چگونه یک رابطه عاطفی خوب را تجربه کنیم؟ قسمت دوم

سلام به همه زندگی سالمیها و خانم هروی. من کودکی سختی داشتم، با پدر و نامادریم زندگی میکردم و کمبود های مالی و عاطفی زیادی داشتم، در سن 18سالگی ازدواج کردم و بعد از 9سال زندگی مشترک به دلیل خیانت همسرم، از هم جدا شدیم، من به دلیل ترس ها و خلا هام مجدد ازدواج کردم ولی باز هم ناموفق بود و همسر دومم اعتیاد بسیار شدیدی داشت و با اصرار خودم دوباره جدا شدم وارد روابط متعددی شدم ولی همه کوتاه مدت بود، تمام درآمد من توی روابطم صرف میشد و من باج مالی و عاطفی زیادی میدادم با آقایی وارد رابطه جدی شدم و اوایل همه چیز خیلی خوب بود اما بعد از چندماه همه چیز تغییر کرد، من خیلی ترس از دست دادن داشتم و این بزرگترین ضعف من بود و مدام نگران بودم اون آقا رو از دست بدم و ترس تمام وجودم رو میگرفت، این آقا کم کم تحقیرم کرد، بی ارزشم کرد، هیچ محبتی به من نمیکرد، رفتار خیلی بدی داشت و به شدت مغرور بود من با کانال آشنا شدم، مدام ویس ها رو گوش میکردم در حالی که حال روحی خیلی بدی داشتم و با خودم میگفتم مگه میشه یک آدم انقدر جذاب بشه که رفتار طرف مقابلش باهاش تغییر کنه؟ دوره جذابیت درونی رو تهیه کردم، مدام گوش میکردم، تصمیم گرفتم رابطه مو تموم کنم و تونستم رابطه ای رو که به شدت به اون آقا وابسته بودم تموم کنم و جدی روی خودم کار کردم، ارتباط خیلی فوق العاده ای با خدای خودم برقرار کردم و خدا رو شکر میکنم این قضیه باعث شد من ارتباطم با خدا عالی بشه و الان هر لحظه حضور خدا رو کنارم حس میکنم روز تولدم این آقا بهم زنگ زد، حالم رو پرسید، ابراز دلتنگی کرد و میخواست که من رو ببینه و با من صحبت کنه و خیلی پافشاری کرد و من پذیرفتم، رفتم و دیدم این آقا برای من کیک و گل و کادوی خوب و مقدار زیادی پول گذاشته و خیلی خوشحال شدم که منو سوپرایز کرده و این حرکت معنوی رو برای من انجام داده و رابطه ما دوباره شروع شد من هیچوقت با خانواده ی خودم ارتباط خوبی نداشتم ولی الان رابطه من با خانواده خودم عالی شده در حالی که قبلا اصلا پذیرش اونهارو نداشتم و احساس میکردم دوستم ندارند، پدرم که حس میکردم از من هیچ حمایتی نمیکنه برای من هزینه های مالی زیادی کرد و از من حمایت کرد وارد چالش چهارماهه شدم و ویژگی هایی که میخواستم نوشتم تا رابطه بهتر بشه و روی خودم کار کردم و نتیجه ی خیلی خوبی گرفتم و اون آدمی که فکر شو نمیکردم تغییر کنه الان دارم تغییراتش رو میبنیم، آدمی که توی اون دوسال حتی یکبار هم کلام محبت آمیزی به من نگفته بود الان ابراز علاقه ش به من خیلی زیاد شده و محبتش رو با تمام وجودم حس میکنم.خدا رو شکر که با شما اشنا شدم

