هیچ اپراتوری آنلاین نیست. در حال حاضر با استفاده از صفحه تماس با ما می توانید سوالات خود را مطرح کنید.
    سبد خرید خالی است.
    فایل های آموزشی رایگان
    رابطه های نصفه و نیمه

    رابطه های نصفه و نیمه

    این صفحه را به دوستانتان بفرستید×
    ایمیل شما:*
    ایمیل گیرنده:*
    نام شما:
    پيام شما:
    کد امنیتی*
    captcha

    رابطه های نصفه و نیمه   




    اطلاعات بیشتر

    مدرس: سوده هروی 

    تهیه شده در موسسه زندگی سالم 

    مشخصات فنی
    دانلود
    رابطه های نصفه و نیمه
    نوع فایلنام فایل

    اندازه
    icon رابطه نصفه نیمه.mp3 دانلود فایل    پخش آنلاین 4.34 MB
    ارسال نظر
    captcha
    اخرین نظرات
    27 مرداد 99
    سلام خانم هروی جان من سفرم از جایی شروع که 10ماه پیش در اروپا به بدترین شکل ممکن از جانب شوهرم تحقیر و طرد شدم، به طوری که مجبور شدم به ایران برگردم و آخرین مکالمه من با همسرم پر از توهین و تحقیر و وقاحت بود و بدن من به رعشه افتاد و تحقیر های کلامی و فیزیکی ای که شدم به شدت حالم رو بد کرد به خودم گفتم زندگی نمیتونه انقدر بد باشه، قطعا راهی هست که انسانها طور دیگه ای زندگی کنند و انقدر زخم نخورند و در آرامش باشند، از خدا کمک خواستم و با دوره ها آشنا شدم وقتی روی جذابیت درونی کار کردم، با هر جمله ای دستم رو مشت میکردم و اشک از چشمانم سرازیر میشد، خیلی درد داشت اما درد شیرینی بود، از همسرم فاصله گرفتم و کار کردن روی خودم و درونم رو شروع کردم اولین دستاوردم این بود 25کیلو اضافه وزنم رو کم کردم و الان در تناسب اندام خیلی خوبی هستم من عمل کمر داشتم که به دلیل مسائل عصبی بودم اما توی این مدت با ورزش مداوم مشکلات و دردم رو کم کردم و مسئله کمرم دیگه مانع حرکت من نیست من به کودکیم برگشتم تا مسائلم رو با پدر و مادرم حل کنم، در وضعیتی بودم که اصلا دلم نمیخواست پدرم رو ببینم و با مادرم نمیتونستم یک مکالمه سالم داشته باشم و از برادرم هم فراری بودم و همیشه از خانواده فاصله میگرفتم، حالا به طرز جالبی خونه پدریم برای من منیع آرامش و بهشت شده و این برای من بالاترین دستاورده و من ارتباط برقرار کردن با اونهارو یاد گرفتم و همون کسانی که همیشه در نقطه مقابل من پر از سرزنش و ملامت من بودند، حالا در کنارم هستند و از من حمایت کامل میکنند و الان با هم زندگی فوق العاده ای داریم و کودکی وحشتناکم داره جبران میشه دستاورد باورنکردنی من این بود که من همیشه حسرت داشتم دوستانی داشته باشم که منو دوست داشته باشند و هم مسیر من باشند که این برای من فراهم شده الان دیگه اصلا احساس تنهایی نمیکنم و حمایت عجیبی از آدمها دریافت میکنم گفتگوهای درونی من برطرف شده و این بار سنگین رو گذاشتم کنار و خیلی سبک شدم من کار آفرینیم رو آغاز کردم و کارگاه شخصی خودم رو راه اندازی کردم و کمک آدمهارو دیدم و دستاوردهای مالی هم داشتم بهترین دستاوردم کشف خودم و طلسم های درونی خودم بود و فهمیدم من حق دارم خوشبخت باشم و زندگی خوبی داشته باشم همسر من به سمت برگشت و به من گفت که من حاضرم تمام حق و حقوق تو رو بهت بدم و میخوام بهت بگم که توی این مسیر کاملا پشت تو هستم و این برای من خیلی عجیب بود که ازش شنیدم میخواد از من حمایت کنه تا من دچار مشکلی نشم و زخم زیادی تحمل نکنم ، این آدم اصلا نمیخواست منو ببینه و انقدر به من توهین میکرد که باور نکردنی نبود ولی حالا خودش بهم پیام داد و گفت این برای من خیلی دردناکه که ما بخوایم با توهین با هم صحبت کنیم من روی خودم کارم کردم و فهمیدم چرا انقدر از جدایی میترسیدم و طلسمش رو در کودکی خودم دیدم و فهمیدم چرا خودم رو لایق خوشبختی نمیدیدم(دوره جدایی تا تعالی) بهترین دستاوردم این هست که من معنای زندگی و ارزش زنده بودن خودم رو فهمیدم. خیلی ممنونتونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    27 مرداد 99
