهریه ام رو بخشیدم و بدون کوچکترین حرفی یا بی احترامی جدا شدم( یاد اون قسمت جزیره گنج که گفتین هرموقع خواستین انتقام بگیرین به این فکر کنید که به مرگتون نزدیک هستید ) ، بعد از جدایی فکرش و نمیکردم که حتی قطره ای اشک هم نریزم ولی اینطور شد ، مشکلی که الان دارم اینه که دوره جدایی تا تعالی رو تهیه کردم اما نمیتونم با اون اشتیاقی که دوره ای قبلی رو گوش میکردم این دوره رو‌گوش بدم و یک اضطراب درونی رو تجربه میکنم با این دوره حالم بد میشه بخصوص با موسیقی متن این دوره نمیدونم دلیلش چیه لطفا کمکم کنید
    پاسخ
    -0
    انصراف
    Sweetheart 12 اسفند 98
    من هم همینطور بودم عزیزم کلی گریه کردم باهاش و دور اولی که گوش کردم حالم بشدت بد میشد و می ترسم برای بار دوم گوش کنم اما دفعه دوم که گوش کردم دیدم چقدر مفیده و شروع کردم به یادداشت کردن و دیگه ازون گریه ها خبری نبود این دوره بسیار مفید بود برای من
    -0
    Hedie 3 اسفند 98
    سلام عزیزم..مطمعنا قدم در راه خیر گذاشتی چون با منطق خودت تصمیم گرفتی و اینکه اینو بدون منم گاهی اینجوری میشم و فک میکنم شاید بخاطر حس ترس هایی ک داریم و حالا داریم دونه دونه پیداش میکنیم و عمیق میشیم و درون ما میخاد چیزی ب ما بگه ک باید واضحتر بشنویم و شاید گرفتن ارتباط بیشتر باخدا ارامش و اضطراب کمتری رو بیاره و میتونه راهکار عالی باشه
    -0
    سارا 1 اسفند 98
    منم هميطور دوست عزيز احتمالا اين نگرانيت واسه اينه كه داري با مسائل درونيت ارتباط ميگيري
    -0

    مژگان 22 بهمن 98
    کل دوره ها را تهیه کردم و در حال کار کردن روی خودم هستم و چون در استانه جدایی هستم فکر می کنم به این دوره نیازمندم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    نیلوفر 20 بهمن 98
    فایل 15 انگار با من دارین حرف میزنین.. این که همش من خودم رو مقصر میدونم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    NooR 20 بهمن 98
    سلام خانم هروی عزیزم ممنون که تو‌این سفر زندگی سر راه من قرار گرفتین ،و تبدیل به بهترین دوستم شدین.من پدرم راناگهانی از دست داده بودم وبعد از اون نامزدم فقط با یک پیام بصورت ناگهانی ترکم کرد. با اینکه خودم دکترای روانشناسی دارم ،و هیچ وقت فکر نمیکردم این روزهارا تجربه کنم.ولی سفر خودآگاهی متفا‌وت هست .من خودم را ۴ سال تبعید کردم به سرزمین بی ارزشی و سرزنش برای کسی که که درغیاب من داشت بهترین روزهای زندگی اش را میگذراند.من تمام دوره هاتون را تهیه کردم و بیشترین کمکی که به من شد دردوره جدایی تا تعالی هست.شاید دستاورد بیرونی واضحی نداشته باشم ولی همین که الان می دانم پشت پرده زندگی اتفاقاتی داره میو فته تا من وارد یک مسیر بهتر بشم و قوی تر بشم بهم امید میده.قبلافکر میکردم من خیلی اعتماد به نفس دارم ولی الان میفهمم که کودک دورنم که در کودکی مورد تجاوز و ترسیدن ها مکرر قرار گرفته و من کاملا فراموشش کرده بودم نیاز به توجه من داره و تنها کسی که میتونه بهش کمک کنه منم نه هیچ کس دیگه. ممنونم که همسفر خوبی هستین و میخوام که از تبعیدم با همراهی شما بیرون بیام و دستاوردهای عالی هم داشته باشم.انشاالله براتون یک روزی از ازدواج عالیم و بچه دارشدنم به عنوان بهترین دستاوردم میگم .دوستتون دارم.
    پاسخ
    -3
    انصراف

    الهام 19 بهمن 98
    سلام وقتتون بخیر. تجربه خودم از جدایی رو حضورتون ارسال می کنم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    M 19 بهمن 98
    سلام خانوم هروی عزیزم! من الان مدت کوتاهی هستش که دوره ی جدایی رو تهیه کردم.. ویس شماره ۵ این دوره بی نهایت عالی بود.. به طوری که آن چنان من رو به خودم آورد که منی که پس از اینکه یک سال بود نمیتونستم اون رابطه رو با وجود اینکه تموم شده بود رها کنم، و هنوز به اون آدم چند وقت یک بار پیام میدادم و میدیدمش و باج های فراوان احساسی عاطفی میدادم، دیگه رهاش کردم! تا جایی که اون آدمه خودش به من پیام داد و من جوابش رو ندادم! حالا که تونستم این اقتدار رو در خودم ایجاد کنم و ازش بگذرم واقعا احساس رهایی و شادی دارم! شاید دستاورد من مثل خیلی از بچه های زندگی سالم عالی و خوب نباشه اما هرکسی اندازه خودش دستاورد داره و من این رو یک قدم خیلی خیلی بزرگ برای خودم حس میکنم! مطمئنم که در آینده میتونم دستاورد های بزرگ تر و بهتری برای شما ارسال کنم.. این تازه اولشه☺️❤️ #دستاورد
    پاسخ
    -2
    انصراف

    Saideh 19 بهمن 98
    سلام الان که این متن رو مینویسم حال دلم خیلی خوبه با کسی که تو رابطه بودم اومدم بیرون با حال خیلی خوب. برعکس قبل که حالم بد میشد و اعصابم خراب میشد ایندفعه با این که تموم کننده من نبودم ایشون هم رابطه رو تموم کرد ، هم از کار اخراجم کرد ولی اصلا اذیت نشدم چون من زمانی که در رابطه بودم پکیج ها رو تهیه کرده بودم وداشتم روی خودم کار میردم و مطمئن هستم مدارم تغییر کرده بود بعد از اون جریان من با خودم عهد بستم که یک من جدید میسازم و بیشتر از قبل روی خودم کار کردم الان یک جای خوب با اصرار مدیر اینجا شروع به کار کردم و خیلی از کار و زندگیم راضی هستم الان تو چالش 4 ماهه هستم و خیلی آدمای اطرافم به من احترام میزارن و توجه میکنن من تمام فکوسم رو برای هدفهام گذاشتم وبا قدرت به جلو میرم از شما ممنونم که راهنمای زندگیم بودید #دستاورد
    پاسخ
    -1
    انصراف

    17 بهمن 98
    سوده ی عزیز این خیلی فوق العادست که من هر بار که سوالی که دارم به فاصله ی کوتاهی جوابش رو توی پست ها و فایل هاتون پیدا میکنم. بار ها و بار ها دوره هارو گوش دادم و هر دفعه واقعا یک نکته ی جدیدی ازشون میگیرم . انقدر جذابیت درونی رو گوش دادم که حس میکنم حفظ شد و حالا با گوش دادن به دوره ی از جدایی تا تعالی حس میکنم مشخصه که چقدر برای این دوره تحقیق شده و شما ماحصل اون تلاش هارو دونه دونه به ما میگین و انگار که پله پله دست مارو میگیرین میبرین بالا❤️😍
    پاسخ
    -2
    انصراف

    17 بهمن 98
    دوره ی جدایی تا تعالی خیلی فوق العاده بود. من با اینکه ساعت ها روی دوره های قبلی کار کرده بودم ولی همش فکر میکردم هنوز اشکالی درون من هست; الان توی این دوره فهمیدم مشکل من چیه و چرا هنوز میخوام اون برگرده و برای من این دوره خیلی عالی هست
    پاسخ
    -0
    انصراف

    17 بهمن 98
    خانم هروی عزیزم خیلی خوشحالم که تونستم بلاخره ریشه های ترک شدن هام و جدایی هام رو پیدا کنم و واقعا با دوره از جدایی تا تعالی بغض کردم و دیدم دقیقا نشونه های درون من رو میگفتید. از شما ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    17 بهمن 98
    باسلام . من با دوره جدایی تا تعالی تونستم ریشه طردشدگی هام رو پیدا کنم و آرام بشم و ارتباط برقرار کردن با کودک درون و تمرینات من رو خیلی سبک کرد از شما ممنونم
    پاسخ
    -3
    انصراف

    پرستو 17 بهمن 98
    سلام خانم‌سوده هروی عزیز و دوست داشتنی.سوالی که من دارم اینه که چطور اون شخص رو از ذهن و قلبمون بیرون کنیم.چطور رهاش کنیم.با توجه به اینکه اون شخص همکاره منه و جلوی چشم من.واقعا خیلی دارم سعی میکنم ولی هنوز موفق نشدم.
    پاسخ
    -4
    انصراف

    مريم 16 بهمن 98
    اين دوره واقعا واقعا واقعا فوق العاده ايت، انگار يه جاهايي كاملا خودمو ميديدم ، با فايل ١٢ كلي گريه كردم .. خسته نباشيد
    پاسخ
    -1
    انصراف

    زهره 15 بهمن 98
    سلام خانم هروی عزیز: نمیدونم هنوز فرصت هست که تجربیات خودمون رو از جدایی بگیم و سوالات رو مطرح کنیم یا نه . با این حال جسارت کردم و تجربه خودم رو از ترد شدگی و مشکل اساسی که با این موضوع دارم رو مطرح کردم . امیدوارم که اول قانون شکنی نکرده باشم و دوم اینکه امیدوارم این دفعه حداقل برای مشکلم یه راه حل درست پیدا کنم . من اولین جدایی و ریشه تمام مراحل سخت زندگیم رو از قبل میدونستم . انقدر این مسئله واضح بود که انکارش غیر ممکنه و میدونم هر آنچه این وقایع تلخ به ما تحمیل کرده آسیب های اساسی و جدی به روح و روان ما وارد کرده که باید حل بشه و از آسیب‌های جدید جلوگیری کنم . اما...
    پاسخ
    -0
    انصراف

    نیلوفر 15 بهمن 98
    با فایل 12 گریه هاااا کردم خانم هروی، خیلی جاها یاد خوددم میفتادم و برای خودم گریه میکردم
    پاسخ
    -3
    انصراف

    niloofar 14 بهمن 98
    سلام ، خانم هروی من خیلی همیشه ترس از تنها موندن داشتم ، ولی من تقریبا همیشه تنها بودم ، و کلا طلسم شدم انگار ، چون کم پیش میاد کسی سمتم بیاد وقتی ام کسی میاد خیلی پایین تر از خودمه ، نمیدونم این دوره به من کمک میکنه ؟ متوجه شدم تو ناخوادگاه از ازدواج میترسم ، از اجبار، و اینا برام طلسم درست کردن ، من بقیه دوره هاتونو تهیه کردم و نمیدونم این دوره برای من مفید هست یا نه که بتونم طلسم هامو باز کنم باهاش دوستان کسی میتونه منو راهنمایی کنه؟
    پاسخ
    -0
    انصراف

    زهره قرباني 13 بهمن 98
    سلام من اين فايل صوتي را در ادامه صحبت خانم هروي در مورد اين ك كساني ك فايل جدايي را تو زمان تعيين شده خريداري كنند ميتونن از دو ويژگي تخفيف و مطرح كردن سوالشون استفاده كنند ، فرستادم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Nafise 11 بهمن 98
    من دوره جدایی تا تعالی رو گرفتم و دارم همزمان با شما پیش میام. یه چند وقتی خیلی حالم بود و بخاطر کودکیم تضاد وحشتناکی با مادرم پیدا کردم بخاطر کارایی که باهام کرده بود ولی از وقتی که تمرین کودک درون رو گفتین و من چندباری باهاش ارتباط گرفتم، دیدم کودک درون من بسیار ضعیف و نحیف هست و ترسیده و بسیار نیاز به محبت داره و دوست داره در آغوش گرفته بشه و بهش توجه بهش ، از وقتی که این تمرینات رو انجام دادم یه آرامش خیلی خوبی گرفتم و واقعا حالا خیلی اروم شدم اون حالا وحشتناکی که داشتم بهتر شد 😍❤️❤️❤️❤️ازتون واقعا مچکرم ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    مریم 10 بهمن 98
    چشمها را بستم چه مبارک سفری بود به اعماق دلم عجبا در دل خود نور خدایی دیدم آن زمانی که فرو ریخته ام اینهمه زجر کشیدم تو کنارم بودی؟ به ره آمدنم چشم به راهم بودی؟ برق چشمان مرا دید خدا گفت هر لحظه که غمگین بودی زیر باران مصائب تک و تنها بودی تو همه وقت در آغوش خدایت بوده ای سلام سوده عزیزم، تصور نمیکردم روزی جدایی خود سبب التیام دردهای نهفته در طرد شدگی های بچگی من باشه و از خدایی که عاشقانه برامون مادری میکنه ممنونم، از شما که عصاره عشق و تجربیاتتون رو برای تغذیه ما هزینه میکنین، این شعر رو وقتی دوره جدای تا تعالی رو گوش جان کردم و فهمیدم هنوز دردم عمیق التیام پیدا نکرده گفتم،قطعا من بنده مقرب خداوند بودم که به جای ده ها راه بعد از جدایی راه شما رو در مسیر من قرار داد، مادر مهربونم همیشه عالی باشین
    پاسخ
    -0
    انصراف

