هیچ اپراتوری آنلاین نیست. در حال حاضر با استفاده از صفحه تماس با ما می توانید سوالات خود را مطرح کنید.
    سبد خرید خالی است.
    همه نظرات
    دستاورد شماره 334

    تاحالا خودم به داستان اینجوری نگاه نکرده بودم
    اول اینکه مرسی از دوستانی که اینقدر فهمیم هستند که اگه حرفی میشنوند در موردش فکر هم  میکند

     یادبگیریم از کسی که داره برامون حرکت میکنه حمایت کنیم تا بیشترش کنیم

    نکته بعدی اینکه من بارها خودم گفتم که من هم همچنان در این سفرم و مثل شما دارم روی خودم کار میکنم میبینید که با شما ها میام توی چالش ها و توهم دانستگی و بی مسئله بودن هم ندارم 
    حالا همه اینا رو گفتیم ولی نمونه زندگی سالمی های منو هیچ کس نداره 

    دستاورد شماره 335
    همیشه بهم توهین میشد، الان کسی از من تقاضای دیدار میکنه که من اصلا باورم نمیشه این آدم برگرده و تازه اینقدر با احترام صحبت کنه
    من کل دوره ها رو گرفتم و تونستم از اون وابستگی شدید ناسالم بیرون بیام
    همیشه روابطم با توهین و تحقیر تموم میشد و آخرین رابطه من که خیلی برام مهم بود با توهین و تحقیر شدید تموم شد
    2ماه پیش به شکل جدی دوباره دوره ها رو شروع کردم و چند روز بعد آدمی که یک سال پیش با اون توهین ها منو رها کرد الان برگشته و فقط تقاضا میکنه فقط چند ساعت ببینمت ولی من دیگه قبول نکردم
    برام خیلی عجیب بود  آدمه به این مغروری که الان مدتهاست که نیست الان اومده و از من تقاضای دیدار میکنه
    زبان خوندن رو شروع کردم و با خودم فکر میکنم من که اینقدر تنبل بودم چطوری اینجوری شدم
    دستاورد شماره 336
    اونقدر تغییر کرده و به من احترام میگذاره که باورم نمیشه
    🔺من در چالش ۴ ماهه شرکت کردم و شروع کردم و کار کردم در مورد احترامی که میخواستم داشته باشم در مورد عشق علاقه و....
    🔺من همیشه فکر میکردم من خیلی به همسرم احترام میگذارم من خیلی صبور بودم و... الان تازه میفهمم من اصلا توی این ۱۲ سال جور دیگه ای زندگی میکردم و توی این یک ماهه روال زندگیمو کلا تغییر دادم
    🔺الان احساس میکنم توی زندگیم معجزه هایی شده، شوهرم الان به من خیلی توجه میکنه خیلی بهم احترام میگذاره، وحشتناک پرخاش گر بود الان اونم خیلی آروم شده
    🔺هرچیزی که من میگم بی چون و چرا بدون دعوا و بحث قبول میکنه و اگرم نکنه با آرامش من اون قبول میکنه
    🔺من در کارم هم پیشرفت چشمگیری داشتم، من اصلا فکر نمیکردم بتونم ارتقا شغلی بگیرم ولی با من تماس گرفتن از اداره یک هفته پیش و به من یک پست مدیریتی دادند که خودمم باورم نمیشد
    🔺من اگه بخوام از دستاوردهام بگم باید ساعتها در موردش صحبت کنم
    دستاورد شماره 337
    🔺میخواستن منو بیمارستان روانی بستری کنند و به من شوک مغزی بدهند من افسردگی بسیار شدید داشتم، روزی ۱۶تا قرص اعصاب میخوردم

    🔺من توی درسواره احترام به خود متوجه شدم که من چرا این زندگی و دارم
    🔺من حتی بهش حق میدادم بهم خیانت کنه
    🔺بزرگترین دستاورد من این بود که من "خودم و پیدا کردم"
    🔺از وقتی قفل ها و طلسم های روانیم رو دیدم و برای شکستنشون کار کردم "مسئله مالی من حل شد" من خونه خریدم  و از فروردین تاحالا ۴۰ میلیون هم پس انداز کردم. من یک کارمند بودم سالهاست؛ و وضعیت من تغییری نکرده بود ولی وقتی طلسم های روانی رو پیدا کردم و روش کار کردم واقعا زندگی مالی من تغییر کرد
    🔺عزت نفسم و بدست اوردم من متوجه شدم چرا خیانت میدم
    🔺دکتر کل قرص های منو قطع کرد سردرد های میگرنی من که یهو ۱۵ روز ادامه دار بود کلا قطع شده
    دستاورد شماره 338
    دستاورد شماره 338
    به من گفت خیلی بیشتر از قبل دوستت دارم