    سلام خانم هروی جان من سفرم از جایی شروع که 10ماه پیش در اروپا به بدترین شکل ممکن از جانب شوهرم تحقیر و طرد شدم، به طوری که مجبور شدم به ایران برگردم و آخرین مکالمه من با همسرم پر از توهین و تحقیر و وقاحت بود و بدن من به رعشه افتاد و تحقیر های کلامی و فیزیکی ای که شدم به شدت حالم رو بد کرد به خودم گفتم زندگی نمیتونه انقدر بد باشه، قطعا راهی هست که انسانها طور دیگه ای زندگی کنند و انقدر زخم نخورند و در آرامش باشند، از خدا کمک خواستم و با دوره ها آشنا شدم وقتی روی جذابیت درونی کار کردم، با هر جمله ای دستم رو مشت میکردم و اشک از چشمانم سرازیر میشد، خیلی درد داشت اما درد شیرینی بود، از همسرم فاصله گرفتم و کار کردن روی خودم و درونم رو شروع کردم اولین دستاوردم این بود 25کیلو اضافه وزنم رو کم کردم و الان در تناسب اندام خیلی خوبی هستم من عمل کمر داشتم که به دلیل مسائل عصبی بودم اما توی این مدت با ورزش مداوم مشکلات و دردم رو کم کردم و مسئله کمرم دیگه مانع حرکت من نیست من به کودکیم برگشتم تا مسائلم رو با پدر و مادرم حل کنم، در وضعیتی بودم که اصلا دلم نمیخواست پدرم رو ببینم و با مادرم نمیتونستم یک مکالمه سالم داشته باشم و از برادرم هم فراری بودم و همیشه از خانواده فاصله میگرفتم، حالا به طرز جالبی خونه پدریم برای من منیع آرامش و بهشت شده و این برای من بالاترین دستاورده و من ارتباط برقرار کردن با اونهارو یاد گرفتم و همون کسانی که همیشه در نقطه مقابل من پر از سرزنش و ملامت من بودند، حالا در کنارم هستند و از من حمایت کامل میکنند و الان با هم زندگی فوق العاده ای داریم و کودکی وحشتناکم داره جبران میشه دستاورد باورنکردنی من این بود که من همیشه حسرت داشتم دوستانی داشته باشم که منو دوست داشته باشند و هم مسیر من باشند که این برای من فراهم شده الان دیگه اصلا احساس تنهایی نمیکنم و حمایت عجیبی از آدمها دریافت میکنم گفتگوهای درونی من برطرف شده و این بار سنگین رو گذاشتم کنار و خیلی سبک شدم من کار آفرینیم رو آغاز کردم و کارگاه شخصی خودم رو راه اندازی کردم و کمک آدمهارو دیدم و دستاوردهای مالی هم داشتم بهترین دستاوردم کشف خودم و طلسم های درونی خودم بود و فهمیدم من حق دارم خوشبخت باشم و زندگی خوبی داشته باشم همسر من به سمت برگشت و به من گفت که من حاضرم تمام حق و حقوق تو رو بهت بدم و میخوام بهت بگم که توی این مسیر کاملا پشت تو هستم و این برای من خیلی عجیب بود که ازش شنیدم میخواد از من حمایت کنه تا من دچار مشکلی نشم و زخم زیادی تحمل نکنم ، این آدم اصلا نمیخواست منو ببینه و انقدر به من توهین میکرد که باور نکردنی نبود ولی حالا خودش بهم پیام داد و گفت این برای من خیلی دردناکه که ما بخوایم با توهین با هم صحبت کنیم من روی خودم کارم کردم و فهمیدم چرا انقدر از جدایی میترسیدم و طلسمش رو در کودکی خودم دیدم و فهمیدم چرا خودم رو لایق خوشبختی نمیدیدم(دوره جدایی تا تعالی) بهترین دستاوردم این هست که من معنای زندگی و ارزش زنده بودن خودم رو فهمیدم. خیلی ممنونتونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    captcha
    پشتیبانی