    سهیلا 8 بهمن 98
    سلام. این دوره برای من هم مناسبه؟؟ من با ی آقاپسری 3 سال و نیم در ارتباط بودم، ایشون یک سال پیش بدون هیچ توضیحی (که قرار بود بیاد خواستگاریم و عقد کنیم) من رو ترک کردن، با اینکه بخشیدمشون ولی من هنوز نتونستم فراموششون کنم و این باعث شده من نتونم به افراد دیگه فکر کنم
    پاسخ
    -0
    انصراف
    Admin 8 بهمن 98
    سلام . بله این دوره برای شما هم مناسب هست
    -2

    8 بهمن 98
    من دوران کودکی سختی داشتم تا بزرگ شدم با تحقیر های پی در پی پدرم بزرگ شدم . ی جاهایی خیلی زندگی تو سن کم بهم فشار آورد کار کردم من 18 سالم بود وارد ی رابطه شدم ی پسر مدام می اومد و میگفت از من خوشش اومده منم باهاش شروع کردم بعد 6 ماه که کاملا بهش وابسته شده بودم تو عین ناباوری کارت عروسیشو بهم داد من شکستم شاید باورتون نشه هنوز اون لحظه یادمه تو پیاده رو روی زمین کنار خیاباون نشستم احساس کردم کمرم شکست . کلی بهانه الکی آورد و گفت خانوادش باعث شدن بعدش من با کلی مشکل تو خونه و سرکار رفتن برای خرج خونه داغ جدایی روبرو شدم برای ی دختر 19 ساله سنگین بود نتونستم مقاومت کنم بهش گفتم میخوام خودکشی کنم گفت نمیکنی و عین خیالشم نبود و من از دردی که با تک تک سلول هام احساس میکردم دست به خودکشی زدم زندگی برام جهنم بود بعد بستری شدن تو بیمارستان و نجاتم توسط پزشکا بعد 6 ماه خودکشی دوم رقم خورد فقط نمیخواستم باشم تحمل هیچ دردیو نداشتم دوباره نجاتم دادن بعدش به خاطر گریه های مادرم مثل ی مرده متحرک فقط زندگی میکردم زمان گذشت داغ دلم سبکتر شد اما مسئلم حل نشد تا اون آقا بعد یکسال برگشت گفت دوستم داره و داشته و به خاطر خانواده اش رهام کرده . من اونقدر دوستش داشتم وارد اون رابطه ممنوعه شدم اما فقط ازم پول گرفت با احساساتم بازی کرد و با یکی دیگه از همکارانم وارد رابطه شد و نه تنها به زنش به منم خیانت کرد . تا 24 سالگی از اون و تمام مردهای عالم متنفر بودم هر کسی بهم نزدیک میشد حس میکردم خودمو نمیخواد ازم میخواد سو استفاده کنه و به کسی نزدیک نمیشدم و بهترین سالهای عمرمو هدر دادم تازه بعد 5 سال تونستم عکس هاشو پاره کنم و فکری ازش جدا بشم بعد از اون دانشگاه شرکت کردم چون به خاطر اون همه چیمو رها کرده بودم درس خوندم محل کارمو عوض کردم و بعد شهر زندگیمو اما انگار هیچ چی عوض نشده بود زندگی من همچنان سیاه بود مادرم بیماری سختی گرفت و جوابش کردم پدرم هم همین طور و من همچنان کار میکردم و خرج خونه میدادم و غم بزرگ بیماری مادرم که بار دوم منو تا زیر صفر کشید پایین . یکی دیگه از همکارانم ازش خوشم اومد بهش وابسته شدم بهم گفت میدونم از من خوشت میاد وارد رابطه شدیم و بعد فهمیدم متاهله وای خدا دنیا آور شد روم بهش وابسته شده بودم 4 ماه گذشته بود حالا توهین و تحقیر ها شروع شد بار اول با اقتدار ازش جدا شدم خودم شدم اما اون برگشت رابطمون نزدیک تر شد و من وابسته تر حالا اون گربه میرقصوند و من مثل برده دنبالش بودم حالم از این وضع خودم بهم میخورد اما نای جدا شدن از این رابطه رو نداشتم . موندم با تمام تحقیر ها و در آخر بعد از 2 سال بهم گفت منو نمیخواد و دوست نداره به زنش خیانت کنه منو از ماشینش بیرون کرد هنوز یاد اون لحظه میام انگار ی خنجر زهر آلود تو قلبم فرو میکنن . از برج 4 سال 98 با شما آشنا شدم جذابین درونی رو گرفتم اوایل کلی دورم میچرخید خوشحال بودم اما دوباره بد شد عزت نفسو گرفتم فهمیدم هیچ چی ندارم رو خودم کار کردم کمتر باهاش ارتباط میگرفتم اما وقت عمل تمام ویس ها یادم میره هل میشم نمیدونم باید چیکار کنم دلم به حال خودم میسوزه همه دوره هاتنو گرفتم همه رو گوش کردم بار ها و بارها سایه هامو پیدا کردم حتی چند تا دستاورد داشتم براتون فرستادم اما این مسئله حل نشده الان دوره جدایی تا تعالیو گرفتم تو هیچ رابطه ای نیستم اما همچنان قلب غمگینی دارم که مدام از درون بهم میگن هیچ کی تو رو نمیخواد تو آدم بدرد نخوری هستی حتی عرضه نداری درسهای سوده رو اجرا کنی دلم ب حال خودم میسوزه من کمک میخوام یکی دستمو بگیره بتونم رو پاهام بایستم
    پاسخ
    -4
    انصراف
    Hedie 3 اسفند 98
    سلام عزیزدلم..اول از همه بهت افتخار میکنم ک دختر حمایتگری هستی و مطمعنم کمکی ک ب پدر و مادرت کردی و میکنی صدبرابرشو خدا برات میکنه..دوم اینکه هرکسی ی سری تجربه طردشدگی هایی داشته ک ب نوبه خودش درد زیادی داشته و باور کن پدر و مادر من کمال گرا بودن و هستن و من در کودکی هرچی میدویدم نمیشد صد درصد لبخند رو توی چهرشون ببینم و رضایتشونو از خودم و همیشه ته دلم میترسیدم ک ازم ناراضی باشن و تحقیر و توهین شدم و منم مثل تو عادت کرده بودم ب بازی نقش قربانی درحالیکه ی روز این تابو رو شکستم و گفتم درسته حتی نمیتونم ایده آل گرایانه تمرینهای سوده عزیزم رو اجرا کنم و بخاطر حجم کاری نمیرسم خیلی وقتها ولی کوچولو کوچولو استارت زدم گرچه خیلی از ی تمرین سربلند بیرون نمی اومدم بسکه حس خودکم بینی داشتم ولی سعی کردم هر موفقیتمو حتی ی اپسیلونم شده دستاورد حساب کنم و ب خودم امتیاز بدم اروم اروم حس کردم شاگرد خوبیم و ی فایل ب خودت امتیاز بده در تلگرام زندگی سالم رو حتما گوش کن و اجرا کن قشنگم.تو میتونی و منم میتونم مهم در استاپ نکردن و ادامه دادنه..دعاگویت هستم
    -0
    بهار 16 بهمن 98
    با تک تک وجودم درکتون کردم و اشک از چشمام سرازیر شد فقط میتونم بگم تو میتونی و به حرفهای خانوم هروی گوش کن دعاتون میکنم
    -0
    Admin 8 بهمن 98
    ما دستت و گرفتیم ولی تو باید پاشی و این کار و با کنار گذاشتن حس قربانی بودن و دلسوزی به خود باید شروع کنی تو اونقدر قوی بودی که تا اینجا اومدی دیگه وقتشه همه این گذشته رو از روی کولت بذار کنار پاشو
    -1

    8 بهمن 98
    سلام سوده ی عزیزم. من تجربه ی جدایی و طرد شدن رو بارها تو پنج سالی که ازدواج کردم داشتم. اونم از طرف کسی که عاشقم بود. من پنج سال وفادار و متعهد به این عشق بودم ولی همسرم مشغول با دیگران و روابط آزاد بود. با دوره های شما حالم بهتر شد تونستم تز دکتری رو دفاع کنم. همسرم بعد از ۹ ماه برگشت و میگفت چقدر تغییر کردم. ولی بعد از دوماه دوباره منو طرد کرد. منی که دوره ی سختی رو گذرونده بودم تا دوباره شروع کنم زندگی رو. الان با اینکه تمام دوره ها رو دارم ولی حس و انگیزه ای دوباره ندارم. همسرم به بدترین شکل ممکن منو تحقیر کرد جلو من با دوس دخترش عشقم میگفت و تو جاده که باهم بودیم بهش زنگ میزد که نگران نباشه و شب بخیر میگفت و ... بعد ازین نتونستم خودمو جم و جور کنم. همه اون غم رو که من مخفی میکنم تو چهرم میبینن. من گفتگوی درون زیاد دارم. سئوالم اینه که چطور کسی میتونه اینقدر ظلم ( زیاد اشاره نمیکنم) در حق من داشته باشه و باخیال راحت اون زندگی آروم و راحت خودش رو ادامه بده. این خیلی منو اذیت میکنه. راحتی و آرامشی که فرد ترک کننده داره تجربه میکنه منو اذیت میکنه. خیلیییییییی اذیت میکنه.
    پاسخ
    -1
    انصراف
    مریم 10 بهمن 98
    سلام عزیزم، امیدوارم این پیام منو ببینی چون مردی که شاید تجربه های بدتر از شما رو با من داشت و التماسم میکرد خواهش میکنم طلاق بگیر بزار برم و با دوست دخترم خوشبخت بشم و من با شکستگی فراوان سوختم و جدا شدم و له شدم، اوایل فقط منتظر شنیدن خبر بدبختیش بودم و با هر خنده ایش داغون میشدم و چون یه فرزند مشترک داشتیم هر حرکتیش به گوشم میرسید، فکر میکردم عاشقشم اما یکساله رو خودم کار میکنم و دیگه رهاش کردم البته تا عبور کردن ازش بازم راه دارم و اون با دوست دخترش عروسی گرفت اما من فقط رو خودم کار کردم و از وقتی دوره از جدایی تا تعالی رو گرفتم و چشمام به حقیقت فرایند جدایی باز شد و فایل عبور کن کانال رو چندین بار گوش دادم، جهان فرایند حسرت و پشیمونی شوهر سابقم و خبر اختلافاتشون رو بهم رسوند انگار عشق پوشالیشون ته کشید، و این در حالی بود که از خبر پشیمونیش خوشحال نشدم و برام مهم نبود ولی جهان قانون مدارها و تکرار مسائل رو دریک مدار رسما بهم آموزش داد، من به همه کسایی که اینو میخونن قول میدم وقتی یه رابطه رو به اسم عشق روی یه رابطه دیگه بنا کنی خیر نخواهی دید، و این درحالیه من به این قانون جهان شک کرده بودم، پس شما هم رها کن و اونقدر اوج بگیر که آرزوی با شما بودن رو داشته باشه ولی برای شما مهم نباشه
    -2
    Admin 8 بهمن 98
    دلیل اینکه همچین رفتاری رو میبینی این هست که چون تو خودت این کار رو در حق خودت کردی و توی همین دوره هم اشاره کردم ، فرصت ندید که دوباره لازم باشه که اون طردشدگی رو اون مدلی تجربه بکنید. هر بار که تو اجازه میدی اون آدم بیاد هر بار شروع میکنه اون داستان ها رو با تو تکرار کردن ، بنابراین سعی کن طردشدگی رو از ریشه حل بکنی و نگران نباش توی این دوره قرار هست سفر بلند شدن رو باهم بریم جلو و توی این دوره اصلا نمیخوایم عجله کنیم سعی کن با دوره و تمریناتش همراه شو و اون آدم رو انقدر در هشیاریت نیار
    -0

    Pokholia 8 بهمن 98
    با سلام من فایل ۱۱ دوره جدایی‌تاتعالی راجع‌به کودک‌درون رو اصلا دریافت و درک نمیکنم! آیا باید مطالعه مرتبطی داشته باشم
    پاسخ
    -1
    انصراف
    رخساره 8 بهمن 98
    منم با قسمت کودک درون مشکل داشتم . گیجم اصلا بلد نیستم چیکار کنم .
    -0
    Admin 8 بهمن 98
    همونطور که در دوره گفته شده این ارتباط رو خیلی سخت نکن، فقط سعی کن بنویسی و باهاش ارتباط برقرار کنی، خیلی مهم نیست چطوری ولی اگر میخوای مطالعه ی جانبی داشته باشی میتونی از کتاب کودک درون، ترجمه گیتی خوشدل استفاده کنی ولی چیزی برای که تمرین دوره نیاز هست، توی فایل ها گفته شده
    -1

    8 بهمن 98
    خانم هروی عزیزم، انقد حالم از فایل دوم جدایی بد شده، که جلوی چشمهامو سیاهی گرفته، انقد بهم فشار اومده که حس خودکشی و نامیدی شدیدی درونم ایجاد شده، اصلا صداتون توی گوشم‌داره سوت میکشه. نمیدونم چرا
    پاسخ
    -0
    انصراف
    Admin 8 بهمن 98
    حتما گوش کن و با دوره بیا جلو چون دقیقا مسئله تو همینجاست چیزی که نمیخوای ببینی و هی پسش زدی ولی اگه نخوای ببینی با اتفاقات میاد جلوی چشمات
    -1