سلام به همه زندگی سالمیها و خانم هروی. من کودکی سختی داشتم، با پدر و نامادریم زندگی میکردم و کمبود های مالی و عاطفی زیادی داشتم، در سن 18سالگی ازدواج کردم و بعد از 9سال زندگی مشترک به دلیل خیانت همسرم، از هم جدا شدیم، من به دلیل ترس ها و خلا هام مجدد ازدواج کردم ولی باز هم ناموفق بود و همسر دومم اعتیاد بسیار شدیدی داشت و با اصرار خودم دوباره جدا شدم وارد روابط متعددی شدم ولی همه کوتاه مدت بود، تمام درآمد من توی روابطم صرف میشد و من باج مالی و عاطفی زیادی میدادم با آقایی وارد رابطه جدی شدم و اوایل همه چیز خیلی خوب بود اما بعد از چندماه همه چیز تغییر کرد، من خیلی ترس از دست دادن داشتم و این بزرگترین ضعف من بود و مدام نگران بودم اون آقا رو از دست بدم و ترس تمام وجودم رو میگرفت، این آقا کم کم تحقیرم کرد، بی ارزشم کرد، هیچ محبتی به من نمیکرد، رفتار خیلی بدی داشت و به شدت مغرور بود من با کانال آشنا شدم، مدام ویس ها رو گوش میکردم در حالی که حال روحی خیلی بدی داشتم و با خودم میگفتم مگه میشه یک آدم انقدر جذاب بشه که رفتار طرف مقابلش باهاش تغییر کنه؟ دوره جذابیت درونی رو تهیه کردم، مدام گوش میکردم، تصمیم گرفتم رابطه مو تموم کنم و تونستم رابطه ای رو که به شدت به اون آقا وابسته بودم تموم کنم و جدی روی خودم کار کردم، ارتباط خیلی فوق العاده ای با خدای خودم برقرار کردم و خدا رو شکر میکنم این قضیه باعث شد من ارتباطم با خدا عالی بشه و الان هر لحظه حضور خدا رو کنارم حس میکنم روز تولدم این آقا بهم زنگ زد، حالم رو پرسید، ابراز دلتنگی کرد و میخواست که من رو ببینه و با من صحبت کنه و خیلی پافشاری کرد و من پذیرفتم، رفتم و دیدم این آقا برای من کیک و گل و کادوی خوب و مقدار زیادی پول گذاشته و خیلی خوشحال شدم که منو سوپرایز کرده و این حرکت معنوی رو برای من انجام داده و رابطه ما دوباره شروع شد من هیچوقت با خانواده ی خودم ارتباط خوبی نداشتم ولی الان رابطه من با خانواده خودم عالی شده در حالی که قبلا اصلا پذیرش اونهارو نداشتم و احساس میکردم دوستم ندارند، پدرم که حس میکردم از من هیچ حمایتی نمیکنه برای من هزینه های مالی زیادی کرد و از من حمایت کرد وارد چالش چهارماهه شدم و ویژگی هایی که میخواستم نوشتم تا رابطه بهتر بشه و روی خودم کار کردم و نتیجه ی خیلی خوبی گرفتم و اون آدمی که فکر شو نمیکردم تغییر کنه الان دارم تغییراتش رو میبنیم، آدمی که توی اون دوسال حتی یکبار هم کلام محبت آمیزی به من نگفته بود الان ابراز علاقه ش به من خیلی زیاد شده و محبتش رو با تمام وجودم حس میکنم.خدا رو شکر که با شما اشنا شدم

سلام خانم هروی جان. من وارد چالش چهارماهه شدم و فکر نمیکردم به این نتایجی که الان دارم برسم و انقدر تغییر کنم دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس خیلی کمکم کرد و شروع کردم خودم رو زندگی کردن تغییرات رو در جمع ها و برخورد دیگران با خودم دیدم . من بعد از این 30 سال تازه دارم زندگی میکنم این چالش آدمی رو به زندگی من آورد که سر تا پا اون چیز هایی رو داره که من دقیقا برای اون ها روی خودم خیلی متمرکز شده بودم من با درسواره احترام به خود، خیلی روی احترام به خودم کار کردم و میکنم و این رو واقعا حس کردم هر چقدر به خودم احترام بگذارم و برای خودم زمان بگذارم، دیگران هم همین احترام رو برای من قائل میشن و این خیلی توی رابطه جدید من مشهود بود در طی مدتی که روی خودم کار کردم به خصوص چالش چهارماهه، زندگی من به شدت تغییر کرد . توی محل کارم اصلا خوشحال نبودم ولی هر کاری میکردم که از دستش ندم ولی اونموقع که شروع کردم به احترام گذاشتن روی خودم، دیدم اونجا جای من نیست و وقتی این رو پذیرفتم با آغوش گرم دیگران مواجه شدم برای کار جدیدم و وارد کاری شدم که به مراتب خیلی خیلی محیط حرفه ای تری داره من احترام به ارزش های خودم و خودم رو یاد گرفتم توی این چالش و فهمیدم باید به عقاید خودم احترام بگذارم و قوی باشم . الان خودم هستم و ارزش های خودم رو بنا کردم من با این فایل ها و آگاهی هایی که دریافت کردم زندگی خودم رو متحول کردم و خواهرم هم با من در این جهت هم مسیر شده و دستاورد های خیلی خوبی داشتیم.ممنونم ازتون خانم هروی عزیزم که مسیر درست رو نشونم دادین

آدم تکون میخوره قشنگ‌

آدم تکون میخوره قشنگ‌