هیچ اپراتوری آنلاین نیست. در حال حاضر با استفاده از صفحه تماس با ما می توانید سوالات خود را مطرح کنید.
    سبد خرید خالی است.
    فایل های آموزشی رایگان
    چگونه در زندگی آرامش بیشتری داشته باشیم

    چگونه در زندگی آرامش بیشتری داشته باشیم

    این صفحه را به دوستانتان بفرستید×
    ایمیل شما:*
    ایمیل گیرنده:*
    نام شما:
    پيام شما:
    کد امنیتی*
    captcha

    چگونه در زندگی آرامش بیشتری داشته باشیم




    اطلاعات بیشتر

    مدرس: سوده هروی 

    تهیه شده در موسسه زندگی سالم 

    مشخصات فنی
    دانلود
    چگونه در زندگی آرامش بیشتری داشته باشیم
    ارسال نظر
    captcha
    اخرین نظرات
    27 مرداد 99
    سلام به خانم هروی. من فارغ التحصیل رشته روانشناسی هستم ولی زندگی من به لحاظ روحی و روانی غیرقابل تحمل بود و افسردگی توی زندگی من موج میزد انقدر عزت نفس پایینی داشتم که تن به یک ازدواج اجباری داشتم و کتک خوردنم رو تحمل میکردم، بعد از 5سال با خیانت های وحشتناک همسرم مواجه شدم و حتی سلامتی جنسی من در هم خطر بود و جدا شدم بعد از جدایی هیچ حمایتی نداشتم، ترس از بی پولی داشتم، احساس میکردم به هیچ دردی نمیخورم علی رغم زیباییم وضعیت روابطم به شدت خراب بود و تمام روابطم در عرض دو هفته تموم میشد اقایی وارد زندگیم شد که بهم پیشنهاد ازدواج داد ولی باز هم این اقا منو ترک کرد و من حالم به شدت بد بود، دیوونه شده بودم که چرا این هم نشد، دلیل رفتن ادم ها رو نمیفهمیدم، انقدر افکار و گفتگوی درونی منفی داشتم که شب ها در طول خواب، با لرز شدید میپریدم و دستام میلرزید و وجودم به رعشه می افتاد وارد شغلی شدم که ازم بیگاری کشیده میشد، با دوره ها روی خودم کار کردم و منی که باورم نمیشد لایق این باشم که درامدی داشته باشم، حقوقم از 2 میلیون به 9میلیون رسید عمیقا روی خودم کار کردم با دوره های جذابیت و عزت نفس و خواستم خودم باشم، آقایی که ترکم کرده بود برگشت و بهم گفت من حاضرم دنیارو به پات بریزم، منوتو برای هم ساخته شدیم، من میخوام با تو ازدواج کنم و با تو بچه دار بشم و این در حالی هست که من هیچ پیشنهاد خوبی برای ازدواج نداشتم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    27 مرداد 99
    سلام به خانم هروی. من فارغ التحصیل رشته روانشناسی هستم ولی زندگی من به لحاظ روحی و روانی غیرقابل تحمل بود و افسردگی توی زندگی من موج میزد انقدر عزت نفس پایینی داشتم که تن به یک ازدواج اجباری داشتم و کتک خوردنم رو تحمل میکردم، بعد از 5سال با خیانت های وحشتناک همسرم مواجه شدم و حتی سلامتی جنسی من در هم خطر بود و جدا شدم بعد از جدایی هیچ حمایتی نداشتم، ترس از بی پولی داشتم، احساس میکردم به هیچ دردی نمیخورم علی رغم زیباییم وضعیت روابطم به شدت خراب بود و تمام روابطم در عرض دو هفته تموم میشد اقایی وارد زندگیم شد که بهم پیشنهاد ازدواج داد ولی باز هم این اقا منو ترک کرد و من حالم به شدت بد بود، دیوونه شده بودم که چرا این هم نشد، دلیل رفتن ادم ها رو نمیفهمیدم، انقدر افکار و گفتگوی درونی منفی داشتم که شب ها در طول خواب، با لرز شدید میپریدم و دستام میلرزید و وجودم به رعشه می افتاد وارد شغلی شدم که ازم بیگاری کشیده میشد، با دوره ها روی خودم کار کردم و منی که باورم نمیشد لایق این باشم که درامدی داشته باشم، حقوقم از 2 میلیون به 9میلیون رسید عمیقا روی خودم کار کردم با دوره های جذابیت و عزت نفس و خواستم خودم باشم، آقایی که ترکم کرده بود برگشت و بهم گفت من حاضرم دنیارو به پات بریزم، منوتو برای هم ساخته شدیم، من میخوام با تو ازدواج کنم و با تو بچه دار بشم و این در حالی هست که من هیچ پیشنهاد خوبی برای ازدواج نداشتم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    captcha
    پشتیبانی