    8 بهمن 98
    سلام من جدا شدم و همسرم گاهی میاد باما گاهی میره . ولی بیخیال و بی مسولیت شد بعدجدایی الان خاستگار دارم ولی همسر سابقم میادمیره ولی من دلم براش میسوزه اگر ازدواج کنم اون خیلی بدبخت تر میشه ولی نمیخام باهاش ازدواج کنم یا برگردیم باز ولی اون نمیهفمه منم تو رودربایسی ام
    پاسخ
    -2
    انصراف
    Admin 8 بهمن 98
    کاری که فکر میکنی درسته رو انجام بده برای خودت بدون رودربایسی
    -0

    8 بهمن 98
    سلام عصرتون بخير،ببخشيد توي فايل ٤ اين دوره فرمودين بعد از جدايي بعضي چيزارو نبايد جدي گرفت مثل اينكه دو نفري رو كنار هم ميبينيم و يا صحنه اي كه خاطره ياداوري ميكنه چون اقتضاي اون شرايط و جَو مرحله اول جداييه!حالا براي شخصي كه مدتها از جداييش گذشته و خودش هم ميدونه اون مقاطع رو گذرونده ولي كاملا يهويي توي اوج كار ياد اون شخص باعث تپش قلبش ميشه يا وسط همه شلوغيا يهو ي مكاني كه اونجا با هم خاطره دارن يهو توي ذهنش مياد و از شدتش قلبش تند ميزنه چي ميشه گفت؟يعني اين يه رابطه انرژيكه مثل تلپاتيه و نشون ميده اون شخص هم اون لحظه داره به اين آدم فكر ميكنه يا دليل ديگه اي داره؟يا ناخوداگاه ادمه و به نظر يهويي مياد؟چه حسابي ميشه روي اين اتفاق باز كرد؟
    پاسخ
    -0
    انصراف
    Admin 8 بهمن 98
    مسئله بین تو با اون ادم برات تموم نشده سعی کردی فراموش کنی ولی تمومش نکردی
    -0

    8 بهمن 98
    سلام وقتتون بخیر .من حدور یکسال و نیم گذشته جدایی داشتم و با استفاده از تهیه دوره ها تونستم اون رابطه رو کناربزارم و بهش فکر نکنم ولی از وقتی که دوره جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و گوش دادم اون ادم و رابطمون همش واسم تو ذهنم تکرار شد ایا طبیعیه؟
    پاسخ
    -0
    انصراف
    Admin 8 بهمن 98
    بله چون زخمی که روشو پوشونده بودی داره جهت التیام باز میشه
    -3

    8 بهمن 98
    سلام..من یک سال هست ک از طلاقم میگذره با دوره های شما واقعا انگار از خاک بلند شدم..دانشگامو دوباره میرم باشگاهمو.‌واقعا یه ادم وحشیو عصبی بودم.ازیه طرف هم انقدر زودرنجو حساس که مدام گریه بود کارش..اوایل نمیتونستم اصلا به رفتن تو رابطه فکرکنم ولی بعد اشنایی با دوره ها نخاستم ک اینکارو کنم حس کردم تنها کسیکه باید باش رابطه م رو درست کنم خودمم تو..ولی یه سوال خیلی درگیرم کرده اکثر کسایی ک طلاق رو تجربه کرده بودند میگفتند ک بی نهایت تحقیر و آزار دیده بودند وبعد هم ک جدا شدند..طرف مقابل تشکیل زندگیو خانواده داده و به راحتی داره زندگیشو میکنه.شما تو جذابیت درون گفتید وقتی موجبات ازار و اذیت کسیو فراهم میکنی تو همون لحظه اون استرس و حال بد رو برای خودت خریدی.. وتا نری به سمت جبران و حلالیت ازون ادم اون دین همیشه به گردنت هست.خانم هروی من مطمنم ک این هست ولی سوال من اینه طرف مقابل من یا شاید خیلیا دیگه به راحتی دارند زندگیشون رو میکنند؟؟ و مدعی اینم هستند ک هیچ بدی یا ناحقی نکردند نشونشم اینه که حالمون خوبه لطفا تو این دوره یه اشاره بکنید ممنون میشم.
    پاسخ
    -1
    انصراف
    Admin 8 بهمن 98
    به این سوال در فایل های تکمیلی دوره جذابیت درونی پاسخ داده شده. برای شنیدن جواب به آن فایل مراجعه کنید
    -2

    نورا 8 بهمن 98
    میشه خواهش کنم درباره وابستگی های ناایمن مثل اجتنابی و اضطرابی هم توضیح بدین؟انگار با سیستم عصبی درگیره و با خیلی بچگیام......اینو چجور میشه شفا داد؟.....'گره ایه که نمیتونم حل کنم.من به شدت مشتاق ارتیاطم ولی تازه فهمیدم شکل دلبستگیم ایمن نیست.و تکرار میشه
    پاسخ
    -0
    انصراف

    آتنا 7 بهمن 98
    سلام وقتتون بخیر .من حدور یکسال و نیم گذشته جدایی داشتم و با استفاده از تهیه دوره ها تونستم اون رابطه رو کناربزارم و بهش فکر نکنم ولی از وقتی که دوره جدایی تا تعالی رو تهیه کردم و گوش دادم اون ادم و رابطمون همش واسم تو ذهنم تکرار شد ایا طبیعیه؟
    پاسخ
    -0
    انصراف

    لیلا 7 بهمن 98
    سلام خانم هروی عزیز خداروشکر که وقتی نیاز به کمک داشتم شما رو سر راه من قرار داد ،خانم هروی جان من دوره جدایی تا تعالی رو خریدم و تمام ویس ها رو گوش دادم من 3 سال با فردی در ارتباط بودم که در نهایت بخاطر شروط خانوادش و مشکلاتی که داشتیم درحالی که به من قول داده بود میره و همه چیز و اصلاح میکنه رهام کرد و چند ماه قبل ازدواج کرد مداما این فکر میاد توی ذهنم که من برای طرف مقابلم مثل موش ازمایشگاهی یه تجربه بودم تا اون الان بره و یکی دیگه رو خوشبخت کنه در واقع اجساس میکنم من سختی کشیدم تا یه دختر دیگه راحت و حاضر آماده بیاد سر زندگی با اون آقا و اون الان چقدر خوشحال و خوشبخته چیزی که به من قولشو داده بود و حق منه این مداما آزارم میده
    پاسخ
    -0
    انصراف

    سارا 7 بهمن 98
    سلام خانم هروی عزیز ازتون ممنونم به خاطر اینکه به ما کمک میکنید. به افرادی که از همه جا نامید شده اند و فقط صدای شما به اونها آرامش میده. و امید را به زندگی آنها برگردانده. من تقریبا 5 ماه است با شما آشنا شدم دوره ها را خریدم در قسمت هایی که طلسم نداشتم قوی تر از قبل شدم و دستاورد بدست آوردم. در هیئت علمی دانشگاه پذیرفته شدم مدرک زبانم رو در همان آزمون اول گرفتم ، آرامش و انگیزه به زندگیم وارد شده، اما یک مشکل اساسی من هنوز حل نشده باقی مانده. من 3 بار در روابطم شکست خوردم البته خداروشکر در دوره آشنایی و نامزدی بوده. این قسمت حل نشده و میخوام بیشتر کار کنم انشالله طلسم زندگی ام باز بشه. برام دعا کنید و اگر فرصت دارین راهنماییم کنین با این قضیه چکار کنم. بسیار ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    سمیه 7 بهمن 98
    خیلی زیبا همه چیز را با مثالهاتون به تصویر کشیده بودید، وقتی به حرفهاتون گوش می کردم انگار اتفاقاتی که من ازشون رد شده بودم را برام به تصویر می کشیدید، من ۵ ماه پیش رابطه ام تمام شد و الان در مرحله رهایی کامل از طرفم هستم، با اینکه به هیچ عنوان نمی خواهم دیگه وارد اون رابطه بشوم ولی همش یک امیدی که به شدت می دانم اشتباه هست، گاهی به سراغم می یاد. می خواهم زندگی جدیدم را شروع کنم و می خواهم بتوانم به طور کامل از اون ادم رد شوم. مطمئنم با کمک خدا و راهنمایی های شما می توانم جواب این سوال که چه طور به طور کامل می شه تمام امیدهایی که بعد از یک مدت می یاد سراغت را از بین برد و قدم تو مرحله جدید زندگیت بگذاری را هم پیدا کنم. مرسی از لطفتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    ماریا 7 بهمن 98
    سلام سوده ی عزیزم. من تجربه ی جدایی و طرد شدن رو بارها تو پنج سالی که ازدواج کردم داشتم. اونم از طرف کسی که عاشقم بود. من پنج سال وفادار و متعهد به این عشق بودم ولی همسرم مشغول با دیگران و روابط آزاد بود. با دوره های شما حالم بهتر شد تونستم تز دکتری رو دفاع کنم. همسرم بعد از ۹ ماه برگشت و میگفت چقدر تغییر کردم. ولی بعد از دوماه دوباره منو طرد کرد. منی که دوره ی سختی رو گذرونده بودم تا دوباره شروع کنم زندگی رو. الان با اینکه تمام دوره ها رو دارم ولی حس و انگیزه ای دوباره ندارم. همسرم به بدترین شکل ممکن منو تحقیر کرد جلو من با دوس دخترش عشقم میگفت و تو جاده که باهم بودیم بهش زنگ میزد که نگران نباشه و شب بخیر میگفت و ... بعد ازین نتونستم خودمو جم و جور کنم. همه اون غم رو که من مخفی میکنم تو چهرم میبینن. من گفتگوی درون زیاد دارم. سئوالم اینه که چطور کسی میتونه اینقدر ظلم ( زیاد اشاره نمیکنم) در حق من داشته باشه و باخیال راحت اون زندگی آروم و راحت خودش رو ادامه بده. این خیلی منو اذیت میکنه. راحتی و آرامشی که فرد ترک کننده داره تجربه میکنه منو اذیت میکنه. خیلیییییییی اذیت میکنه.
    پاسخ
    -2
    انصراف

    Pokholia 6 بهمن 98
    با سلام من فایل ۱۱ دوره جدایی‌تاتعالی راجع‌به کودک‌درون رو اصلا دریافت و درک نمیکنم! آیا باید مطالعه مرتبطی داشته باشم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    فاطمه 6 بهمن 98
    سلام چند روزي هست كه پدرم رو تو سن ٢٣ سالگي و در آستانه ي عقدم به طور ناگهاني از دست دادم، شرايط سختي رو دارم تجربه ميكنم و هرلحظه به اين فكر ميكنم من كه اينقدر عميق شدم و با دوره ها روي خودم كار كردم اين اتفاق چه درسي رو ميخواست بهم بده؟ چقدر اشتباه كردم كه اين نتيجش شد؟ آيا اين دوره ميتونه كمكم كنه با اين موضوع كنار بيام و به جواب سوالم برسم؟
    پاسخ
    -0
    انصراف

    مریم اسماعیلی 6 بهمن 98
    ای کاش منم میتونستم این‌وبخرم چون جداشدم ولی نمیدونم چکارکنم. پولشوندارم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Mahsa 5 بهمن 98
    سلام خانوم هروی عزیز مشکل من این که چون از هیچ کس دیگه ای خوشم نمیاد دوباره برمیگردم سمت اون آقا و ازش میخوام ک باهام باشه ، توی مدت هایی ک مثلا ۸ ماه باهاش رابطه نداشتم تمام سعیمو میکردم که بتونم از کس دیگه ای خوشم بیاد ولی نمیشد، الان ی بار دیگه از این رابطه ۴ ساله ترک شدم و حالم خیلی بد و تمام ترسم این ک از هیچ کس دیگه ای خوشم نیاد، شایدم چون این اولین رابطه احساسیم بوده انقدر حالم بد و ب شدت دوست دارم که فقط با اون باشم...توروخدا کمکم کنید
    پاسخ
    -1
    انصراف
    Sara 6 بهمن 98
    سلام دوست عزیز من دقیقا مثل شمابودم ۲۹ سالم و فقط از دو تا پسر تو این ۱۰ سال خوشم اومده میدونی مسئلت کجا خودتو نمیشناسی ارزشتو معیارتو نمیدونی و من نسبت به اونی که خوشم اومد فهمیدم فرافکنی کردم و واقعا دوستش نداشتم اونم بعد ۳ سال از جدایی کلی با پسرا رفتم سر قرار ولی باز به اون عاقا فکر میکردم میدونی چرا چون ارزش خودم و نمیدونستم و به این چشم نگاه نمیکردم این ادم اومدم ویژگی های خوب و بد من و نشونم داد این درسم بود فایل عبور کن و تو کانال با دقت گوش کن من تو این ۳ سال لحظه نبوده چکش نکنم ولی از وقتی دارم کار میکنم رو خودم و فهمیدم که درسام و دارم میگیرم دیگه چکش نمیکنم دیگه منتظرش نیستم هنوز اون احساس ارزشمندی درونی نشده درونم ولی دارم رو به جلو حرکت میکنم تمرکز ذهنیتو بیار رو پاک کردن روانت و سالم کردن روانت فعلا از فکر پسر بیا بیرون وقتی درخشیدی یکی که عاشقتا عاشقشی میاد سر راهت الان ذهنت فقط اصلاح روانت باشه عزیزم
    -3

    5 بهمن 98
    سلام خانم هروی من خانم متاهلی 36 ساله همه دورها رو تهیه با اقا ی متاهلی وارد رابطه شدم ازتون یه درخواستی دارم یه بخشی راجب این رابطه ها و منی که این رابطه رو دیگه نمی خوام ادامه بدم شایدم طرد شدم دوباره کمک کنین یه بخشی جامع به روابط فرازناشویی و درد جدایی بعد از اونم اشاره کنین
    پاسخ
    -5
    انصراف