    وقتی شما چالش و گذاشتید دقیقا ۲ هفته بود کات کرده بودیم اون آقا برگشت و من تصمیم گرفتم این بار رابطه ام رو اونطوری که میخوام خودم بسازم پس شروع کردم
    من روی دوره ها کار کردم و سعی کردم اون چیزهایی که میخوام و در خودم پرورش بدم
    چندتا از گره های روانیم و پیدا کردم و روش خودم کار کردم، من در مورد ازدواج هم گره داشتم که به کمک دوره ها پیداش کردم
    و چند روز پیش به من گفت تو ۱۸۰ درجه تغییر کردی و من خیلی بیشتر از قبل تو رو دوست دارم حتی گفت دوست داشتن قبل من با الان اصلا قابل مقایسه نیست.
    خودمم احساس میکنم قلبم داره عشق پمپاژ میکنه واقعا حالم خوبه
    دستاورد شماره 339
    رابطه های من کوتاه مدت بود و مهمتر کار من بود که توی اولین پیامم گفتم که رئیسم قصد اخراج منو داشت و من برای همین دوره ها رو شروع کردم
    من توی کارم اونقدر پیشرفت کردم که رئیسم به من گفت من هر کاری میکنم که تو به جای خوبی برسی
    بعد چالش ۳ماهه با آفایی اشنا شدم که شخصیتش دقیقا همون چیزی بود که من میخواستم و ایشون کمک کردند تا زمینه پیشرفت من توی کارم شکل بگیره
    و من الان از یک کارمند ساده به جایگاهی رسیدم که از یک مدیر مالی هم بالاتره
    ما دوماهی هست که در مورد ازدواج داریم باهم بیشتر آشنا میشیم و من چالش ۴ ماهه رو شروع کردم و بعد چند روز دیدم ایشون یکی از اون ۱۴ موردی و که من نوشته بودم و انجام داد
    من فهمیدم برای هر تغییری باید روی خودم کار کنم
    دستاورد شماره 340
    طرف مقابلم برای من هیچ هزینه ای نمیکرد همیشه میگفت وقتی خودت میتونی خود هزینه کن، چیزی که برام خیلی جالبه اینه که الان کافیه فقط من بگم از چیزی خوشم اومده همون موقع برام تهیه میکنه
    به خاطر مادرش برای من وقت نمیگذاشت اما الان منو به مادرش معرفی کرده و به مادرش در مورد من گفته
    من متوجه شدم گاهی فقط آگاهی نسبت به یک کامپلکس یا طلسم روانی واقعا چقدر میتونه اثر بگذاره و این بزرگترین گره زندگی من بود
    دستاورد شماره 341
    من خیانت دیدم،تحقیر شدم سواستفاده مالی ازم زیاد شد و با احساساتم بازی شد
    من از یک ضربه خیلی عمیق به یک جای خیلی خوبی رسیدم
    همش میگفتم من که خیلی خوبم چرا رابطه های من به سرانجامی نداره اینقدر کوتاه مدته
    من همیشه برای انتخاب شغل و رشته نگاه نمیکردم ببینم من چی دوست دارم خودم و نادیده میگرفتم
    من زن بودن رو بلد نبودم،وزنم به حالت نرمال دراومد
    سرکاری رفتم که دوستش دارم، همیشه با ادم ها تهاجمی برخورد میکردم، به شدت عصبی بودم ولی الان دیگه نیستم
    اون ادمی که رفته بود برگشته و یه جمله ای که از این ادم اصلا انتظار نداشتم این بود که تو چقدر تغییر کردی
    دستاورد شماره 342
    روز تولدم یک فرد فوق العاده خواستگاری من اومد با اینکه قبلا خیلی وضعیت روابط من خراب بود ولی ایشون خیلی خوب بود
    یه مدت بود روی  طلسم های روانیم کار نمیکردم ولی دوباره شروع کردم روی پامپلکس هام کار کردم
    من فقط به یک دلیل ایشون رو رد کرده بودم با اینکه همه شرایطش فوق العاده عالی بود اون یک دلیل هم از من بود  ولی ایشون دوباره اومد خواستگاری من
    من روی خودم کار کردم و فهمیدم من با طلسم های روانیم و کامپلکس هام با ایشون برخورد کردم و ردش کردم و خیلی برام جالب بود با چه چیزهایی جلو اتفاقات خوب زندگیمون رو میگیریم
    دستاورد شماره 343
    باهمسرم واقعا مشکل داشتیم و زندگیمون از هم پاشیده بود از وقتی من کار کردن روی خودم رو شروع کردم همسرم به طرز عجیبی تغییر کرده
    همسرم حرفایی میزنه که من دقیقا دارم روی اونا کار میکنم
    پولمون رو توی کشور غریب خوردن و من شروع کردم روی خودم کار کردن و الان داره خبر های خوشی میاد برامون و راههای اسونتری و برای حل مسئله ام پیدا کردم
    پشتیبانی