    امیر 4 بهمن 98
    سلام ، من سه ساله که خانمم ازم جدا شده و در واقه چون حق طلاق داشت یه روز خودش رفته بود درخواست داده بود و طلاق توافقی گرفت ، ولی دلیل رفتن و‌جدایی مشکلاتی بود که برای من پیش اومد و نتونستم به زندگیمون که تازه عروسی کرده بودیم درست حسابی برسم و مقصر اصلی من بودم ، ولی در طول این سه سال تمام مشکلات گذشته ایی که باعث جداییمون شد رو سر و سامان دادم و خیلی دوستش دارم میخوام برگرده ، ولی هر کاری میکنم قبول نمیکنه خواستم در این زمینه کمکم کنی و اگه پیکیج یا کلاس حضوری یا مشاوره و هر چیزی که میتونه منو کمک کنه که خانمم رو بتونم متقاعد کنم بر گرده ممنونم اگه کمکم کنین ، من اشتباه کردم و حالا قدر خانمم رو میدونم ولی اصلا بهم اعتماد نداره و دلش بد جوری شکوندم ، میخوام هر جور که شده برش گردونم و خوشبختش کنم
    پاسخ
    -3
    انصراف

    Shirin 4 بهمن 98
    سلام خانم سوده عزیز من ۸ سال با یه آقایی بودم در ایران که خیلی منو همه جوره ساپورت میکرد وخیلی دوسم داشت و ۲ سال پیش به دلایل مشکلات که در کارش پیش اومد مجبور شد از ایران یهو بره اولین ضربه من اونجا بود ولی با من در ارتباط خوبی بود با تلفن و میگفت درست میشه و من هم با کلی حال خراب دقیقا احساس یتیم بودن از ایران با خانوادم اومدم استانبول که خاطرات اونجا داغون ترم نکنه من تو این مدت تنهایی بدی رو تجربه کردم ولی امید داشتم که یا اون بیاد یا من برم و این آدم خیلی خیلی مورد اعتماد شدید من بود و هست و اصلا نمیتونم فراموشش کنم یا ازش بدم بیاد چون تو این چند سال اصلا بهم بدی نکرد تا چند روز پیش که من هی اصرار کردم خسته شدم ۲ سال گذشت تکلیف منو روشن کن اون بهم گفت نمیتونم ادامه بدم چون نمیتونم تورو بیارم پیش خودم و بخاطر امنیت نمیتونم بیام اونجا و من ۲ سال تمام منتظر بودم که یا اون بیاد یا یک راهی باشه من برم الان باورم نمیشه به من گفت نمیتونم ادامه بدم و الان من کل دوره جدایی رو گوش کردم ولی مدل رابطه و جدایی من جور دیگه ایی بوده و نمیدونم الان باید چیکار کنم
    پاسخ
    -2
    انصراف

    4 بهمن 98
    سلام خانم هروی عزیز من همه دوره های شما رو تهیه کردم و مثل خیلی از دوستان همیشه دستاوردها رو گوش میکنم و خیلی برام جالب بود که چرا من دستاوردی نداشتم مثل بقیه. من از یک رابطه ای که شش ماه طول کشید حدود نه ماه خارج شدم و این رابطه چیزی بود که من همیشه دوست داشتم و منتظرش بودم به همین علت نتونستم ازش بگذرم و عبور کنم. اون اقا به قول شما همیشه چندون به دست بود با اینکه بعد از تموم شدن رابطه از خیلی ها شنیدم که دوستم داره ولی با اولین بحث ایشون تصمیم گرفتن دیگه رابطه رو ادامه ندن و من هم بعد ایشون این دوره ها رو تهیه کردم که با تغییر خودش بتونم ایشون رو برگردونم امروز که داشتم فایل های دوره رو گوش میکردم متوجه شدم که ایشون این رفتارشون به صورت ناخوداگاه هستش و ترس از ترک شدن دارن فکر میکنم الان میتونم بهتر درکشون کنم و ببخشمشون. کاش میشد براشون این دوره رو تهیه کنم تا بتونم کمکشون کنم ولی حس میکنم تا کسی نخواد نمیشه کمکش کرد با گوش دادن این دوره متوجه اشتباهات خودم هم شدم مخصوصا فایل چرا برای ازدواج انتخابم نمیکنن خیلی من رو تحت تاثیر قرار داد و از خدا خواستم کمکم کنه تا بتونم ادم بهتری باشم و بهم فرصت جبران اشتباهاتم رو بده من با رفتارهام باعث شدم این اقا حس نا امنی و ترس پیدا کنند و قبل از ترک شدن من رو ترک کردن خیلی ممنونم ازتون خانم هروی با اینکه دستاورد نداشتم منظورم دستاوردی بود که بخاطرش دوره ها رو گرفتم ولی هر وقت حس بدی دارم و ناراحت هستم صدای شما خیلی من رو اروم میکنه ازتون ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    مهسا 3 بهمن 98
    سلام خانم دکتر به منم کمک کنید با اینکه دو سال از جداییمون میگذره اما بازم مثل دیوووونهها تلگرام و اینستاشو چک میکنم مثل اینکه مازوخیسم دارم و میخوام بهم ضربه وارد سه با اینکه دیکه اصلا برام مهم نیس و واقعا حالم ازش بهم میخوره اما نمیدونم این چه مرضیه که نمیخواممم با دختر دیگهای ببینمش
    پاسخ
    -0
    انصراف

    3 بهمن 98
    سلام سوده عزیزم بدترین جدایی که من تجربه کردم جدایی من از مادرم در دوران کودکی بود مادرم ازدواج کرد و من با پدربزرگ و مادربزرگم زندگی کردم از این بابت خیلی دردناک بود که پدرم رو هیچ وقت ندیدم و از مادرم جدا شد و من از ۳ سالگی فقط مادرم رو میشناختم و وابسته شدید بودم مانند جنینی که فقط رحم رو میشناسه من فقط مادرم رو میشناختم و این جدایی ۷ سال طول کشید و مادرم مجددا طلاق گرفت و برگشت اما من مبتلا به افسردگی شدید شدم و مادربزرگم منو ازار زبانی میداد من اکنون ۳۷ ساله ام و هنوز اون درد جدایی رو نتونستم فراموش کنم درد طرد شدن از جانب پدر و درد جدایی از مادرم من چگونه میتوانم درد دوران کودکی خودم را شفا دهم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    1me 3 بهمن 98
    سلام خانم هروی عزیز و تشکر بابت تمام آموزش های عالیتون که بسیار کمک کننده هستند. سوالی داشتم از خدمتتون، اینکه چطور باید به خود و کودک درون بگوییم که وابسته ی محبت کسی نشود؟ به این دلیل که در کودکی هرگز و توسط هیچ کس دوست داشته نشده و همیشه تنها بوده. به دلیل طرد شدن ها و تحقیر شدن ها و احساس دوست داشته نشدن ها....
    پاسخ
    -1
    انصراف
    مریم 3 بهمن 98
    عزیزم من اینو متوجه شدم که تا یه سنی کودک درونمون طرد شد و ترک شد و تحقیر شد و ما تا یه سنی اختیار نداشتیم و از یه سنی آگاهی نداشتیم و این طلسم های بی اختیار مارو کنترل کردن، الان که هم اختیار داریم هم آگاهی باید فقط ببینیم چی خوشحالمون میکنه و از چی لذت میبریم و چی بهمون احترام میده، اینجوری کودک دورن میفهمه که لایق طرد شدن نیست، هیچ راهی جز بیدار کردن احساس لیاقت نیست و این وقتی طرد شدگی ها رو پذیرش کنیم میشه بنای اصلی رو گذاشت
    -0

    نفيسه 3 بهمن 98
    سلام ودرود بر شما ايا كودك درون هم از ناخوداگاهى؟من تا حالا فكر مى كردم ريشه مشكلاتم ناخوداگاهى ولي تازه فهميدم كه كودك درون چه نقشى تو وابستگى هاى ما داره؟ميشه برخى از عملكردهاى كودك درون را بگيد؟ايا مى تونه باعث سايه هاى ما هم بشه؟
    پاسخ
    -0
    انصراف

    نفيسه 3 بهمن 98
    سلام ودرود بر شما ايا كودك درون هم از ناخوداگاهى؟من تا حالا فكر مى كردم ريشه مشكلاتم ناخوداگاهى ولي تازه فهميدم كه كودك درون چه نقشى تو وابستگى هاى ما داره؟ميشه برخى از عملكردهاى كودك درون را بگيد؟ايا مى تونه باعث سايه هاى ما هم بشه؟
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Pokholia 3 بهمن 98
    داشتم فایل ۸ رو گوش میکردم و کارهایی رو میگید که درد رو‌ کمتر کنه، ولی خاطرم هست هربار جدایی رو تجربه میکردم بشدت تمایل داشتم که تو اون درد و غم و افسردگی باشم، و اصلا تمایلی برای بهبود نداشتم
    پاسخ
    -1
    انصراف

    مریم 2 بهمن 98
    سلام سوده جانم، من تمام دوره های شما رو تهیه کردم بعد از جداییم ولی باز هم نیاز شدیدی به این دوره داشتم، خیلی قوی تر شدم ولی بیشتر جدایی ها فرزندی وسط هست که نمیذاره طرف رو فراموش کنی حتی اگه پذیرش کنی ازش جدا شدی، فرزندی که خبر از ازدواج پدر و ناملایماتی که با اون میشه میاره، ملاقات ها و خبرهای رسیده از شخص نمیذاره رها کنی، لطفا در این مورد هم صحبت کنین
    پاسخ
    -1
    انصراف

    حدیثه 2 بهمن 98
    باسلام . ممنون از دوره های خوبتون،در مورد دوره ازجدایی تاتعالی سوالم این بود که منی که الان در رابطه هستم و برای ریشه یابی جدایی های مفرط گذشته و مشکلاتی که هر ازچندی تو رابطه فعلیم پیش میاد تصمیم به خرید دوره و ریشه یابی مشکلاتم گرفتم باید ازین رابطه الانم خارج شم یا نه میتونم همچنان که در رابطه ام مراحل دوره رو انجم بدم؟؟
    پاسخ
    -0
    انصراف

    sara 2 بهمن 98
    سلام من بعد از 8 ماه ترک شدن تصمیم گرفتم یه کاری برای خودم کنم تا ازین وضعیت بیام بیرون.الان دو روزه این دوره رو تهیه کردم تا فایل دوم گوش دادم ولی تموم حسای بدی طرفم بم منتقل کرده بود و هر چقد خوردم کرد انگار داره برام یاداوری میشه. میخواستم ببینم این طبیعیه؟چون واقعا همه چی داره برام یاداوری میشه ممنون میشم کمکم کنید
    پاسخ
    -0
    انصراف

    mahta 2 بهمن 98
    سلام من ناراحتیم از بهم خوردن رابطه الانم نیست بلکه نگرانم از اینکه اون فردی را که دوست دارم مطابق معیارهام باشه در مسیرم قرار نگیره و تنها بمونم
    پاسخ
    -1
    انصراف

    fatemeh 2 بهمن 98
    سلام صبحتون بخیر،قبلا پیامم رو ارسال کرده بودم فقط خواستم یه اصلاحیه انجام بدم که سوالم در مورد فایل شماره 5 بود ولی زمان تایپ 4 نوشته شد! باز هم ممنون از همراهیتون و ببخشید که مجدد پیام دادم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    2 بهمن 98
    سلام..من یک سال هست ک از طلاقم میگذره با دوره های شما واقعا انگار از خاک بلند شدم..دانشگامو دوباره میرم باشگاهمو.‌واقعا یه ادم وحشیو عصبی بودم.ازیه طرف هم انقدر زودرنجو حساس که مدام گریه بود کارش..اوایل نمیتونستم اصلا به رفتن تو رابطه فکرکنم ولی بعد اشنایی با دوره ها نخاستم ک اینکارو کنم حس کردم تنها کسیکه باید باش رابطه م رو درست کنم خودمم تو..ولی یه سوال خیلی درگیرم کرده اکثر کسایی ک طلاق رو تجربه کرده بودند میگفتند ک بی نهایت تحقیر و آزار دیده بودند وبعد هم ک جدا شدند..طرف مقابل تشکیل زندگیو خانواده داده و به راحتی داره زندگیشو میکنه.شما تو جذابیت درون گفتید وقتی موجبات ازار و اذیت کسیو فراهم میکنی تو همون لحظه اون استرس و حال بد رو برای خودت خریدی.. وتا نری به سمت جبران و حلالیت ازون ادم اون دین همیشه به گردنت هست.خانم هروی من مطمنم ک این هست ولی سوال من اینه طرف مقابل من یا شاید خیلیا دیگه به راحتی دارند زندگیشون رو میکنند؟؟ و مدعی اینم هستند ک هیچ بدی یا ناحقی نکردند نشونشم اینه که حالمون خوبه لطفا تو این دوره یه اشاره بکنید ممنون میشم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    فاطمه 2 بهمن 98
    سلام خانم هروی عزیز این اولین باره که برای شما پیام میذارم من فقط دوره جذابیت درونی رو تهیه کردم و گوش دادم از صوت های داخل کانال استفاده کردم و یک کتاب خوب هم در رابطه با سایه ها دارم میخونم و تمیریناشو انجام میدم توی یه رابطه ۴ ساله بودم دو سال پیش به بدترین شکل ممکن شب عروسی منو رها کرد ضربه انقد عمیق بود که یک هفته تمام اعصاب حرکتی مو از دست دادم خودکشی ناموفق داشتم و از اون موقع زندگیم همش شد شب ...پرخاشگر و بی حوصله شدم انواع مریضی های جسمی اومد سراغم ،قیافم بسیار زشت و غیرقابل تحمل شده بود خیلی سعی کردم به خودم کمک کنم نشد خواستم درس بخونم دوباره کنکور بدم نشد دوره جذابیت درونی رو گرفتم اولین و قشنگ ترین دستاوردم این بود که اون آدم رو ببخشم و رهاش کنم و خودم آروم بگیرم هدف گذاری کردم الان یک ماهه دارم برای کنکور میخونم نمیدونم تغییر مدار یعنی چی و نمیدونم که تجربش میکنم یا نه فقط وظیفه خودم دونستم بابت این آرامشم بابت این هدفی که میخوام تا پای مرگ براش بجنگم ازتون تشکر کنم . ممنونم بابت باقی عمرم که کمک کردید هدر نره
    پاسخ
    -0
    انصراف

    ROKH 1 بهمن 98
    سلام خانم هروی عزیز نمیدونم چرا مثل اینکه بچه های دیگه هم این مشکلو دارن که هنوز با تمام کمک های شما حتی با داشتن دستاورد نتونستن از پس مشکلشون بر بیان من دوران کودکی سختی داشتم تا بزرگ شدم با تحقیر های پی در پی پدرم بزرگ شدم . ی جاهایی خیلی زندگی تو سن کم بهم فشار آورد کار کردم من 18 سالم بود وارد ی رابطه شدم ی پسر مدام می اومد و میگفت از من خوشش اومده منم باهاش شروع کردم بعد 6 ماه که کاملا بهش وابسته شده بودم تو عین ناباوری کارت عروسیشو بهم داد من شکستم شاید باورتون نشه هنوز اون لحظه یادمه تو پیاده رو روی زمین کنار خیاباون نشستم احساس کردم کمرم شکست . کلی بهانه الکی آورد و گفت خانوادش باعث شدن بعدش من با کلی مشکل تو خونه و سرکار رفتن برای خرج خونه داغ جدایی روبرو شدم برای ی دختر 19 ساله سنگین بود نتونستم مقاومت کنم بهش گفتم میخوام خودکشی کنم گفت نمیکنی و عین خیالشم نبود و من از دردی که با تک تک سلول هام احساس میکردم دست به خودکشی زدم زندگی برام جهنم بود بعد بستری شدن تو بیمارستان و نجاتم توسط پزشکا بعد 6 ماه خودکشی دوم رقم خورد فقط نمیخواستم باشم تحمل هیچ دردیو نداشتم دوباره نجاتم دادن بعدش به خاطر گریه های مادرم مثل ی مرده متحرک فقط زندگی میکردم زمان گذشت داغ دلم سبکتر شد اما مسئلم حل نشد تا اون آقا بعد یکسال برگشت گفت دوستم داره و داشته و به خاطر خانواده اش رهام کرده . من اونقدر دوستش داشتم وارد اون رابطه ممنوعه شدم اما فقط ازم پول گرفت با احساساتم بازی کرد و با یکی دیگه از همکارانم وارد رابطه شد و نه تنها به زنش به منم خیانت کرد . تا 24 سالگی از اون و تمام مردهای عالم متنفر بودم هر کسی بهم نزدیک میشد حس میکردم خودمو نمیخواد ازم میخواد سو استفاده کنه و به کسی نزدیک نمیشدم و بهترین سالهای عمرمو هدر دادم تازه بعد 5 سال تونستم عکس هاشو پاره کنم و فکری ازش جدا بشم بعد از اون دانشگاه شرکت کردم چون به خاطر اون همه چیمو رها کرده بودم درس خوندم محل کارمو عوض کردم و بعد شهر زندگیمو اما انگار هیچ چی عوض نشده بود زندگی من همچنان سیاه بود مادرم بیماری سختی گرفت و جوابش کردم پدرم هم همین طور و من همچنان کار میکردم و خرج خونه میدادم و غم بزرگ بیماری مادرم که بار دوم منو تا زیر صفر کشید پایین . یکی دیگه از همکارانم ازش خوشم اومد بهش وابسته شدم بهم گفت میدونم از من خوشت میاد وارد رابطه شدیم و بعد فهمیدم متاهله وای خدا دنیا آور شد روم بهش وابسته شده بودم 4 ماه گذشته بود حالا توهین و تحقیر ها شروع شد بار اول با اقتدار ازش جدا شدم خودم شدم اما اون برگشت رابطمون نزدیک تر شد و من وابسته تر حالا اون گربه میرقصوند و من مثل برده دنبالش بودم حالم از این وضع خودم بهم میخورد اما نای جدا شدن از این رابطه رو نداشتم . موندم با تمام تحقیر ها و در آخر بعد از 2 سال بهم گفت منو نمیخواد و دوست نداره به زنش خیانت کنه منو از ماشینش بیرون کرد هنوز یاد اون لحظه میام انگار ی خنجر زهر آلود تو قلبم فرو میکنن . از برج 4 سال 98 با شما آشنا شدم جذابین درونی رو گرفتم اوایل کلی دورم میچرخید خوشحال بودم اما دوباره بد شد عزت نفسو گرفتم فهمیدم هیچ چی ندارم رو خودم کار کردم کمتر باهاش ارتباط میگرفتم اما وقت عمل تمام ویس ها یادم میره هل میشم نمیدونم باید چیکار کنم دلم به حال خودم میسوزه همه دوره هاتنو گرفتم همه رو گوش کردم بار ها و بارها سایه هامو پیدا کردم حتی چند تا دستاورد داشتم براتون فرستادم اما این مسئله حل نشده الان دوره جدایی تا تعالیو گرفتم تو هیچ رابطه ای نیستم اما همچنان قلب غمگینی دارم که مدام از درون بهم میگن هیچ کی تو رو نمیخواد تو آدم بدرد نخوری هستی حتی عرضه نداری درسهای سوده رو اجرا کنی دلم ب حال خودم میسوزه من کمک میخوام یکی دستمو بگیره بتونم رو پاهام بایستم
    پاسخ
    -3
    انصراف

    asayesh 1 بهمن 98
    سلام خانم هروی عزیز. دوره از جدایی تا تعالی هم مثل دوره های قبلی تون عالی هست عااالی. من تمام دوره ها و درسواره هاتون رو تهیه کردم و واقعا توی همون 3 فایل اول به بخش زیادی از سوالاتی ک همیشه داشتم جواب داده شد اما سوال دیگه ای که دارم این هست که من متوجه شدم بخشی از طرد شدگی ها به دلیل برداشت اشتباه ما در کودکی بوده اما سوالم اینجاست که چطور ممکنه بچه ای که توی یک خانواده بدنیا میاد و با فرهنگ اونا بزرگ میشه با شرایط اونا، چطور میشه ک درونیات و علایقش متفاوت با سایر خواهر و برادرا و اعضای خونوادش میشه؟راستش من همیشه فکر میکردم خدا بهم ظلم کرده ک منو توی خونواده ای گذاشته ک درک نمیشم وقتی خیلی از دوستام رو میدیدم ک ازادانه میتونن توی خونواده شون خودشون باشن، من احساس حسادت زیادی میکردم یعنی غبطه میخوردم و حس میکردم سالهای عمرم بخاطر سرکوب خودم داره تلف میشه و البته این هنوزم ادامه داره و من همچنان در برابر خونوادم نمیتونم خودم باشم. ممنون میشم توضیح بیشتری درین باره بدید
    پاسخ
    -1
    انصراف
    الناز 22 اسفند 98
    سلام عزیز دلم.من 23 سالمه. منم همین مشکل رو داشتم یعنی 21 سال همش فکر میکردم خونوادم درکم نمیکنن و اصلا جهان و مردم درکم نمیکنن ...سال 96 تصمیم گرفتم مسئولیت زندگیم رو قبول کنم و از اون موقع تا حالا همش افرادی تو زندگیم وارد شدن که موجب رشدم شدن و دوره هارم 1 ماه قبل گرفتم و بازم رشد کردم.تو این دو سال رابطم با خونوادم عالی شده یعنی بابایی که حتی اجازه نمیداد من رژ بزنم!یا سفر برم یا موهام رو باز بزارم یا حتی کوهنوردی برم یا بابت هر ریالی که بهم میداد ازم سوال میکرد!اونقدر باهام خوب شده که همش ازم نظر میخواد یا تمام آزادی هارو بهم داده و بهم کامل اعتماد داره و کلا بابت تمام علایقم حمایت مالی میکنه منو بدون سوال .چون منم خیلی درکش کردم و سعی کردم جهان رو از نظر اون هم ببینم آره گاهی هم با احترام باهاش دعوا کردم تا حقم رو بخوام ولی هرگز حس قربانی بودن بهم دست نداد.امروز نه تنها به من بلکه به بقیه اعضای خانواده هم احترام میزاره و مادرم میگه تو باعث برکت و شادی خانوادمون شدی.و من فهمیدم که این ما هستیم که جهانمون رو میسازیم چون ما خلیفه خدا هستیم.الان 6 ماهه از گل نازک تر بهم نمیگه:)
    -0
    زهرا 1 بهمن 98
    سلام عزیزم اتفاقات زندگی ما بخشی از اون بر میگرده ب تربیت خانواده و محیط قسمت اعظم اون برمیگرده ب درونیات ما احساس ارزشمندی که ما داریم ,افکاری که ما داریم و کلام و اعمال ما ,برا روشن شدن این موضوع براتون ب بازی های بچه های کوچیک خصوصا دختربچه ها ک بلند بازی میکنند(افکارشون و نقش هایی ک بازی میکنند بلند بلند اجرا میکنن) یکی خیلی خوشبخت و داره مسافرت میره و... یکی دیگه همش با شوهرش دعواش میشه و... و هر کدوم از ما سوای تربیت خانواده برای خودمون ی نقش هایی رو انتخاب میکنیم ک اون میشه تفاوت زندگی ما با خواهر برادرمان
    -1

    نفيسه مقدم 1 بهمن 98
    سلام ودرود بر شما ضمن تشكر وسپاس از زحماتتون مى تونم خواهش كنم فايل معجزه نوشتن را دوباره بگذاريد من پيدا نكردم در كانال
    پاسخ
    -0
    انصراف

    الهام 1 بهمن 98
    ضمن عرض سلام و خسته نباشید، من تمام فایل های شمارو از اسفند ۹۶ تا به امروز تهیه کردم، تغییراتم خیلی زیاد بوده ولی مشکلم اینجاست که یک رابطه ی غلط ۳ سال و نیمه رو هنوز نتونستم تمومشش کنم و هر بار که اون آقا برمیگرده من هم مشتاق تر بهش برمیگردم، توضیحاتتون توی فایلهای صوتی بسیار کامل هست ولی حقیقتش من نسبت به خودم به شدت ناامید شدم ازینکه همه دستاوردی داشتند ولی من همچنان تو مشکل اولم موندم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    الهام 1 بهمن 98
    فایل های صوتی هم دوره ها و هم فایل های رایگان همشون خوب هستن ولی من نمیدونم چرا نمیتونم درباره جدایی مثل خیلیای دیگه که دستاورد داشتند و مشکلشون رو حل کردند  منم حل کنم این توانایی رو ندارم، یجورایی از خودم نا امید شدم. ممنون میشم راهنمایی کنید
    پاسخ
    -0
    انصراف

    ... 1 بهمن 98
    فهمیدم ریشه مشکلاتم درطلاق پدرمادرم وبه دنبالش طلاق خودم بوده وبعداز گوش دادن هفته ی اول دوره اروم شدم واین متن رو نوشتم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    فرحناز 1 بهمن 98
    سلام خسته نباشید من الان دوره جزیره گنج رو خریداری کردم و کار میکنم میشه همزمان این دوره رو با دوره جدایی تا تعالی باهم کار کرد؟؟
    پاسخ
    -0
    انصراف
    Admin 1 بهمن 98
    بله
    -0

    پرنیا 1 بهمن 98
    سلام من چون یک بار یک جدایی خیلی بدی داشتم و ۲ سال طول کشید که حالم بهتر بشه ولی الان طوری شدم که تو رابطه ای که میرم از ترس جدا شدن که باز اون جدا شدن و حال بد رو تجربه نکنم می کشم عقب و میگم تا اون من رو کنار نزده خودم برم و نمی تونم دیگه عاشق بشم و هی یه صدا بهم میگه مواظب باش وابسته نشی ۷ سال از اون جدا شدنم می گذره ولی هنوز رایطه با کیفیت را تجربه نکردم
    پاسخ
    -1
    انصراف

    29 دی 98

    خانم هروی عزیزم، انقد حالم از فایل دوم جدایی بد شده، که جلوی چشمهامو سیاهی گرفته، انقد بهم فشار اومده که حس خودکشی و نامیدی شدیدی درونم ایجاد شده، اصلا صداتون توی گوشم‌داره سوت میکشه نمیدونم چرا

     

    پاسخ
    -0
    انصراف

    سمیه 29 دی 98
    خیلی زیبا همه چیز را با مثالهاتون به تصویر کشیده بودید، وقتی به حرفهاتون گوش می کردم انگار اتفاقاتی که من ازشون رد شده بودم را برام به تصویر می کشیدید، من ۵ ماه پیش رابطه ام تمام شد و الان در مرحله رهایی کامل از طرفم هستم، با اینکه به هیچ عنوان نمی خواهم دیگه وارد اون رابطه بشوم ولی همش یک امیدی که به شدت می دانم اشتباه هست، گاهی به سراغم می یاد. می خواهم زندگی جدیدم را شروع کنم و می خواهم بتوانم به طور کامل از اون ادم رد شوم. مطمئنم با کمک خدا و راهنمایی های شما می توانم جواب این سوال که چه طور به طور کامل می شه تمام امیدهایی که بعد از یک مدت می یاد سراغت را از بین برد و قدم تو مرحله جدید زندگیت بگذاری را هم پیدا کنم. مرسی از لطفتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Pokholia 29 دی 98
    من خیلی ترک شدن و طرد شدن رو تجربه کردم، بارها، تو رابطه‌ای که الان هستم هم چندبار ترک شدم و خیانت دیدم، یکسال‌ونیمه دوره‌ها رو دارم ولی حس میکنم امروز با سیلی سختی که از پارتنرم خوردم سفرم شروع شده
    پاسخ
    -0
    انصراف

    fatemeh 29 دی 98
    سلام عصرتون بخير،ببخشيد توي فايل ٤ اين دوره فرمودين بعد از جدايي بعضي چيزارو نبايد جدي گرفت مثل اينكه دو نفري رو كنار هم ميبينيم و يا صحنه اي كه خاطره ياداوري ميكنه چون اقتضاي اون شرايط و جَو مرحله اول جداييه!حالا براي شخصي كه مدتها از جداييش گذشته و خودش هم ميدونه اون مقاطع رو گذرونده ولي كاملا يهويي توي اوج كار ياد اون شخص باعث تپش قلبش ميشه يا وسط همه شلوغيا يهو ي مكاني كه اونجا با هم خاطره دارن يهو توي ذهنش مياد و از شدتش قلبش تند ميزنه چي ميشه گفت؟يعني اين يه رابطه انرژيكه مثل تلپاتيه و نشون ميده اون شخص هم اون لحظه داره به اين آدم فكر ميكنه يا دليل ديگه اي داره؟يا ناخوداگاه ادمه و به نظر يهويي مياد؟چه حسابي ميشه روي اين اتفاق باز كرد؟
    پاسخ
    -0
    انصراف

    مانا 29 دی 98
    آیااین دوره برای کسانی که شرایط بالاروندارندهم مفیدوکاربردیه؟
    پاسخ
    -0
    انصراف

    29 دی 98
    سلام خانم هروی عزیزم..انقدر دوره های شما برای من همزمانی داره ک احساس میکنم باید هرلحظه خداروشکر کنم ک میخاد بگه تو همه شرایط کنار منه و خوشحالم ک این دوره جدایی تا تعالی هم همزمان شد با زمانیکه خواستم ی رابطه تموم شده رو ترک کنم و واقعا یکبار جدی رد بشم و ب قول شما ی قیچی بزنم و دیگه باعث درد بیشتر خودم با تماسهای مکرر و پیامهام و رفتن در منزل ایشون و چنگ زدن ب رابطه مخربم نشم حتی ایشون بخاطر مبلغی ک باید بهم پس میدادن مجددا ب من پیام دادن اما من جواب ندادم و ب خدا گفتم خدایا انگار این هزینه ها رو به کسی کمک کردم و همون موقع حس کردم آرامش گرفتم و دیگه فک نمیکنم ایشون از من استفاده کرده و حال بهتری دارم و فکر ب اینه مدارمو بتونم تعییر بدم شادترم میکنه و امید بهم میده و هروقت ی دستاورد بچه های زندگی سالمی عزیز رو میبینم بخشهایش انگار خود منم و راستش قبل اینکه شما بفرمایید با جذابیت درونی همزمان باید کار کنید من اینکارو میکردم و همین باعث شده شاداب و سرپا باشم و ورزشی ک میکنم باعث شده بتونم حس های بهتری داشته باشم و از قدرت تکرار همیشه استفاده میکنم. اینم بگم ک دقیقا شناسایی کردم ک باید ب حس ترس از تنهایی با چندماه تنهایی کشیدن و رسد دادن خودم و ب حس خودکم بینی و بی ارزشی با بصیرت و پشتکار و احترام ب خودم پیش برم. بااینکه همه دوره ها تهیه کرده بودم متاسفانه استفاده نکردم ولی با برنامه ریزی های دقیقی ب سمت ساختن یک عزت نفس سالم و اعتماد ب نفس حقیقی و کشف الماس درونم پیش میرم ب لطف خدا.. عاشقتونمممممممممممممممممممممممممممم خدا همه خوبیها رو ب شما عطا کنه انشالله
    پاسخ
    -0
    انصراف

    لیلا 29 دی 98
    من چندباری شده که ترک بشم بعصی هاش هم بسیار سخت گذشت بهم اما هر بار بلند شدم و از قبل رشد بیشتری کردم. اما مساله ای که باهاش مواجهم اینه که در روابطم زود وابسته میشم و خودم هم موندم دلیلش چیه. یعنی متوجه میشم این حالت درست نیست و بهش آگاهم اما نمیتونم ریشه اون رو در خودم پیدا و حلش کنم. حالا به تظرتون این دوره میتونه به خوبی کمکم کنه؟! من همه روره های دیگه رو تهیه کردم و بسیار برام دستاورد هم داشته بخصوص عزت نفس لطفا راهنماییم کنید. ممنون
    پاسخ
    -1
    انصراف

    28 دی 98
    این دوره واقعا به موقع است خیلی حس فروریختگی دارم خانم هروی جان من با وویس های شما زندگی میکنم کم کم دارم تغییر و میبینم میخوام با یه عالمه دستاورد بیام دوباره که بگم من تونستم من با اعتماد به نفس تونستم حتی مدارم و تغییر بدم فقط این طردشدگی که خاطرم اومد به شدت بهم ریخت من و اونم توسط مادرم
    پاسخ
    -0
    انصراف
    Admin 28 دی 98
    این خوبه که درِ اون زخم ها رو باز کردی تا شفا پیداکنند اگه دفن میشدند بعد با یه عفونت دیگه بالا میومدن فعلا تا یک هفته همین تمرین ها جلوتر راجع به شفا حرف میزنیم
    -0

    28 دی 98
    این دوره واقعا به موقع است خیلی حس فروریختگی دارم خانم هروی جان من با وویس های شما زندگی میکنم کم کم دارم تغییر و میبینم میخوام با یه عالمه دستاورد بیام دوباره که بگم من تونستم من با اعتماد به نفس تونستم حتی مدارم و تغییر بدم فقط این طردشدگی که خاطرم اومد به شدت بهم ریخت من و اونم توسط مادرم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    27 دی 98
    سلام ممنونم از این دوره‌ی خوب و ضروری، من 5 جلسه اول را گوش کردم و منتظر فایل های بعدی هستم تا یا بگیرم چطور باید زخم هام رو خوب کنم. مساله من اینه که کامپلکس ها سایه ها و ریشه هاشون رو پیدا کردم ولی وقتی مساله مشابهی پیش میاد نمی دونم چطور باید خودم رو و ذهنم رو کنترل کنم که عکس العمل نادرست نداشته باشم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    27 دی 98
    سلام خانم هروی جان من دارم دوره های جذابیت درونی و عزت نفس و میگذرونم و ۲ هفته ست که جدا شدم از رابطه ای داشتیم ازدواج میکردیم.الان نمی دونم دوره جدایی تا تعالی رو الان بگیرم یا بعد از این دوره ها؟؟
    پاسخ
    -0
    انصراف
    Admin 28 دی 98
    سلام . نیاز هست که دوره جذابیت درونی و دوره از جدایی تا تعالی رو به طور همزمان کار کنید
    -0

    sara 27 دی 98
    سلام خانوم هروی عزیز من دورها رو تهیه کردم و الان حال خوبی دارم علت وجود اون ادمم تو زندگیم فهمیدم ولی هنوز اون ادم چک میکنم و منتظرشم بیاد بگه چقد تو تغییر کردی ایا این از این میتونه باشه که احساس ارزشمندیم درونی نشده که نیاز به تایید داره ؟ چون احساس میکنم دوستش دارم هنوز بعد میگم پس هنوز خودتو بیشتر دوست نداری انقد که اونو هنوز دوست داری اگه عشق به خودم درونی و واقعی بود و خودم لایق عشق بالاتر میدیدم ضمیر ناخوداگاهم رهاش میکرد ممنون میشم پاسخ بدید ؟؟؟؟؟؟
    پاسخ
    -2
    انصراف
    27 دی 98
    اوهوم کاش خانم هروی بگن ک چیکار کنیم به خودمون و روانمون ک دست ازاین انتطار کشیدن و امیدوار بودن بیخود هم بکشیم چون همین قسمتش از همه جای دیگش بدتره اینکه هی منتطر باشی ی پیامی زنگی ایماه واشاره ای ...با اینکه میدونیم علطه ولی چطور میشه ک جلوی این علط رو اونجوری گرفت ک ازریشه ازبین بره؟؟
    -0

    mehrak 27 دی 98
    سلام سوده جان امروز معجزه برام رخ داد. من بعد مدت ها با مامانم تونستم بدون خشم و با ارامش صحبت کنم. این دوره از جدایی تا تعالی خیلی خیلی عالی هست. فایل ۵ اش رو هر روز از اول گوش میدم. مثل اون ادمی که تو فایل گفتین حالش خیلی بد بود ولی اومد دید که طبیعی هست این احساساتش بعد جدایی، شفا پیدا کرد، منم خیلی خیلی اروم شدم وقتی فهمیدم که تمایلم به برگردوندن اون ادم و کارام طبیعیه. خیلی خیلی اروم شدم و چند روزیه با خودم به صلح رسیدم.از خودم دارم مراقبت میکنم و برای خودم مادری میکنم. پدرو مادرم رو همیشه متهم میکردم که تو بچگی رفتار درستی با من نداشتن و به خاطر همینه که من الان ترس از رها شدن و ترک شدن دارم، ولی حرفتون که گفتین ما فقط با تفکر کودکانمون فکر کردیم که اونا مارو ترک کردن ولی در حقیقت بهترین تلاش خودشونو میکردن پدرو مادر خوبی باشن ، باعث شد که دنیا رو از دید اونا ببینم و بهشون حق بدم. امروز ساعت ها با مادرم حرف زدم و هم من و هم مادرم خیلی ذوق زده بودیم. منی که نمیتونستم حتی ده دقیقه حرف زدن با مادرمو تحمل کنم چون نسبت بهش خشم عمیقی داشتم. خدارو شکر میکنم که به این مرحله رسیدم. میخواستم ازتون تشکر کنم ❤️❤️ من تقریبا ۹ ماهه که عضو خانوادتون شدم و همه دوره هارو جز درسواره استغنا گرفتم. دستاورد شغلی داشتم ولی براتون تا حالا دستاوردی نفرستادم متاسفانه و تنبلی کردم. دارم رو خودم کار میکنم. بی صبرانه منتظر فایل های جدید دوره از جدایی تا تعالی هستم. امیدوارم بتونم دستاورد های بار ارزش دیگه ای رو براتون بفرستم. و من هم از اعضای فعال خانواده زندگی سالم باشم شاد باشید🌹
    پاسخ
    -1
    انصراف

    27 دی 98
    سلام من فایل های این دوره رو هم تهیه کردم گوش دادم نوشتم و اشک ریختم بخش هایی ک مربوط به طرد شدن های دوران کودکی بود جالبه ک عیننا من همون مدل طرد شدن رو تو ازدواجم باهاش مواجه شدم.. من یک ساله طلاق گرفتم تو این مدت با دوره ها رو خودم کار کردم و از یه جهاتی بهبود پیدا کردم ولی جالبه درست یه روز بعد از گوش دادن به این دوره من یه صحبت از اون اقا درباره خودم شنیدم ک من رو کلا فراموش کرده و زندگی خودشو میکنه نمیدونم به شدت بهم ریختم ازون روز..میدونم دقیقا اینجا جایی هست ک باید علت حال بدم رو ببینم و بفهمم ولی راستش اینکه انقدر با خونسردی اون ادم این حرف رو زده حالم بد شد..نمیدونم شاید دوست داشتم بشنوم هنوز تو ذهنش تموم نشدم😔
    پاسخ
    -2
    انصراف

    مهرناز 26 دی 98
    سلام سوده عزيز تموم اين پنج فايل انگار راجب من صحبت كردين من تموم روابطمو يا خودم خراب كردم يا طرد شدم اصلا بلد نيستم زنانگي داشته باشم چون از ١٨ سالگي فقط كار كردم و دنبال من دروغي بودم چطور ميشه زنانگي داشت
    پاسخ
    -0
    انصراف

    مريم 26 دی 98
    خوش بحالت زهرا جان ولي من نميتونم همش ميگم هيچكس ديگه مثل اون نيست كه منو با شرايط خاصم بخواد من با اينكه فوق ليسانس هوش مصنوعي دارم و ووو بيشتر وقتها از غم دوريش گريه ميكنم چه كنم 😭😭😭😭
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Sepide 25 دی 98
    با سلام سوال که داشتم اینه که حالا که من متوجه شدم جدایی برام رشد من نیاز هست با این جدایی که الان در پیش رو دارم آیا خودم هم میتونم اقدام کنم برای جدایی و طلاق یا این که جدایی را پذیرش کنم کافیه چون طرف مقابل نمیخاد با این جدایی روبرو بشه ولی خواهان هم هست؟؟تشکر
    پاسخ
    -3
    انصراف

    مهر 25 دی 98
    خانم هروی من تمام دوره هاتون رو به جز درسواره استغنا تهیه کردم. تو همه ابعاد زندگیم پیشرفتو میدیدم جز در بعد روابط عاطفی. خیلی شدید قفل شده برام و من خیلی دارم ور میرم با قفلش. من در جریان یک جدایی از یک رابطه ای که داشتم با فایل های شما رو تهیه کردم. شغل مورد علاقه مو بدست اوردم کلی دوست پیدا کردم ولی به هدف اصلیم که برگردوندن اون اقا بود اصلا نزدیک نشدم که هیچ دورتر هم شدم. من دوره از جدایی تا تعالی رو جدیدا تهیه کردم. امروز به فایل ۵ اش گوش دادم. خیلی خیلی عالی بود. همه این چیزایی که گفتین رو من تجربه کردم. امان از خود سرزنشی و ضعیف دیدن خود:( میخواستم ازتون تشکر کنم به خاطر این دوره. تمریناتشو مو به مو انجام میدم و بی صبرانه منتظر فایل های بعدیتون هستم. من همیشه از ترس اینکه یه اشنایی ببینه منو تو پیجتون نه دستاورد فرستادم نه فعالیت میکنم تو پیج. امیدوارم این بت رو بشکنم و با این دوره انشاالله دستاورد های جدیدمو براتون بفرستم و انرژیمو با دوستای زندگی سالمی تقسیم کنم. برای من هم دعا کنید لطفا دوستان. دوران پر پیچ خم زیادی رو گذروندم. عالی باشید همگی🌹
    پاسخ
    -0
    انصراف

    مريم 25 دی 98
    خانوم هروي سلام من چند سال پيش جدا شدم ولي همش ميگفتم برميگرده لباس و مو و خيلي چيزاي ديگه رو مطابق سليقش انجام ميدادم تا اينكه خيلي اتفاقي ديدم كه ازدواج كرده و از اون به بعد منتظرشم كه طلاق بگيره ميدونم اشتباه ولي نميدونم چرا چيكار كنم 😭
    پاسخ
    -5
    انصراف
    زهرا 25 دی 98
    سلام عزیزم سعی میکنم درک کنم در چه روزهای سختی به سر میبری وچقدر درد داری و هیچ کلامی برای همدردی من گویا تسکین حالت نیست منم 2سال ونیم منتظربهم خوردن یک رابطه بودم وبهمم خورد ....ولی میدونی من فهمیدم درتمام روزهای بدم یکی بود که زمانی که باهاش دردودل میکردم حالم تسکین دادباهاش خیلی حرف زدم خییلییی ...... و یک فرشته زمینی مثل سوده جون سر راهم قرار داد که تونستم بعد از چندسال ببخشم ..... حتی کسانی که در حقم بدی کردن الان پشیمون شدن ولی الان انقدر با ادم های بهتری در رابطه دوستی هستم که اصلا با ادم های قبلی زندگیم زمین تا اسمون فرق میکنن.....دوره هابرای من خیلی خوب عمل کردن ...حتی من سر اون قضیه دوسال ازبهترین سال های عمرم هدر دادم به پای فکرکردن در رابطه اون ها چی میگذزه والان واقعا ناراحتم ازعمری که هدر کردم ....حتی روانشناس و روانپزشکم رفتم ..............امیدوارم این روزها مثل یک کوه بلندبشی و ما به دستاوردات افتخارکنیم.
    -1

    25 دی 98
    من خودم رابطه رو تموم کردم و از همه جا بلاکش کردم ولی همش دارم میرم نگا میکنم ببینم زنگ زده و یا پیام نداده وازاینکه میبینم نه زنگ میزنه و نه پیام حالم بد میشه چرا؟؟؟😔
    پاسخ
    -2
    انصراف
    مهسا 3 بهمن 98
    وای منم اینجوریم
    -0
    مريم 26 دی 98
    سلام عزيزم من هم همينطور و اين كار اشتباهي ست
    -0

    شقایق 24 دی 98
    سلام خانم هروی عزیز اشنایی با کانال شما برای من حکم معجزه رو داشت چون چند روزه به خاطره حرفای شما خیلی اروم شدم من تجربه ی یه جدایی رو دارم که خیلی از لحاظ روحی و جسمی داغون شدم می خوام این فایل جدایی شما رو تهیه کنم ولی تا حالا هیچ کدوم از پکیج های شما رو دریافت نکردم ایا این پکیج جدایی می تونه کمکم کنه ؟؟؟!!
    پاسخ
    -1
    انصراف

    24 دی 98
    سلام استاد عزیزم و ممنون از همکاران شما..من این دوره رو هم مثل بقیه دوره ها تهیه میکنم ب امید اینکه این بارهم راهگشا باشه..چون یه جایی تو ادامه مسیرم گیر کردم کم کم داره یه سال میشه ک طلاق گرفتم و من در تمام این مدت تا الان با هیچکس توی رابطه نرفتم چون این خلا رو به شدت نیاز داشتم خدارو شکر منی ک کارم هرشب گریه و نفرین بود حالا جای اون رو هرشب دعا و طلب برکت محبت و اگاهی برای اون ادم پرکرده فقط هنوز درگیر یه مسله م اونم دلشکستگیم هس هنوز نتونستم این رو با خودم حل کنم من هنوز نتونستم این موضوع رو حل کنم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    آزاده 24 دی 98
    سلام خدمت تمام زندگی سالمی ها خانم هروی من یک رابطه ده ساله با شخصی دارم که این اواخر داره به جدایی کشیده میشه یه ادم منفی و کنترل کننده که انرژی منو ازم میگیره نمیگم دوسش ندارم اما حس میکنم رفتنش از زندگیم برام بهتره تنها دلیلی که دارم ادامه میدم موضوع مالیه و ایشون به من مبلغ زیادی رو بدهکارن هیچ مدرکی برای شکاین ندارم و مستاصل شدم لطفا راهنماییم کنید
    پاسخ
    -0
    انصراف
    Fateme 30 دی 98
    سلام عزیزم، میشه فهمید توی این رابطه ده ساله چقدر فشار تحمل کردی، اما به این موضوعم فکر کن که حیفه روزهای عمرتو بخاطر پول از دست بدی، باج نده
    -0
    Mina 25 دی 98
    اون مبلغ هرچقدر هم زیاد باشه ارزشش رونداره از جونت و عمرت مایه بذاری برای پس گرفتنش
    -0

    Hana 24 دی 98
    خانم هروی عزیز .کسی که بهش علاقه شدیدی داشتم بعد از ۹ماه برگشت و یک ماه دوباره با هم صحبت کردم ولی من ادم سابق نبودم بتونم دوباره مثل قبل تحمل اون رفتارای بدش رو داشته باشم. بهش گفتم اصلا این موضوع برای من قابل قبول نیست و رابطه رو تموم کردم خیلی سخت بود و بالاخره تمومش کردم خودشم باورش نمیشد فک میکرد من همون ادم ضعیف قبلم همچنان به این رابطه میچسبم ولی من دیگه نمیخوام وارد همچین رابطه ای بشم. امیدوارم این دوره باعث شه این اتفاق دیگ برای من تکرار نشه
    پاسخ
    -0
    انصراف

    فریماه 24 دی 98
    سلام خانم هروی عزیز، من دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس شما رو خریدم، همه ی وویس های داخل کانال هم گوش دادم، ولی الان توی موقعیتی گیر افتادم که واقعا نمیدونم باید چیکار کنم، من یک بار قبلا ازدواج کردم و جدا شدم و الان توی دومین ازدواجم هستم ، ۲ سال داره از زندگی مشترک ما میگذره که من به تازگی احساس کردم با من بازی شده، و چون زندگی دومم هست نمیخوام به راحتی از دستش بدم، خواهش میکنم به من بگید من باید الان چیکار کنم
    پاسخ
    -1
    انصراف

    نیوشا 24 دی 98
    سلام شبتون بخیر راهنمایی می خواستم از خدمتتون‌ من تو دوره عزت نفس فهمیدم من نمی تونم از رابطه با شخصی که مناسبم نیست راحت جدا بشم و ریشه اون رو در تر س از تنهایی می بینم و کارهایی که براش انجام دادم تا الان( پیش مشاور رفتم و .... ) -نتیجه ای که کرفتم از اون کارها ( باز ضعف در جدایی) دارم( اینکه بعد از جدایی چکار کنم، من الان ۴۲ سالمه اگر شخص دیگه ای نیاد تو زندگیم من با تنهاییم جه کنم....) ... ترس از تنهایی در من از بین بره نمی دونم چیکار کنم؟
    پاسخ
    -0
    انصراف
    مريم 26 دی 98
    مثل من منم از تنها بودن ميترسم من هم ٤٤ ساله شدم و همچنان تنها 😔
    -0
    Simin 25 دی 98
    سلام عزیزم من هم دقیقا مشکل شما رو دارم و و این ترس داره ریشه زندگی منو میسوزونه تمرینی که برای خودم درنظر گرفتم اینه که کارهایی که اون برای من انجام میده و لیست کردم و همون کارها رو خودم دارم برای خودم انجام میدم در واقع خودم به خودم عشق و انرژی میدم خودم رو دوست دارم خیلی کار سختیه اصلا راحت نیست ولی برای کار روی ترس از دست دادن خیلی داره به من کمک میکنه
    -0
    Mina 25 دی 98
    اولا که از کجا معلوم تنها بمونی دوما تنها موندن بهتر از بودن با یه فرد نامناسبِ و اینکه یاد بگیر تو تنهاییت خوشحال باشی و کارهایی که خوشحالت میکنه و احساس رضایت بهت میده انجام بدی اگه تنهایی خوشحال نباشی با هیچ کس دیگه ای هم احساس خوشحالی نخواهی کرد چون اون ترس رو مثل یه سم وارد رابطه بعدیت میکنی
    -0

    الف 24 دی 98
    تموم روابطم منجر به جدایی شده، و تازه اینکه از طرف اونا تموم میشه ، در صورتی که اوایل بسیار عاشق و مشتاق و قصد ازدواج داشتن من باید چیکار کنم ، دوره های شما رو هم خریدم ، اما کلا نمیشه ، هر کسی اومده تو زندگیم رفته، من واقعا خسته و نا امید شدم بگین من چیکار کنم ؟؟ سنم روز به روز داره میره بالا
    پاسخ
    -0
    انصراف
    الناز 22 اسفند 98
    سلام عزیز دلم .خواستم بگم که با گفتن این که نمیشه و درست نمیشه و ... امکان وقوعش رو به روی خودت نبند.(سخن خانم هروی عزیزم)تو رو خودت کار کن با دوره ها جلو برو و به خودت خیلی اهمیت بده خیلی.مطمئن باش وقتی نسبت به چیزی یا کسی بی نیاز بشی و بفهمی که خودت و خدا واسه شادیت کافی هستین و وابسته نباشی.اتفاقات و کسایی وارد زندگیت میشن که حتی تصورشم نمیکنی.من 7 بار کراش زدم(عشق یواشکی)و خیلی از دوستام رو از دست دادم و خیلی گریه کردم 1 ماه قبل واسه همینا دوره ها رو تهیه کردم ولی بعد از دوره ها فهمیدم هرچیزی که تو دیگران دنبالش بودم تو وجود خودم هست و میتونم رشدش بدم و دارم رو خودم کار میکنم قطع میدونم افراد و موقعیت های بینظیری وارد زندگیم میشن چون من لیاقتشو دارم.چون دارم کار میکنم. تو ام میتونی فقط باور کن و کار کن
    -0
    Fateme 30 دی 98
    سلام راستش منم تو ارتباطاتم موفق نبودم هنوز، به هرحال هرکدوممون تو زندگی به دلایلی ترک شدیم یا ترک کردیم، مهم این هست که بشینیم کندوکاو کنیم که چرا، در طول اون رابطه چه کارهایی کردیم که باعث روندن اون ادمها شد، و عمقی تر نگاه کنیم که ریشه اون رفتارهای ما و اون وابستگی های ما چی بوده
    -0
    مريم 26 دی 98
    منم اونقدر رابطه هام بهم خورده كه اصلا قيد ازدواج رو زدم ديگه ولي ي چيزي ته دلم ميگه نه و هنوز هم غصه دار ميشم
    -1
    مريم 26 دی 98
    منم اونقدر رابطه هام بهم خورده كه اصلا قيد ازدواج رو زدم ديگه ولي ي چيزي ته دلم ميگه نه و هنوز هم غصه دار ميشم
    -0
    Mina 25 دی 98
    دوره هارو چندبار گوش کردی چقدر به تمریناش عمل کردی چقدر عمیق شدی تو مفاهیمش؟
    -2

    رها 24 دی 98
    سلام . دوره هاتون رو دوست دارم. لطف کنید در مورد عاشق شدن هم صحبت کنید. اینکه بعد ترک شدن هنوزم دلتنگی داریم و عشقی در دلمون مونده. ممنون میشم
    پاسخ
    -0
    انصراف
    مريم 26 دی 98
    موافقم درست بعد از ٥ سال هنوزم دلتنگش ميشم اي كاش درمورد اين هم صحبت كنن
    -1

    Jalil.m 24 دی 98
    بادرود وسلام ، من پکج هارو تهیه کردم و پیشرفتهایی داشتم اما قدم هایی که برداشتم کوچک بوده. در زندگی من مشکلاتی به وجود اومده که در طول زمان جدی تر شد و به رفتن همسرم ختم شده با دوتا بچه هام منو ترک کرد، خانم هروی من از خدا میخوام وخواستم که به من فرصت جبران رو بده و اینکه زندگی جدیدرو بسازم . از خانواده زندگی سالم میخوام که برام دعا بکنید من همسرم و فرزندانم دوست دارم من زندگیم رو باعشق شروع کردم خانم هروی برام دعا کن
    پاسخ
    -2
    انصراف
    Eli 24 دی 98
    سلام سوده جون واقعا ممنونم بابت دوره های عالی که تهیه کردین من همه دوره هارو تهیه کردم بغیر از دوره جدایی بارها دوره ها و فایلارو گوش دادم و به ارامش رسیدم هر شب بی صبرانه منتظر ارسال فایلای صوتی هستم متاسفانه من جدایی تجربه کردم یک رابطه سمی و ممنوعه و وابستگی شدید که خیلی اذیت شدم ولی با دوره ها و کار روی خودم تونستم خودم از اون رابطه بیرون بیام ولی با اینکه خودم خواستم هنوز پیگیرشم مرتب تو فضای مجازی چکش میکنم بهش فکر میکنم و بازم دوست دارم کنارم باشه می ترسم نتوانم دوام بیارم و به اون رابطه برگردم لطفا کمکم کنید و راهنماییم کنید چطوری این رابطه رو برای خودم کامل تموم کنم بتوانم به زندگی جدیدم ادامه بدم .ممنون خانم‌هروی عزیز
    -0

    فرید. ا 24 دی 98
    سلام ....می خواستم درباره چک کردن ،کسی که ترکمون کرده، در فضای مجازی و فضای حقیقی بفرمایید ....آیا هرزگاه انرژی درونی است؟ آیا تبادل ارتعاشی صورت می گیرد ؟ آیا از جذابیت درونی کم می کند؟
    پاسخ
    -0
    انصراف

    علی 24 دی 98
    با سلام خدمت خواهر گلم . من قبلا خدمتتون عرض کرده بودم توی فایلهاتون در خصوص کسایی که یه بچه دارن و کارشون به متارکه کشیده شده خالیه و مطلبی نیست . من و همسرم متارکه هستیم ولی جدایی صورت نگرفته و هفت هشت ماه همدیگه رو ندیدیم ولی من بچه رو هر دو هفته یک بار میارمش پیش خودم میبینم . نمیدونم این روند روتا کی باید ادامه بدیم ممنون میشم در این باره هم صحبت کنید . سپاسگذار
    پاسخ
    -1
    انصراف

    مهسا 24 دی 98
    سلام خانوم هروی عزیز من وقتی صداتون گوش میدم همونجا حالم خوب میشه اما باید بگم که نامزدم یه هو با یک بهانه ک اره میدونم تو حتما یک روزی ممکنه اتفاق بیفته ک بم خیانت کنی یه هو رهام کرد...من یک هو با رفتنش یک شوکی بهم وارد شد چندین ماهه ک دارم عذاب میکشم..خیلی تلاش میکنم بلند شدم ولی سریع انرژی مو از دست میدم اون ابرهای سیاه میاد روی سرم فک میکنم دیگ نمیتونم عاشق شم دیگ کسی رو نمیتونم قبول کنم.جدایی برام خیلی دردناک بود چون هیچوقت فکرشم نمیکردم ترکم کنه خیلی بهم عادت داشتیم.ی هو نمیدونم چش شد حتی حاظر نشد منو ببینه جواب پیام نمیداد.خوشحالم که یه دوره به این موضوع اختصاص دادید
    پاسخ
    -0
    انصراف
    مریمی 3 بهمن 98
    سلام عزیزم منم دقیقا همینه موضوع زندگیم و دلیلشم این بود که چون ممکنه طلاق بگیریم پس جداشیم.اخه ایشون یه ازدواج ناموفق داشت و میترسید که دوباره شکست بخوره.ما واقعا همو دوست داشتیم.اما نمیدونم چطور تصمیم به جدایی گرفت و رفت و یکی دوماه بعد ازدواج کرد و من هنوز تو شوکم بعد از یکسال..
    -0

    زهرا 24 دی 98
    سلام .من تمام دوره ها رو خریداری کردم ولی الان در حال حاضر مشکل مهمی که برام پیش آمده اینست که در حین جدایی هستم و امیدوارم بتونم از راهنمایی هاتون توی این دوره استفاده کنم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    میترا 24 دی 98
    سلام . من دوره رو خریدم وگوش دادم سوالم اینه کسی ک بارها شکستو و جدایی رو تجربه کرده یجورایی انگار ی چیز عادی شده واسش بیخیال شده ویا اینکه نه اون طرد شدن واسش بی اهمیت شده ک حالا ک دوباره اون اتفاق واسش افتاده احساس میکنه ک بشدت دفعات قبل نیست یا نه ادم درسشو گرفته و پخته شده ؟؟؟ تو وصعیتی ک الان هستم تمام دوره ها رو کار کردم و احساس میکنم این جدایی چندان هم واسم سخت نیست و میتونم باهاش کنار بیام ولی دلیلش رو نمیدونم ..ممنون میشم جوابمو بدید
    پاسخ
    -2
    انصراف

    کیمیا 24 دی 98
    سلام به خانم هروی عزیز و تیم حرفه ای شون من تقریبا پنج ماه که از یه رابطه طرد شدم، خیلی خیلی با خودم جنگیدم، اون خودش حتی تا لحظه آخر هیچی از جدایی به من نگفت و درست تا بیس دیقه قبل به من پیام میداد، حتی دیگه نه با من خدافظی کردن و نه حتی عذر خواهی، همه این پنج ماه با هر سختی بوده برام گذشته با کمک وویس های شما تونستم اروم شم ولی سوالات ذهنم داره روانمو نابود میکنه، و تقریبا بعد پنج ماه با اینکه الان خیلی اروم ترم ولی در شبانه روز ذهنم سمت ایشون میره و علت اینکه خودش چرا آنقدر سرد و بی تفاوت شد یهویی. امیدوارم این دوره و یا شما بتونین کمکم کنین
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Mahsa 24 دی 98
    سلام خانوم هروي عزيزم،من همه ي دوره ها رو تهيه كردم،تك تك دوره ها پر از نكات كليدي براي زندگي با كيفيت تره،با اينكه خيلي روي عزت نفسم كار مي كردم ولي موضوع ترس از جدايي هميشه همراه من بود،من خيلي از مشكلات،سايه ها و طلسم هاي روانيم رو با دوره ي عزت نفس پيدا كردم اما دوره از جدايي تا تعالي يك دوره بي نظيره كه كاملا ريشه اي عمل ميكنه،خيلي خيلي ازتون سپاسگزارم براي اين دوره فوق العاده
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Mahsa 24 دی 98
    سلام خانوم هروي عزيزم،من همه ي دوره ها رو تهيه كردم،تك تك دوره ها پر از نكات كليدي براي زندگي با كيفيت تره،با اينكه خيلي روي عزت نفسم كار مي كردم ولي موضوع ترس از جدايي هميشه همراه من بود،من خيلي از مشكلات،سايه ها و طلسم هاي روانيم رو با دوره ي عزت نفس پيدا كردم اما دوره از جدايي تا تعالي يك دوره بي نظيره كه كاملا ريشه اي عمل ميكنه،خيلي خيلي ازتون سپاسگزارم براي اين دوره فوق العاده
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Farnoosh 23 دی 98
    این روزا فقط و فقط حالم با این وویسایی که میگذارید تو کانال خوب میشه درد جدایی از یه طرف مشکلات خانوادگی یه طرف و مسائل مالی از طرفی دیگه کمر منو خم کرده
    پاسخ
    -0
    انصراف

    dorsa 22 دی 98
    سلام من همه ی دوره هارو به غیر از در قانون استقنا و در استوره ی احترام به خود رو تهیه کردم و باهاش همراه شدم دستاورد های فوق العاده زیادی داشتم ادما برای کمک منو انتخاب میکنن من کسی شدم که اگر کسی بخواد یه خبری رو بده اولین نفر به من زنگ میزنه من برای بار دوم همزمان با چالش من جدید میخوام خیلی قوی همراه شم و برای خودم برنامه غذایی و ورزشی تنظیم کردم و تصمیم گرفتم این دوره هم تهیه کنم و همراهد شم من این بار قوی تر از قبل فقط به دنبال حل مسایلم نیستم بلکه به دنبال جذب خواسته هام هم هستم یه دنیا از شما ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    راهیل 22 دی 98
    من دو ساله باشما هستم اما یک ساله که دوره ها رو خریداری کردم و کار کردم قبلش فقط فایلهاتون‌و یکی درمیون گوش میکردم اما الان فقط هر روز و هرشب بخاطر شما به تلگرام میام و دائم فایلهای شما رو‌چه جدید و چه تکراری گوش میکنم من از پارسال جدا شدم اما اول خرداد امسال کاملا تموم شد طلاقمون ، من زیاد ضربه خوردم اما با شما واقعا بهم کمک شد
    پاسخ
    -0
    انصراف

    میترا 22 دی 98
    چندین ساله ک با شما همراه هستم و تمام دوره هاتون رو تهیه کردم و حتی به دوستان معرفی کردم و اونام تهیه کردن به سه سال پیشم ک نگاه میکنم انگار سه ساله ک دارم زندگی میکنم اما این ترس جدایی همیشه باهام بوده و تا حالا نتونستم به اونصورت کاری واسش کنم یعنی خیییلی پیشرفت کردم و خود جدایی ک هدفم بوده رو نتونستم انجام بدم ی جایی گیر کردم وقتی فایل رو شنیدم ته دلم گفتم بازم سوده و کمکاش دارن بدادت میرسن میترا بخر واستفاده کن شاید این همون چیزیه ک دنبالشی ...امیدوارم موفق بشم یک دنیا ممنون از وجود پر برکتتون سوده جانم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Afsaneh Gholami 22 دی 98
    با تشکر از زحمات شما خانم هروی و تیم بسیار موفق تون. با کمال میل این دوره را مثل دوره های قبل تهیه می کنم و ارزوی موفقیت های بیشتر و جهانی شدنی شما همچون خانمهای موفق تمام دنیا. 🙏 هرگز فکر نکرده بودم به خودم قبل از اشنا شدن با شما و هزاران بار سپاس می گویم خداوند بزرگ را که مرا با شما و تیم موفق تون اشنا کرد. شما با صدای ملکوتیان ارامش را برای من در این دور دست ها فراهم کردید. چه ثروتی بالاتر ازاین که حتی یک روز هم شدم از خودم راضی هستم که در تغییر در خودم گفتم بسم الله.🙏
    پاسخ
    -0
    انصراف

    Marziyeh 22 دی 98
    سلام خدمت خانم هروی و تیم خوبشون من امروز بارها این عبارت تاکیدی رو به کار بردم که درهایی دور از انتظار گشوده میشود تا من به مقصودم برسم. من فکر کنم از اولین نفر هایی هستم که دوره را خریدم چون من مدامممم ترک و طرد میشم من هیچ رابطه ی خوبی را نداشتم و این بزرگترین مشکل من هست .تا این دوره را دیدم انگار بهم گفتن مرضیه بیا این جوابت و این راهکارت . خیلیییی ممنون ازتون که به ما کمک میکنید از سردگرمی دربیایم.
    پاسخ
    -0
    انصراف
    سارا 24 دی 98
    عزیزم خیلی سخته میدونم. به خودت زمان بده، بعد هم تا میتونی احساساتت رو بنویس و گریه کن تا سبک شی. دوره های خانم هروی هم کمکت میکنن
    -0

    سیده سعاد 22 دی 98
    من داغونم ۲ماه و خرده ای رابطم از سمت اون به شیوه ی بد کات شد نمیتونم بزارمش کنار همه چیم متوقف شده و حتی به مردن فک میکردم رفتم روانپزشک یه کیسه مر قرص داد و حتی نامه ی بستری من نرفتم باید چیکار کنم نمیتونم عادی زندگی کنم همش قلب درد تنگیه نفس استرس اضطراب
    پاسخ
    -9
    انصراف
    fatemeh 30 دی 98
    آوای عزیز منم مثل شمام مدت هاست میگم اگر خیر توی بودن با اون شخص نیست محبتش از دلم پاک بشه ولی نمیدونم چرا نمیشه حتی بعضی روزا احساس میکنم بیشتر هم شده نمیدونم چه تفسیری کنم این موضوع رو
    -0
    نسرین 24 دی 98
    منم باهات همدردم 2 ماهه الان من و گذاشت رفت این دوره ارو تهیه کردم شروع کردم به کار کردن بند ناف و پاره کن به خودت برگرد خودت و دریاب خیلی سخته خیلی سخته اما میشه مشکل من اینه که تو محله هرروز از محل کارش رد میشم از خیابونی که زندگی میکنه اما میخوام بگم که میشه میتونیم توکل کن به خدای بزرگ دستت همیشه تو دستش هست مطمئن باش تنهات نمیذاره
    -1
    فرنوش 22 دی 98
    دوره های سوده رو گوش کن قطعا و بدون شک حالت انقدر خوب میشه که خودت تعجب میکنی اما باید عمقی کار کنی نه سطحی
    -1
    آوا 22 دی 98
    من هم این دوره رو تجربه کردم. اما دوست خوبم، اول ازهمه ازخدا خواستم کمکم کنه و مهرش رو ازدلم بیروت کنه بعد هم شروع کردم روی خودم کارکردن و به این فایلها گوش دادن و سه روز بیشتر نگذشت که آروم شدم معجزه بود.. فهمیدم جایگاه و ارزش خودم رو.. الان شاکرم بخاطر تموم شدن این رابطه وممنونم از خانم هروی چون بهم فهموند ارزش من بیشترازاینهاست و همچنین ارزش شما دوست خوبم💖💖
    -0

    captcha
    پشتیبانی